پیشینه و تاریخچه تقلید مصطلح فقهی در نزد شیعه

تقلید مصطلح فقهی در تاریخ شیعه چه پیشینه و تاریخچه ای داشته است؟

پیشینه تقلید در امور شرعی که به معنای مراجعه افراد غیرمتخصص به دین شناسان متخصص برای شناخت وظایف و احکام شرعی است، به زمان خود ائمه معصومین(ع) برمی گردد. روایات و بیانات متعددی از آن حضرات درباره جواز مراجعه مردم عادی به دین شناسان و پیروی از آنها در مقام تحصیل احکام شرعی وجود دارد و به دست ما رسیده است. حتی برخی از این روایات به جواز مراجعه به برخی از شاگردان و اصحاب حدیث شناس ائمه(ع) در زمان حضور خود آنها دلالت دارد و منحصرا مربوط به زمان غیبت نیست. بدیهی است كه اين تبعيّت فقط براى اين است كه آنها به حلال و حرام خداوند آگاهى دارند و اين همان تقليد است. به تدریج این مراجعه به راویان حدیث ائمه و مجتهدین در آن احادیث تبدیل به سیره ای غیرقابل تردید در میان متدینان شد و هم اینک نیز با تدوین رساله های عملیه توضیح المسائل، ادامه دارد.

مبارزه قرآن با تقلید!

بسیاری از آیات قرآن تقلید را امری ناپسند می دانند؛ با این وجود چرا فقهای شیعه باز هم بر تقلید اصرار می کنند؟!

نکوهش تقلید در قرآن ناظر به «تقلیدهای کورکورانه» مشرکان و بت پرستان از گذشتگان «جاهل» خود است؛ پیروی و تقلیدی که به هیچ وجه برای آنها علم آور و عملی از سر دست یافتن به باورهای یقینی نیست. در حالی که تقلید مکلفین از فقها و گرفتن احکام دین شان از آنها، نوعی مراجعه به «متخصص» و یقین آور است؛ امری منطقی که به خاطر فطری بودن نه تنها مورد تایید عقلا قرار می گیرد که حتی قرآن نیز در سوره نحل به آن توصیه نموده است.
گذشته از آن نکوهش ها و مذمت هایی که در آیات قرآن از تقلید صورت گرفته مربوط به اقتباس باورها در «اصول دین» است و حال آن که تقلید مصطلح فقهی در «فروع دین» یعنی احکام صورت می گیرد و طبق آموزه های دینی اصول دین تقلیدی نیستند و هر کسی باید با برهان و استدلال آنها را بپذیرد.

علت برتری «علم» بر «ثروت» از نگاه امام علی(ع)

از ديدگاه امام علی(علیه السلام) علت برتری «علم» بر «ثروت» چيست؟

امام علی(ع) در تبیین چرایی برتری «علم» بر «ثروت» می فرماید: «علم، تو را پاسدارى مى كند؛ ولى تو پاسدار مال هستى، مال با هزينه كردن كم مى شود؛ اما علم با انفاق افزون مى گردد، دست پروردگانِ مال، با زوال آن از بين مى روند؛ ولى چهره و آثار دانشمندان در دل ها ثبت است، به وسيله علم در زمان حیات، كسب طاعت فرمان خدا مى كند و بعد از وفات، نام نيك از او مى ماند؛ در حالى كه مال به تنهايى نه وسيله طاعت است نه سبب نيك نامى، و...». در واقع علم در كلام امام(ع) همه علوم مفيد، اعم از علوم الهى و مادى را شامل می شود.

تفاوت اسماء خداوند با صفات او

با توجّه به عینیّت اسماء و صفات الهی، تفاوت اسماء با صفات خداوند در چیست؟

هنگامی که ما اسمی از اسماء الهی را ـ مثلا «قادر» ـ به کار می بریم در اصل داریم به ذات خداوند در حالی که به آن صفت ـ «قدرت» ـ متصف است اشاره می کنیم. از همین روست که برخی از احادیث اهل بیت(علیهم السلام) تصریح می کنند که اسماء و صفات خداوند تفاوتی ندارند و تفاوت میان اسماء و صفات تفاوتی اعتباری است.

