علم خداوند به جزئیات متغیّر!

آیا خداوند به جزئیات هم علم دارد؟ اگر کسی بگوید: «خداوند به جزئیات علم دارد» لازمه اش اینست که از سویی، تغییر در جزئیات موجب تغییر در علم الهی شود!، و از سوی دیگر چون علم الهی عین ذات اوست، موجب تغییر در ذات او نیز گردد؟!

علم خداوند به امور جزئی، موجب هیچ تغییری در ذات خداوند نمی گردد؛ چرا که خداوند متعال از ازل از هر تغییر و متغیری و از زمان و مکان و کیفیت آن تغییر به صورت «علم حضوری» آگاه است. معلوم بودن یک پدیده به صورت علم حضوری برای شخص موجب سرایت خصوصیات و ویژگی های آن پدیده ـ به عالم به آن پدیده ـ نمی گردد.
علاوه بر این، فعلیّت یافتن امور و پدیده ها، چیزی جز «فعل الهی» نیست؛ و علم خداوند به آنها «علم فعلی الهی» است. بنابراین، این تغییرات در حوزه «فعل الهی» است و به «ذات الهی» سرایت نمی کند. این نیز بدین دلیل است که «صفات فعل» خداوند مانند «صفات ذات» از ذات او منتزع نمی گردند.

گر می نخورم علم خدا جهل بود!

خدا از ازل مي دانسته كه من فلان گناه را در زمان معیّنی انجام می دهم، بنابراين اگر من این گناه را انجام ندهم، علم خدا غلط از آب در مي آيد و به قول خیّام نیشابوری: «گر می نخورم علم خدا جهل بود»! در این صورت مگر من می توانم بر خلاف علم خدا کاری کنم؟ در نتیجه مجبورم طبق علم الهی رفتار نمایم و تلاش من ثمری نخواهد داشت و عاقبت علم الهی تحقّق خواهد یافت.

اوّلا: علم خدا در اينجا از قبيل علم قضا و قدری نيست كه سبب ايجاد اشياء در خارج باشد؛ بلكه خدا به اراده و امکانات، انگیزه و خلق و خوى بندگان علم دارد و مي داند چه خواهند كرد، مانند علم خود ما به اعمال دوستان و آشنايان خودمان؛ چون ما از خوى و عادت آنها آگاهيم، علم ما تابع فعل آنها است نه فعل آنها تابع علم ما. علم الهی نیز در اینجا از علم او به علّت ها ناشی می شود؛ علّت ها نیز در وجود بشر و در اختیار او هستند، مثل قدرت و اراده و خلقیات و انگیزه ها.
ثانیا: اگر ما محكوم به سعادت و شقاوت ذاتى باشيم و بدون اراده به بديها و نيكيها كشانده شويم، آمدن پيامبران و نزول كتب آسمانى، تعليم و تربيت، نصيحت و اندرز، تشويق و توبيخ، سرزنش و ملامت، مؤاخذه و سؤال و بالاخره كيفر و پاداش همگى لغو و بيهوده خواهد بود. در حالی که خداوند حکیم است و نسبت امور لغو و بیهوده بر او روا نیست.
ثالثا: آنچه خداوند از ازل می دانست، اعمال اختیاری انسان است. بنابراین، صحیح نیست که علم ازلى خداوند را بهانه قرار داده و خود را در انجام گناه مجبور قلمداد نمايیم؛ زيرا خداوند نه تنها از اصل عمل آگاه است بلكه می داند كه آن شخص اين جنايت را از روى اختيار و با كمال آزادى انجام مى‏ دهد.
علم پيشين الهی را می توان به آگاهی معلّم به سرنوشت دانش آموزی که رفوزه خواهد شد، تشبیه نمود؛ مسلّما آگاهی معلّم تأثیری در رفوزه شدن دانش آموز ندارد و با علمِ معلّم، اختیار از دانش آموز سلب نشده است.

تفاوت بین معنای «خبير» و «بصير»؟!

معنای دو واژه «خبير» و «بصير» چیست و این دو عبارت با هم چه تفاوت هایی دارند؟

قرآن کریم در سوره فاطر «خبير» را در كنار «بصير» آورده است؛ «به يقين خداوند نسبت به بندگانش آگاه و بينا است». بعضى از مفسّران گفته اند «خبير» در اينجا اشاره به آگاهى بر امور معنوى و روحانى است و «بصير» آگاهي بر امور جسمانى؛ و به همين دليل خبير مقدّم شده است. اگرچه «خبير» از ماده «خَبَر»، معنى وسيعى داشته و شامل هر نوع آگاهى بر ظواهر و بواطن امور مى شود، ولى چون در برابر «بصير» قرار گرفته به نظر مى رسد اشاره به آگاهى بر بواطن امور است.

