پاسخ اجمالی:
براي انجام اصلاحات اجتماعي برخي طرفدار اصلاحات تدريجي و برخي ديگر به دنبال انقلاب هستند؛ اما گروه سوم معتقدند: آنجا كه فساد همه گير نشده، اصلاحات تدريجى راه حل مشكل است؛ اما آنجا كه فساد همه جا را فرا گرفت، جز با يك انقلاب بنيادى نمى توان بر نابسامانى ها چيره گشت، در مورد اصلاح وضع عمومى جهان در عصر حاضر كه بر اساس ظلم و تبعيض بنا شده است به طور حتم پديد آمدن يك انقلاب و دگرگونى عظيم لازم است؛ زیرا اصلاحات تدريجى هميشه بر شالوده ها و ضوابط و الگوهاى سالم بنا مى شود و این موارد در نظام کنونی وجود ندارد.
پاسخ تفصیلی:
در مورد اينكه اصلاحات اجتماعى بايد از چه راه انجام پذيرد عقيده واحدى وجود ندارد؛ بلكه جمعى طرفدار اصلاحات تدريجى هستند كه به آنها «رفورميست» مى گويند و گروهى ديگر «انقلابيون» هستند كه هيچ دگرگونى اساسى را در وضع جوامع انسانى بدون انقلاب ممكن نمى دانند و برخى ديگر مى گويند: «درجه فساد در اجتماعات متفاوت است آنجا كه فساد به صورت همه گير و همه جانبه در نيامده، اصلاحات تدريجى مى تواند اساس برنامه هاى اصلاحى را تشكيل دهد؛ اما آنجا كه فساد همه جا را فرا گرفت و يا در بيشتر سازمان هاى اجتماعى نفوذ كرد جز با يك انقلاب بنيادى نمى توان بر نابسامانى ها چيره گشت».
شواهد زيادى مؤيد نظر سوم است که عبارتند از:
1. اصلاحات تدريجى هميشه بر شالوده ها و ضوابط و الگوهاى سالم بنا مى شود و در غير اين صورت بايد به سراغ الگوها و ضوابط جديد رفت و مسائل زير بنايى را در مسير دگرگونى قرار داد.
2. اصلاحات تدريجى غالباً از طريق مسالمت آميز صورت مى گيرد، و اين در صورتى اثر دارد كه آمادگى فكرى و زمينه اجتماعى وجود داشته باشد؛ ولى آنجا كه اين زمينه ها وجود ندارد بايد از منطق انقلاب كه منطق قدرت است استفاده كرد.
3. در جامعه اى كه فساد به ريشه ها نفوذ كرده عناصر قدرتمند ضد اصلاح تمام مراكز حساس اجتماع را در دست دارند و به آسانى مى توانند هر طرح تدريجى را از كار بيندازند؛ مگر آنكه با يك حرکت انقلابى غافلگير شوند.
4. نيروهاى عظيم اصلاحى و انقلابى را معمولاً نمى توان براى مدت زيادى پرحرارت و پرجوش نگاه داشت و اگر به موقع از آنها استفاده نشود ممكن است با گذشت زمان كارايى خود را از دست بدهند.
5. با مراجعه به تاريخ به دست مى آيد كه اجتماعاتى كه فساد در آنها بنيادىن شده، خردمندان آن جامعه خصوصاً انبيا و اوليا و مردان اصلاح طلب همواره روش انقلابى را در پيش گرفته اند. در مورد اصلاح وضع عمومى جهان و برچيده شدن نظام كنونى كه بر اساس ظلم و تبعيض بنا شده و احتياج به جانشين شدن يك نظام عادلانه است به طور حتم پديد آمدن يك انقلاب و دگرگونى عظيم را مى طلبد انقلابى وسيع و در همه زمينه ها.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.