پاسخ اجمالی:
انسان با تقویت پايه هاي ايمان خود، سدّی استوار در برابر صفات رذيله ایجاد خواهد کرد. عوامل تقویت ایمان عبارتند از: 1- سؤال کردن یکی از راه های تقویت ایمان است.خداوند، حسّ كنجكاوى را در ذات انسان قرار داده تا نسبت به موضوعاتی که علم ندارد، سؤال کند. 2- مطالعه، یکی دیگر از راهکارهای مؤثر در تقویت ایمان است. 3- خودسازی و پرهیز از گناه. امید به لطف پروردگار و معصومین(ع)، از دیگر عوامل مهم در تقویت ایمان است.
پاسخ تفصیلی:
هنگامي که پايه هاي ايمان در وجود انسان متزلزل گردد، صفات رذيله بي شماري به سراغ انسان مي آيد؛ با تقويت پايه هاي ايمان بايد به مقابله با آن برخاست. براي تقويت ايمان راه هايي وجود دارد:
1- هر انسانى در برابر انبوهى از مجهولات و مشكلات درباره خود و ديگران قرار دارد كه گاه مربوط به مسائل مادّى است و گاه معنوى و كليد حلّ آنها غالباً سؤال از آگاهان و انديشمندان است.
به همين دليل، خداوند در عالم تكوين و تشريع درهاى سؤال را به روى انسان گشوده است. از نظر تشريع در دستورات اسلامى نه تنها اجازه سؤال به هر كس و درباره هرچيز را داده است، بلكه به سؤال كردن امر كرده است، قرآن مجيد در دو آيه مى فرمايد:
«فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَاتَعْلَمُونَ»؛ (از آگاهان سؤال كنيد اگر نمى دانيد).(1)
اميرمؤمنان در بعضى از كلمات پرمعنايش در نهج البلاغه مى فرمايد: «وَ لَايَسْتَحْيِيَنَّ أَحَدٌ اذا لَمْ يَعْلَمِ الشَّىْءَ أَنْ يَتَعَلَّمَهُ»؛ (هيچگاه كسى در فراگيرى علم و سؤال از مجهولات، شرم و حيا به خود راه ندهد).(2)
آرى، سؤال كردن عيب نيست. عيب آن است كه انسان پرسش نكند و در جهل و نادانى بماند.
جالب اين است كه در خطبه ياد شده سؤال كردن را حقى براى هر كس ذكر فرموده و اين معنا در مورد جوانان و نوجوانان بسيار مهمتر است چرا كه آنها داراى مجهولات فراوان:
از نظر تكوين و آفرينش نيز خداوند، حسّ كنجكاوى و جستجوگرى را در ذات انسان قرار داده است. انسان، همواره مايل است از چيزهايى كه نمى داند، بپرسد و بداند. اين حس در جوانان و نوجوانان شديدتر است؛ به سبب همان نيازى كه دارند، گاه آن قدر پدر و مادر را سؤال پيچ مى كنند كه داد و فريادشان بلند مى شود؛ در حالى كه وظيفه آنها اين است كه با محبّت و مدارا به اين نياز روحىشان پاسخ مثبت دهند. آنچه را مى دانند، در اختيارشان بگذارند و آنچه را نمى دانند به كسانى كه مى دانند ارجاع دهند.
بعضى فكر مى كنند اگر از مسائل اصول عقايد سؤال كنند نشانه كفر و بى اعتقادى است؛ در حالى كه اين پرسش ها براى تحقيق بيشتر و استحكام بخشيدن به عقيده است.
دانشمندان و آگاهان، به ويژه عالمان دينى وظيفه دارند كه در هر حال و در هر شرايط، براى پاسخ به سؤالات اعلام آمادگى كنند و با محبّت و احترام از پرسش كنندگان استقبال كنند.
2- مطالعه بيشتر در چيزي که به آن ايمان داريم. مثلًا براي تقويت ايمان به خدا، لازم است مطالعاتمان را در اسرار آفرينش گسترش دهيم. براي ايمان بيشتر به قرآن مجيد بايد در آيات زيباي اين کتاب آسماني تفكر و انديشه افزون تري نماييم و خلاصه، براي تقويت ايمان به هر چيزي، مطالعه پيرامون آن چيز راهکار مؤثري است.(3)
3- دیگر آن که از راه خودسازي و پاکسازي دروني وارد شويم، زيرا ايمان نوري است که در آينه قلب انسان ميتابد و هر چه آينه قلب انسان صافتر و شفافتر باشد، انعکاس نور ايمان توسط آن بهتر انجام مي پذيرد. اگر قلبي (خداي ناکرده) آلوده به گناه شود و زنگار معصيت آينه دل را تيره و تار کند، بطور طبيعي تابش نور ايمان در چنين قلبي کم مي شود. بنابراين اجتناب از گناهان و حرکت در مسير مستقيم اسلام، از عوامل ديگر تقويت ايمان است؛ هرچه تقوي و پرهيزکاري شخص مؤمن بيشتر شود، قلب او نورانيتر مي گردد و شعله ايمانش فروزانتر مي شود؛ و برعکس، بي تقوايي موجب تضعيف نور ايمان مي شود و همان گونه که تقوي باعث تقويت ايمان مي شود، ايمان نيز تقوي را تقويت مي کند؛ و به عبارت ديگر، اين دو، اثر متقابل روي يکديگر دارند.(4)
4- دست زدن به دامان لطف خداوند و معصومين(عليهم السلام) يکي ديگر از عوامل مهم تقويت ايمان است که نبايد از اين مهم غافل شويم. در اين مسير بايد با حضور قلب و از روي واقعيت و در حالي که خود را واقعاً فقير و دست خالي بدانيم به سوي حق تعالي حرکت نماييم و خطاب به خداوند بگوييم: «ما از تو به غير تو تمنايي نداريم!» زيرا اگر رابطه ما و خداي مهربان محکم باشد، خداوند بزرگ نيز رابطه ما را با ساير مخلوقات، اصلاح خواهد کرد. ان شاء الله اميد است با به کار بستن اين دستورات، بتوانيم به مراحل بالايي از ايمان دست يابيم.(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.