جایگاه ثقل اکبر (قرآن کریم) نزد شیعه؟

شیعه با استناد به حدیث ثقلین امامت امامان خود را اثبات می کند؛ امّا چرا احترامی را که برای ثقل اصغر (امامان اهل بیت) قائل است، برای ثقل اکبر (قرآن کریم) قائل نیست؟!

قرآن منبع اصلی استنباط «عقیده» و «عمل» شیعه است. شیعه معتقد است قرآن تنها کتابى است که سراسر آن صحیح است و غیر از قرآن، همه کتاب ها بدون استثنا قابل نقد و بررسى هستند. از نظر شیعه اگر اختلافى در مسأله اى رخ داد، حَکَم و داور در مورد آن مسأله قرآن است. شیعه تمام طعنه زنندگان بر قرآن از هر مسلکی را نقد می کند؛ از نظر شیعه رد و تکذیب قرآن و طعن زدن در دین از نشانه های ارتداد می باشد.
امّا اهل سنت روایات صحابه را بی چون و چرا می پذیرند و گاهی آن را بر قرآن ترجیح می دهند. حتّی بعضی از اهل سنت در مواجهه با قرآن به حدی آن را بی اعتبار کردند که «خبر واحد» را مهمتر از قرآن و نسخ کننده حکم آن می دانند؛ برای مثال خبر واحد ابوبکر را در ارث انبیاء بر قرآن ترجیح می دهند!
اگر شیعه به روایات اهل بیت توجه می کند به خاطر این است که آنها بهترین مفسر قرآن به شمار می روند. از نظر شیعه ثقل اصغر یا همان اهل بیت(ع) قرآن ناطق و مفسّر حقیقی قرآن می باشند و هر آنچه اهل بیت بیان می کنند بر گرفته از قرآن و سنت پیامبر(ص) است؛ لذا این دو از یکدیگر جدا نیستند تا شیعه بخواهد به یکی توجه کند و به دیگری بی توجه باشد.

علت نجات حضرت یوسف(ع) از دام «زليخا»

چگونه حضرت يوسف(عليه السلام) در دام «زليخا» گرفتار نشد و پرده عفت خود را حفظ كرد؟

در سوره «یوسف(ع)» به شرح زندگی پر ماجرای حضرت یوسف(ع) و بیان مقام والای عفت و پارسایی او پرداخته شده است. آری ايشان در سخت ترين شرايط كه تمام اسباب گناه فراهم بود، خود را حفظ كرد و به خدای خويش پناهنده شد و از كوره يك امتحان بزرگ الهى، آبرومندانه بيرون آمد و سرانجام به خواست خداوند، بر تخت قدرت عزيز مصر تكيه زد و با حفظ آبرو و تقوا، به همه چيز رسيد؛ در حالى كه همه آلودگان رسوا شده و كنار رفتند.

معناى تقیه

تقیه به چه معناست؟

تقیّه آن است که انسان، عقیده دینى خود را در برابر مخالفان متعصّب که ممکن است خطرى براى او بیافرینند، کتمان کند. چرا که هیچ عقلى اجازه نمى دهد که انسان عقیده باطنى خود را در برابر افراد خطرناک و غیرمنطقى اظهار کند و جان یا مال یا ناموس خود را به خطر بیندازد، چرا که هدر دادن نیروها و امکانات بدون فایده، عاقلانه و مشروع نیست. وقتی یک مسلمان شیعه گرفتار یک فرد وهّابى تندرو مى شود که ریختن خون مسلمان شیعه را مباح مى داند، در این حالت براى حفظ جان و مال و ناموس خود، عقیده خود را از او مکتوم مى دارد.

اهتمام شیعه به دعا، بیش از قرآن‏!

چرا شیعه به کتاب هاى دعا بیش از قرآن اهتمام مى ورزد؟

در آموزه هاى دینى شیعه چنین مطلبى وجود ندارد. بلکه شیعیان به قرآن بیشتر از هرچیزی اهمیّت می دهند و جایگاه آن را محفوظ می دارند، بطوریکه برادران و خواهران و حتی نونهالان به حفظ آن پرداخته و همه ساله در مسابقات بین المللی شرکت می کنند. شیعه در کنار قرآن به خواندن دعا خصوصا به صورت جمعی اهمیّت می دهند. اهل سنّت بخاطر جدایی از اهل بیت(ع) چون دعاهای مأثور با مضامین عالی از اهل بیت(ع) ندارد برایشان این توهم پیش می آید که شیعه به دعا بیشتر از قرآن اهمیّت می دهد.

