اهمیّت و جایگاه حجاب در قرآن؟

آیا در قرآن به جایگاه حجاب و اهمیت آن اشاره ای شده است؟

حجاب به معنی عام که در قرآن به آن تاکید شده است، هر نوع پوشش و مانع از وصول به گناه را شامل می شود، از جمله پوشاندن چشم از نگاه به نامحرم، حجاب گفتاری زنان در مقابل نامحرم و....

اما حجاب به معنی خاص، به معنی پوشش زن است که در آیات مختلف قرآن از جمله آیه 31 سوره نور و آیات 33 و 59 سوره احزاب به عنوان يكی از احكام وجوبی اسلام به آن اشاره شده است، و آن اين است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمايی نپردازد.

جواز معاشرت با اهل کتاب، تاییدی بر پلورالیسم!

آیا اینکه قرآن، غذای اهل کتاب و ازدواج با آنان را حلال کرده، می تواند تاییدی بر پلورالیسم باشد؟!

اولا: آیات زیادی از قرآن، اهل کتاب را به اسلام آوردن دعوت و تشویق و بلکه الزام کرده است و همچنین آنان را به خاطر اسلام نیاوردنشان، کافر و فاسق و مشمول لعن الهی خوانده است. بنابراین آنها را به رسمیت و مشروعیت و حقانیت نشناخته است.
ثانیا: این آیه در مقام منّت گذاری و رفع عسر و حرج از مسلمانان نازل شده است؛ زیرا با اهل کتاب روابط تجاری و اجتماعی تنگاتنگ دارند. قبل از سوره مائده منع شرعى وجود داشته، و سوره مائده که در مقام منّت‏ گذارى و تخفیف است دلالت دارد بر اینکه آن منع قبلى به منظور تخفیف برداشته شده است؛ پس آیه ربطی به پلورالیسم ندارد.

امر به «تغافل» در روايات

معصومین(علیهم السلام) در چه جاهائی ما را به «تغافل» امر کرده اند؟

مساله «تغافل» در احادیث اسلامی بازتاب گسترده ای دارد، از جمله: «مصلحتِ همزيستى سالم و معاشرت با مردم در پيمانه اى است كه دو سوم آن هوشيارى و يك سوم آن تغافل باشد». «يكى از باارزش ترين كارهاى كريمان، تغافل از چيزهايى است كه از آن آگاهند». «كسى كه تغافل و چشم پوشى از بسيارى امور نكند، زندگى براى او ناگوار خواهد شد». «قدر و منزلت خود را با تغافل نسبت به امور پست و كوچك بالا بريد ... و با چشم برهم نهادن از دقت بيش از حد در جزئيات، بزرگوارى خود را ثابت كنيد» و ... .

وسواس فکری و اعتقادی

با وسواس فکری و اعتقادی که باعث تزلزل اعتقادی و شکاکیت می شود، چه باید کرد؟

وسواس فکری و شکاکیت اعتقادی یکی از بیماریهای خطرناک روحی است که می تواند منجر به کفر و خروج انسان از دایره ایمان گردد. مهمترین منشاء این بیماری جهل، غفلت، انجام اعمال بد و تنهایی می باشد، و مهمترین راههای درمان آن عبارتند از: تحصیل علم و یقین، مراقبت از ایمان و اعتقادات، حضور در اجتماعات مومنین،  شرکت در مجالس اهلبیت(ع) و مجالس ذکر و موعظه، رعایت آداب معاشرت و انتخاب دوست و همسر و همنشینی با علماء دین.

تاریخچه «حجاب»

از منظر مورخین، تاریخچه «حجاب» به چه زمانی برمی گردد؟

از تاریخ استفاده می شود که «حجاب» در «ایران» باستان و قوم «یهود» وجود داشته و حتی از قانون حجاب در اسلام نیز سخت تر بوده است. «ویل دورانت» در این باره می نویسد: «اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت و بدون روسری به میان مردم می رفت، و ...، مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد». او همچنین راجع به «ایران» باستان می نویسد: «زنان طبقات بالای جامعه جرأت نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و...». در حالی که اعراب جاهلی پس از ظهور اسلام حجاب را پذیرفتند.