چگونگی علم خداوند به حوادث آینده؟

علم خداوند به حوادث آینده چگونه است؟ حوادثی که هنوز وجود خارجى پيدا نكرده ‏اند، چگونه تحت احاطه علم الهی قرار می گیرند؟!

زمان از ویژگی های عالم ماده است؛ چون زمان مقدار حركت است که تنها در موجودات مادي وجود دارد. بنابراين تنها برای موجود مادی گذشته و حال و آينده معني پيدا می كند؛ امّا براي موجودي كه بالاتر از عالم ماده واقع شده، نه حركت معنایی دارد و نه زمان. براى ذاتى كه همه جا حضور دارد، و ازل و ابد را فراگرفته، ماضى و مضارع و حال بى‏ معنى است، همه حوادث در تمام طول زمان نزد او حاضرند (هر كدام در ظرف مخصوص خود) و او به همه حوادث و موجودات عالم، چه در گذشته و چه در حال و آينده يكسان احاطه دارد.
خداوند هميشه به ذات پاك خود كه علّت همه اشياء است احاطه دارد؛ به تعبير ديگر اگر ما آگاهى به علّت اشياء داشته باشيم مى‏ توانيم آگاهى به نتيجه و معلول آنان نيز پيدا كنيم، چرا كه هر علّتى تمام كمالات معلول و بالاتر از آن را دارد. به عبار دیگر خداوند عالم به ذات خویش است و چون ذات او علّت تمام اشیاء می باشد، تمام اشیاء با خصوصیات آنها و همه اتّفاقات عالم هستی از اول تا آخر در نزد او حاضر اند. پس هنگامى كه او به ذات خويش عالم باشد در حقيقت به همه آنها آگاه است.

دلائل ولایت مطلقه فقیه؟

چه دلیلی بر «ولایت مطلقه» فقیه وجود دارد؟ آیا این نوع ولایت مختص پیامبر و ائمه(علیهم السلام) نبوده است؟

بنابر آموزه های کلامی و فقهی شیعه، فرد معصوم از حق حاکمیت الهی برخوردار است و این از آن روست که در دستگاه فکری تشیع، معصومین نه تنها پیشوایان فکری و ایمانی و دینی مردم، بلکه رهبران سیاسی جامعه نیز هستند. این شأن حاکمیتی به دلایل نقلی و عقلی، به فقها نیز قابل انتقال است.

احادیث بسیاری از معصومین در این باب مورد استناد قرار می گیرد که حداقل دو عنوان از آنها قابل پذیرش و غیرقابل خدشه اند. اولی توقیع شریف حضرت ولیعصر(عج) که دلالت بر لزوم مراجعه به راویان احادیث اهل بیت(ع) به صورت کلی و مطلق می کند و شامل تدبیر امور اجتماعی و حاکمیتی نیز می شود و دیگری حدیث مجاری الامور از حضرت علی(ع) که اطلاق آن در بیان جریان یافتن امور به دست عالمان به حلال و حرام شامل شؤون اجتماعی نیز می گردد.

دلایل عقلی قابل انتقال بودن شؤون اجتماعی و حاکمیتی معصومین به فقها نیز تعابیر گوناگونی دارند؛ یکی از مهم ترین این دلایل این است که بگوییم حیات اجتماعی و کمال فرد و جامعه در گرو اجرایی شدن قوانین الهی است و در زمان غیبت، بدون حضور حاکمی عادل و عالم به شرع، اجرای آن احکام معطل می گردد. بنابراین باید به عالم ترین و عادل ترین و تواناترین فرد برای برقراری آن قوانین که همان فقیه است، مراجعه کرد و او را عهده دار تصدی آن اجتماعی نمود.