ضرورت «خداشناسی»؟

چرا باید خدا را بشناسیم؛ مگر شناخت خدا چه اثری بر زندگی انسان دارد؟ چرا بايد در اين باره تحقيق كنيم؛ اهميت شناخت خدا در چيست؟ چه ضرورتي ما را به تفكّر در مبدا هستي بخش عالم وا مي دارد؟

انگیزه ها و ضرروت هایی که ما را ودار می کنند تا خدا را بشناسیم عبارتند از: 1. عشق به آگاهی و آشنایی با جهان هستی؛ 2. حسّ شکرگزاری؛ 3. پیوند سود و زیان ما با این مسأله؛ 4. سرآمد بودن خداشناسی در بین معرفت ها.
آثار و ثمرات شناخت خدا نیز عبارتند از: 1. پیشرفت علوم؛ 2. تلاش و امید؛ 3. احساس مسئولیّت؛ 4. آرامش.

 

خدا باوری، زائیده «جهل» و «ترس»!

آیا اعتقاد به خدا، زائیده «جهل» و «ترس» بشر است؟!

خدا باورینمی تواند زائیده جهل باشد چرا که:
1. فلاسفه الهى از قديم الايام براى اثبات خداوند به «عقل» و «علم» تمسّک نموده و به برهان هایی مثل «برهان نظم» تكيه مى كردند؛ بنابراين خداپرستان خدا را در لابه لاى بى نظمى‏ ها، استثنائات و حوادث مبهم و تاريک و جهل جستجو نمى كردند.
2. اعتقاد به وجود خدا به این معنا نیست که یک مبدأ به طور مستقيم پديده‏ ها را به وجود آورده باشد تا كشف هر علّت طبيعى با نفى دخالت خداوند مساوی باشد؛ يک فيلسوف الهى جهان را مجموعه اى از اسباب و علل حساب شده و خدا را «مسبّب الاسباب» مى داند.
3. بسیاری از انديشمندان بزرگ كه بيش از ديگران از علل پديده ها آگاه بوده و هستند، اعتقاد يقينى به وجود خداى حكيم داشته و دارند. پس چنان نيست كه «اعتقاد به خدا» ناشى از جهل باشد.

خدا باوری نمی تواند زائیده ترس باشد چرا که:
1. بر حقّانیّت وجود خدا ادله گوناگونی اقامه شده و گرایش بعضی از انسانها به دین با انگیزه ترس زيانى به اعتبار این ادله وارد نمی کند.
2. بسيارى از جامعه شناسان براى شناخت ريشه هاى مذهب، كار خود را از مطالعه مذاهب اقوام وحشى و نيمه وحشى شروع كرده اند؛ بدیهی است که چنین تحقیقی تا چه میزان انسان را به حقیقت می رساند؟!
3. اگر منشاء دین و اعتقاد به خدا ترس باشد، انسان های «ترسو» از همه دیندار تر و با ایمان تر خواهند بود؛ در حالی که اهل ایمان افرادی شجاع و بدور از خوف و ترس هستند.

چگونگی علم خداوند به حوادث آینده؟

علم خداوند به حوادث آینده چگونه است؟ حوادثی که هنوز وجود خارجى پيدا نكرده ‏اند، چگونه تحت احاطه علم الهی قرار می گیرند؟!

زمان از ویژگی های عالم ماده است؛ چون زمان مقدار حركت است که تنها در موجودات مادي وجود دارد. بنابراين تنها برای موجود مادی گذشته و حال و آينده معني پيدا می كند؛ امّا براي موجودي كه بالاتر از عالم ماده واقع شده، نه حركت معنایی دارد و نه زمان. براى ذاتى كه همه جا حضور دارد، و ازل و ابد را فراگرفته، ماضى و مضارع و حال بى‏ معنى است، همه حوادث در تمام طول زمان نزد او حاضرند (هر كدام در ظرف مخصوص خود) و او به همه حوادث و موجودات عالم، چه در گذشته و چه در حال و آينده يكسان احاطه دارد.
خداوند هميشه به ذات پاك خود كه علّت همه اشياء است احاطه دارد؛ به تعبير ديگر اگر ما آگاهى به علّت اشياء داشته باشيم مى‏ توانيم آگاهى به نتيجه و معلول آنان نيز پيدا كنيم، چرا كه هر علّتى تمام كمالات معلول و بالاتر از آن را دارد. به عبار دیگر خداوند عالم به ذات خویش است و چون ذات او علّت تمام اشیاء می باشد، تمام اشیاء با خصوصیات آنها و همه اتّفاقات عالم هستی از اول تا آخر در نزد او حاضر اند. پس هنگامى كه او به ذات خويش عالم باشد در حقيقت به همه آنها آگاه است.