حقیقت ذکر

حقیقت و مفهوم ذکر چیست؟

ذكر دو معنى دارد؛ گاهی به معنى حضور چيزى در ذهن (يادآورى) و گاهی به معنى حفظ و نگاهدارى معارف و اعتقاداتِ حق در درون جان است. بزرگان اخلاق گفته اند: «ذكر خدا» آن است كه با تمام قلب، متوجّه او و عظمتش باشيم، و او را همه جا حاضر و ناظر بدانيم. در حديثى از حضرت على(ع) مى خوانيم: «ذكر بر دو گونه است: ياد خدا كردن به هنگام مصيبت [و شكيبايى نمودن]، که زيبا و جالب است، و از آن برتر، آن است كه خدا را در برابر گناهان ياد كنى، و ميان تو و حرام سدّى ايجاد نمايد!».

اختصاص شان نزول آيه «تبليغ» به ولايت اميرالمومنين(ع)

آيا براي آيه «تبليغ»، شأن نزول ديگري غير از ولايت اميرالمومنين(علیه السلام) نقل كرده‌اند؟

آيه «تبليغ» ناظر به سه ويژگى مهم است؛ 1- عدم ابلاغ آن برابر است با عدم رسالت الهی. 2- آيه درسوره «مائده» است كه آخرين سوره اى است كه بر پيامبر(ص) نازل شده، زمانی که تمام اركان مهم اسلام تبيين شده بود. 3- بعضي در برابر آن، موضع گيرى سختى داشته اند تا جايي كه امكان خطر جاني براي پيامبر(ص) بود؛ لذا قرآن تاكيد مي كند كه تو را از خطرات احتمالى مردم حفظ مى كنيم. با توجه به اين سه ويژگي، منظور آيه تنها ابلاغ خلافت و جانشينى پيامبر(ص) است و هر تفسير ديگرى بي تناسب است.

منظور از واژه «محيط»

منظور از واژه «محيط» چيست؟

«مُحْيط» از مادّه «احاطه» به معناى در برگرفتن است و بر دو گونه است: يكى در اجسام، مانند ديوارهايى كه گرداگرد مكانى را گرفته  که به آن «حائط» مى گويند، و ديگر احاطه معنوى، به معناى حفظ و نگاهبانى، يا به معناى اطلاع و آگاهى.

راه های «حفظ و تقویت ایمان»

چگونه ایمان خود را حفظ و تقویت کنیم؟

انسان با تقویت پايه هاي ايمان خود، سدّی استوار در برابر صفات رذيله ایجاد خواهد کرد. عوامل تقویت ایمان عبارتند از: 1- سؤال کردن یکی از راه های تقویت ایمان است.خداوند، حسّ كنجكاوى را در ذات انسان قرار داده تا نسبت به موضوعاتی که علم ندارد، سؤال کند. 2- مطالعه، یکی دیگر از راهکارهای مؤثر در تقویت ایمان است. 3- خودسازی و پرهیز از گناه. امید به لطف پروردگار و معصومین(ع)، از دیگر عوامل مهم در تقویت ایمان است.

فرشتگان محافظ انسان

منظور از محافظان غیبى انسان که در قرآن از آنها به «معقبات» تعبیر نموده چیست؟

کلمه «معقبات» که در آیه 11 سوره رعد آمده، به معنى گروهى است که پى در پى و به طور متناوب به دنبال کارى مى روند.
ظاهر این آیه آن است که خداوند به گروهى از فرشتگان مأموریت داده که در شب و روز به طور متناوب به سراغ انسان بیایند و از پیش رو و پشت سر نگاهبان و حافظ او باشند. در روایات اسلامی نیز به همین معنا اشاره شده است.
 

دلائل شیعه بر عدم تحریف قرآن

دلائل شیعیان بر عدم تحریف قرآن چیست؟

از یک سو قرآن مى گوید: «ما قرآن را نازل کردیم و حفظ آن را بر عهده داریم»، آیا  کسی چنین کتابى را که خداوند حفظ آن را بر عهده گرفته، مى تواند تحریف کند؟! روایات اسلامى هم بر اصالت و تمامیّت و عدم تحریف قرآن تأکید مى کند. از سوى دیگر قرآن کتاب متروک و فراموش شده اى نبود که کسى بتواند چیزى از آن بکاهد یا چیزى بر آن بیفزاید.  قرآن قانون اساسى اسلام و آیین زندگى مسلمین بود و در تمام زندگى آنها حضور داشت. عقل و خرد مى گوید چنین کتابى ممکن نیست مورد تحریف و کم و زیاد واقع شود.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

اِنَّ النَّبىَّ لَمّا جائَتْهُ وَفاةُ جَعْفَرِ بنِ اَبى طالبٍ وَ زَيْدِ بنِ حارِثَةَ کانَ اَذا دَخَلَ بَيْتَهُ کَثُرَ بُکائُهُ عَلَيْهِما جِدّاً وَ يَقولُ: کانا يُحَدِّثانى وَ يُؤ انِسانى فَذَهَبا جَميعاً.

من لايحضره الفقيه ، ج 1، ص 177