خوف و رجاء «اهل ذکر»

امام علی(علیه السلام) خوف و رجاء اهل ذکر را چگونه توصیف می فرمایند؟

امام علی(ع) در بیان حالات اهل ذكر در ارتباط با خدا مى فرمايد: «آنها با دعا به درگاه خدا آرامش عفو او را مى طلبند، اندوه طولانى به سبب احساس تقصير در بندگى، قلبشان را آزرده و گريه چشمانشان را خسته كرده است، به همين دليل براى هر درى كه اميد رحمت خدا در آن باشد، دستى براى كوبيدن دارند و از درگاه كسى درخواست مى كنند كه اميدواران از درگاه او نوميد بر نمى گردند». در واقع آنها همواره در ميان خوف و رجا كه بهترين حالات مؤمن است به سر مى برند، خوف و ترس از كوتاهيها و اميد و رجا به فضل خدا.

بی عدالتی در نادیده گرفتن «حقّ خودکشی»!

چرا خدا «حقّ خودکشی» را از انسان سلب کرده است؟!

انسان ذاتا عاشق کمال است و کسی که خودکشی می کند به یک اختلال روانی دچار است و راه كمال را گم كرده است؛ لذا باید درمان شود نه اینکه کار او حق محسوب شود و جلوگیری از آن سلب حق باشد. ضمن اینکه خودکشی تنها یک مسئله فردی نیست و صدمات جدی روحی، عاطفی، اقتصادی و... به بستگان، نزدیکان و اجتماع انسانی وارد می نماید؛ لذا بجای اعتراض به حکم خودکشی باید عوامل آن مثل مشکلات اقتصادی و عدم ایمان و... را شناسایی و برطرف کرد.

تفاوت «شفاعت» در عرف عام با «شفاعت» در منطق اسلام

چه تفاوت هايي بین «شفاعت» در عرف عام با شفاعتی که در منطق اسلام مطرح است وجود دارد؟

ميان «شفاعت» در عرف عام و «شفاعت» در منطق اسلام فاصله زيادى است؛ شفاعت در عرف عام، هم روحِ سعى و تلاش را مى كُشد، هم موجب تشويق به گناه است و هم انعكاسى از جوامع عقب افتاده و فئوداليته است؛ ولى شفاعت در شكل صحيح و با شرايط و كيفيّت و ويژگي هايى كه در دین به آن اشاره شده، هيچ يك از اين عيوب را ندارد، تشويق به گناه نمى كند، دعوت به سستى و تنبلى نمى كند، ارتباطى با جوامع عقب افتاده ندارد بلكه يك وسيله مؤثّر تربيتى براى اصلاح مجرمان، گناهكاران و متجاوزان است.

ایمان دینی مایه آرامش یا دلواپسی؟!

آیا ایمان دینی با وجود دلواپسی از نظارت مداوم خدا و ترس همیشگی از مجازات گناه می تواند مایه آرامش باشد؟!

 

وجود شاهد، ناظر و مراقب و همچنین حد و مرز و اندازه، لازمه هر نظام تربیتی و اجتماعی است که بدون آن رشد و کمال و تربیت افراد و اجرای عدالت و قانون و ارائه سایر خدمات در جامعه غیر ممکن خواهد بود. بدیهی است که همین قاعده و ضرورت در خصوص دین و برنامه های آن نیز وجود دارد. لذا وجود عوامل تشویق و تنبیه و خوف و رجاء در دین امری لازم و ضروری است، و رسالت دین چیزی جز تربیت و تعالی انسان و رشد و کمال او نمی باشد، لذا به هیچ وجه در دین آرامش مطلق و بی قاعده، یا اضطراب و دلواپسی مطلق و بی اساس وجود ندارد.

اگر انسان از نظارت خدا فارغ بوده و از جزای اعمالش ترسی نداشته باشد، به هیچ قانونی پایبند نخواهد بود تا آرامشی برای نوع بشر باقی بماند! باید مجموعه دین را بطور جامع دید و اینکه فقط بعد نظارتی - تنبیهی و برخی محدودیتهای دین را ببینیم، امری دور از منطق، جاهلانه و غرض ورزانه است.

«خسته كننده» نبودن انتظار فَرج

آیا انتظار طولانی فَرج «خسته کننده» و ملال آور است؟

«انتظار» اگر از قسم مثبت آن باشد نه تنها ملامت آور نيست؛ بلكه دائماً در انسان روحيه اميد را شعله ور كرده و او را سرحال و زنده نگه مى دارد و باعث مي شود هر لحظه فيوضاتى از ناحيه آن حضرت به انسان برسد و او را از خستگى و ملالت بيرون آورد.