دلیل بي صبري موسی(ع) در مقابل خضر(ع)

چرا حضرت موسی(علیه السلام) با آنکه یکی از انبیاء الهی است نتوانست بر اعمال حضرت خضر(علیه السلام) صبر كند؟

در سوره «کهف» به داستان حضرت موسی(ع) و حضرت خضر(ع) اشاره شده است. در این داستان حضرت موسى(ع) براى فراگرفتن علوم تازه اى نزد حضرت خضر(ع) آمد و از او تقاضا كرد تا از علومى كه خدا در اختيارش گذارده چيزى به ايشان بياموزد، ولی ناشکیبایی و بی صبری حضرت موسی(ع) سبب شد که تنها سه نکته مهم را در اين زمينه بياموزد، در حالى كه اگر صبر و حوصله بيشترى داشت هزاران نكته از اسرار علم برايش فاش مى شد.

آگاهی از جهان بیرون یکی از دلایل «استقلال روح»

چرا برای اثبات «استقلال روح» به خاصیت واقع نمایی یا همان آگاهی از جهان بیرون استدلال می کنند؟

نخستین ایراد بر مادیون آن است که اگر افکار و پدیده های روحی از خواص مغز هستند نباید میان کار مغز و معده تفاوتی باشد، در حالی که فرق است. آگاهی از جهان بیرون، یکی از کارکردهای مهم روح است و واقع نمایی نمی تواند خاصیت فیزیکو شیمیایی مغز باشد؛ بلکه زاییده تاثرات ما از جهان بیرون است و به اصطلاح معلول آنها است. در واقع برای آگاهی از موجودات خارجی و عینی یک نوع احاطه بر آنها لازم است و این احاطه کار سلول های مغز نیست؛ بلکه با استفاده از «واقع نمایی» به جهان بیرون پی می بریم.

علت نوشيدن امامان(ع) از كوزه زهرآلود يا خوردن ميوه مسموم

چرا امام حسن(عليه السلام) از كوزه زهرآلود آب نوشيد و چرا امام رضا(عليه السلام) انگور زهرآلود تناول فرمود؟

در اينكه انبياء(ع) و امامان(ع) به تعليم الهي از علم غيب آگاهند حرفى نيست؛ اما نكته مهم اين است كه آگاهي آنها از علم غيب بالقوه است نه بالفعل؛ يعنى هر گاه اراده كنند چيزى از اسرار غيب را بدانند خدا به آنها الهام مى كند؛ يا از قواعد و اصولي كه نزدشان است از اسرار غيب با خبر مى شوند. بنابراين عدم استفاده آنها از علم غیب در بعضی موارد به این دلیل بوده که مى دانستند خداوند براى امتحان يا مصالح ديگر به آنها اجازه نداده از آن آگاه شوند.

عوامل پایداری و یا تزلزل «ایمان» در مکتب امام علي(ع)

امام علي(علیه السلام) چه عواملی را موجب پایداری و یا تزلزل «ایمان» می دانند؟

امام علي(ع) با اشاره به لزوم درک معارف از سرچشمه مطمئن می فرماید: «از آن زمان كه حق به من نشان داده شده هرگز در آن شك و ترديد نكردم». ممکن است آموخته های انسان از مسیر ادله نظرى و یا حس و تجربه باشد. همچنین گاهی این ادله از آموزگارى دریافت می شود که امکان خطا در آن وجود دارد و گاهی از معصوم(ع)، از این رو بايد آموزه ها را از منبع مطمئن دریافت کرد. لذا اگر بخواهيم در عقايد خود راسخ باشيم علاوه بر دریافت آموزه ها از منبع مطمئن، نباید خودسازى را فراموش كنيم.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

لِکُلّ شَيْئٍ ثَوابٌ اِلا الدَمْعَةٌ فينا.

لِکُلّ شَيْئٍ ثَوابٌ اِلا الدَمْعَةٌ فينا.

هر چيزى پاداش و مزدى دارد، مگر اشکى که براى ما ريخته شود (که چيزى با آن برابرى نمى کند و مزد بى اندازه دارد).

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 548