چنین تلقی ای از جایگاه فقیه، ریشه در عمق تاریخ فقه شیعه دارد و از دیرباز تا کنون، فقهای شیعه اگرچه کمتر از اصطلاح «ولایت فقیه» استفاده کرده اند، اما با برشماری بسیاری از مناصب سیاسی و حاکمیتی جزئی که سرپرستی شان باید با فقیه باشد، عملا مقام اجتماعی فقیه را به عنوان حاکم شرع و مقام سیاسی ای که باید در مقابل حاکم جائر، به او مراجعه کرد، پذیرفته اند.

قید مطلقه نیز اشاره به این دارد که همه شؤون اجتماعی و حاکمیتی ولایت معصومین بدون هیچ استثنایی، به فقیه منتقل می شود. البته اِعمال این ولایت باید در چارجوب های رعایت مصالح کلی مؤمنین و جامعه اسلامی باشد.

غایت مندی آفرینش انسان در روایات اسلامی

روایات اسلامی غایت مندی آفرینش انسان را چگونه تبیین می کند؟

در روایات اسلامی بر هدفمندی خلقت انسان تاکید شده است. از این رو امام صادق(ع) در تبیین هدف از خلقت انسان می فرماید: «همانا خداوند عالم را بیهوده نیافریده و آنان را به حال خود رها نکرده است، بلکه آنان را به جهت اظهار قدرتش آفریده است. و تا این که آن ها را به طاعتش تکلیف کند تا به توسط آن مستوجب خشنودی او شوند. و آنان را نیافریده تا از ایشان جلب منفعت کرده و یا دفع ضرر نماید، بلکه آنان را به جهت نفع رساندن و رساندنشان به نعمت دائمی خلق کرده است».

منظور از «صفات ذات» و «صفات فعل» خداوند؟

صفات ذات و صفات افعال چه صفاتی اند و چه تمایزی دارند؟

صفات ذات صفاتى است که عین ذات خداوند است، و حتّى قبل از صدور افعال از او، این صفات براى او ثابت بوده است؛ مانند ازلى بودن، ابدى بودن، علم و قدرت. صفات فعل، صفاتى است که با ملاحظه انجام فعلى از ناحیه آن ذات مقدّس بر او اطلاق مى ‏شود، مثل خالق و رازق بودن خداوند. دست کم شش وجه تمایز برای آنها ذکر شده است.

تحلیل و ارزیابی فقها در مورد حکم قتل «مرتدّ»

تحلیل و ارزیابی دیدگاه فقها در مورد حکم قتل «مرتدّ» چیست؟

دیدگاه های مختلفی نزد فقها در مورد حکم «مرتد» وجود دارد، اما اکثر فقها بر این باورند حکم «مرتد فطری» قتل است و توبه «مرتد» تاثیری در حکم قتل ندارد. اما گروهی دیگر از فقها، حکم قتل «مرتد فطری» را منوط به عدم توبه دانسته اند. زیرا معتقدند در صورت توبه، نه تنها در آخرت، بلکه در دنیا نیز توبه اش پذیرفته می شود. از سویی برخی دیگر از فقها، شخص جاهل و شبه دار را از گستره حکم «ارتداد» خارج کرده و معتقدند علم و آگاهی در تکذیب اصل دین لازم است، زیرا انکار بدون علم، به کفر و «ارتداد» منتهی نمی شود. و... .

ضرورت «تقلید» از منظر «عقل» و «فطرت»

آیا «عقل» و «فطرت» ضرورت «تقلید» در احکام شرعی را تأیید می کند؟

«عقل» و «فطرت» انسان حکم می کند کسی که از دانش و تخصّص محروم است، لازم است از دانشمند و متخصص در زمینه تخصصش پیروی کند. از این رو تمام اقوام، نژادها و پیروان همه ادیان، فطری و عقلایی بودن مراجعه جاهل به عالم و تقلید از او را پذیرفته و آن را غیر قابل انکار می دانند. بر طبق این قاعده، افرادی که وظایف دینی و احکام شرعی را نمی دانند، به مقتضای فطرت و عقل خود، باید به سراغ متخصصین مسائل دینی رفته و از آنان تقلید کنند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام عليٌّ(عليه السلام)

أفضلْ السَّخاءِ الإيثارُ

برترين بخشندگى، ايثار است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 22