حجاب در لغت و اصطلاح (مفهوم حجاب اسلامی)؟

منظور از حجاب در لغت و اصطلاح اسلامی چیست؟

«حجاب» در لغت به معنى چيزى است كه در ميان دو شى‏ء «حائل» مى‏ شود. در قرآن مجيد نيز اين كلمه همه جا به معنى «پرده» يا حائل به كار رفته است. در كلمات فقها از قديمترين ايام تا كنون در مورد پوشش زنان معمولا كلمه «ستر» به كار رفته است. به كار رفتن كلمه «حجاب» در پوشش زنان اصطلاحى جدید است.
بر اساس آنچه امروزه در میان مسلمانان فارسی زبان به کار می رود، مراد از حجاب، «پوشش اسلامی» است و مراد از پوشش اسلامي زن، به عنوان يكی از احكام وجوبی اسلام، اين است كه زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمايی نپردازد. حجاب دارای دو بُعد ايجابی و سلبی است. بُعد ايجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمايی به نامحرم است؛ و اين دو بُعد بايد در كنار يكديگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و عمل مانع از وصول به گناه را حجاب بناميم، حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد: مثل حجاب در «نگاه»، حجاب در «گفتار» و «حجاب رفتاری» در مقابل نامحرم. بنابراین مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حريم قايل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.

نقش دوستان در اخلاق انسان، از منظر عقل

از منظر عقل، آیا دوستان بر رفتار و اخلاق انسان تاثیر می گذارند؟

اين امر دلائل مختلفى دارد از جمله: 1. افراد، آگاهانه يا ناآگاه، آنچه را در دوستان خود مى بينند، حكايت مى كنند. 2. مشاهده بدى و زشتى و تكرار آن، از قبح آن مى كاهد و كم كم به صورت يك امر عادى در مى آيد. 3. معاشرت با بدان، حسّ بدبينى را در انسان، تشديد مى كند و اين بدبينى يكى از عوامل سقوط در پرتگاه گناه و فساد اخلاق است.

راه های شناسائی عیوب در خود

چگونه به عیوب خود پی ببریم؟

براى پى بردن به عيوب خويش چهار راه وجود دارد؛ نخست: به سراغ استادى برویم كه آگاه از عيوب نفس است. دوم: دوست راستگوى آگاه و با ايمانى جستجو كنیم و او را مراقب خويش سازیم تا احوال و افعال ما را مورد بررسى دقيق قرار دهد. طريق سوم: انسان عيوبش را از زبان دشمنانش بشنود. چهارم: انسان با مردم معاشرت كند، آنچه را از صفات آنها نكوهيده مى بيند در مورد خودش نيز بررسى كند.

جايگاه «نرم خویی» در تعلیم و تربیت

با نرمي سخن گفتن و برخورد مسالمت آمیز چه نقشی در میزان اثربخشی تعلیم و تربیت و اصولا امر هدایتگری دارد؟

نرمی در گفتار و اخلاق از خصوصیات بارز هدایت گران الهی می باشد؛ چرا که ملایمت، لازمه ی هدایتگری است، خداوند به موسى(ع) و برادرش هارون دستور مى دهد كه با فرعون به نرمى سخن بگويند، همینطور راز موفقیت پیامبر(ص) نرمی گفتار ایشان بود که موجب جذب مردم شد. امام علی(ع) نیز برای معاشرت و برخورد با مردم می فرماید: «بايد در دلِ تو، نياز به مردم و بى نيازى از آنها جمع باشد، پس نياز تو به آنها منجر به نرمى زبان و خوش روئى باشد و بى نيازى تو از آنها برای حفظ آبرو و نگهدارى عزّت تو باشد».

منظور امام علی(ع) از عبارت «مشیهم التواضع»

منظور امام علی(ع) از این که درباره متقین می فرماید: «مشیهم التواضع» چیست؟

يكي از صفات متقين، «تواضع» در راه رفتن است. اين عبارت دو گونه تفسير مي شود؛ يكي اين كه راه رفتن آنها متواضعانه است و ديگر اينكه مشى به معنى راه رفتن نيست؛ بلكه معناى عام ترى دارد كه همان خط مشى و روش و سيره است. طبق معناي دوم، برنامه و خط مشى زندگى پرهيزكاران در تمام ابعاد، تواضع و فروتنى است که در نهايت مرجع و برگشت هر دو تفسير يكى است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الحسينُ عليه السّلام :

اَنا قَتيلُ الْعَبْرَةِ لا يَذْکُرُنى مؤ مِنٌ اِلاّ بَکى .

من کُشته اشکم . هيچ مؤ منى مرا ياد نمى کند مگر آنکه (بخاطر مصيبتهايم ) گريه مى کند.

بحارالانوار، ج 44، ص 279