ضرورت «خداشناسی»؟

چرا باید خدا را بشناسیم؛ مگر شناخت خدا چه اثری بر زندگی انسان دارد؟ چرا بايد در اين باره تحقيق كنيم؛ اهميت شناخت خدا در چيست؟ چه ضرورتي ما را به تفكّر در مبدا هستي بخش عالم وا مي دارد؟

انگیزه ها و ضرروت هایی که ما را ودار می کنند تا خدا را بشناسیم عبارتند از: 1. عشق به آگاهی و آشنایی با جهان هستی؛ 2. حسّ شکرگزاری؛ 3. پیوند سود و زیان ما با این مسأله؛ 4. سرآمد بودن خداشناسی در بین معرفت ها.
آثار و ثمرات شناخت خدا نیز عبارتند از: 1. پیشرفت علوم؛ 2. تلاش و امید؛ 3. احساس مسئولیّت؛ 4. آرامش.

 

پیامبر(ص)، أسوه حسنه

منظور از اینکه پیامبر(صلى الله علیه وآله) اسوه و الگو در همه جهات است چیست؟

انتخاب فرستادگان خدا از میان انسان ها به خاطر آن است که: بتوانند سرمشق عملى براى امت ها باشند، چرا که مهمترین و مؤثرترین بخش دعوت انبیاء، دعوت هاى عملى آنهاست. تأسّى به پیامبر(ص) که در آیه 21 سوره «احزاب» آمده، به صورت مطلق ذکر شده، که تأسّى در همه زمینه ها را شامل مى شود. قرآن این اسوه حسنه را مخصوص کسانى مى داند که داراى سه ویژگى هستند، امید به «اللّه» و امید به روز قیامت دارند و خدا را بسیار یاد مى کنند. در حقیقت، ایمان به مبدأ و معاد، انگیزه این حرکت است، و ذکر خداوند تداوم بخش آن.

آرزوهاي خوب، آرزوهاي بد

آرزوهاي پسنديده چه آرزوهایی است و با آرزوهاي مذموم چه تفاوتي دارد؟

اميد و آرزو موجب حرکت انسان می شود. امام علی(ع) می فرماید: «اميد و آرزو رفيق انسان است». بنابراین آرزو ذاتاً بد نيست بلکه آنچه مذموم است طولانى بودن اميد و آرزو است؛ زیرا آرزوى طولانى مثل سرابى است كه بيننده را فريب مى دهد و انسان را نااميد و محروم مى سازد و موجب هدر رفتن نیروی انسان و خرابی عملش می شود.

شفاعت موجب گستاخی و جرأت به گناه!

آیا عقیده شفاعت موجب گستاخی انسان در ارتکاب گناه نمی شود؟!

اولا: شفاعت لطفی مثل توبه است؛ اگر این ایراد را بر شفاعت وارد بدانیم، باید آن را در توبه نیز قبول کنیم. ثانیا: شفاعت در حق گناهکاران گستاخ محقق نمی شود و توجه به این شرط و «معیار» جرأت را از گناهکار می گیرد. ثالثا: هیچ کس دقیقا نمی داند که چه کسی و چه گناهی مورد شفاعت قرار می گیرد؟ با وجود این «ابهام»، کسی نمی تواند به امید شفاعت گناه کند. رابعا: شفاعت طلب همواره در پی «شباهت» با «شفیع» است و چنین کسی گناه را کوچک نمی شمارد.

نقش «امید» در زندگی انسان ها

«امید» و آرزو چه نقشی در زندگی انسان ها دارد؟

اصل آرزو و اميد نه تنها مذموم و نكوهيده نيست، بلكه نقش بسيار مهمّى در حركت چرخ هاى زندگى و پيشرفت در جنبه‏ هاى مادّى و معنوى بشر دارد. اساساً امید و آرزوهای مثبت و سازنده نسبت به آینده نیروی محرک انسان برای تلاش بیشتر است و اگر در وجود انسان خاموش گردد، نشاط زندگى از او رخت بر مى‏ بندد و انسان را به موجودى سست و بى هدف تبدیل مى‏ كند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

نَهى ]رَسُول الله(صلى الله عليه وآله)[ أن يُسْتَعمَلَ أجيرٌ حتّى يُعلمَ ما اُجرتُهُ

پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) نهى فرمود از اين که کارگرى، پيش از تعيين مزدش به کار گرفته شود

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 40