پاسخ اجمالی:
حق و باطل همواره در طول تاریخ با یکدیگر در تقابل و کشمکش بوده اند. این تقابل که از تضاد ذاتی این دو سرچشمه می گیرد، به گونه ای است که اقتدار هر یک از طرفین، به ضعف و انحطاط جبهه مقابل می انجامد. قیام امام حسین(ع) مظهر تقابل حق و باطل در صدر اسلام است؛ و قیام مهدوی نماد آن در آخر الزمان می باشد که به انحطاط و نابودی باطل ختم خواهد شد. زیرا (باطل بطور حتم نابود شدنی است)؛ «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا».
پاسخ تفصیلی:
حق و باطل به دلیل اختلاف ذاتی، همواره در طول تاریخ با یکدیگر در حال تقابل و کشمکش بوده اند. ذات حق و حق مداری اقتضا دارد که در مقابل هرگونه ظلم، فساد و بی عدالتی ایستادگی کند؛ و باطل نیز در پی تضعیف حقّ است. این بدین معناست که اقتدار هر یک از طرفین به ضعف و نابودی دیگری می انجامد. بنابراین، آشتی ناپذیری و عدم سازش بین این دو جبهه واضح است و همواره تقابلشان در طول تاریخ دوام خواهد داشت.
قیام امام حسین(ع) مظهر تقابل حق و باطل در صدر اسلام است. ایشان در زمان خویش با حکومت ستمگر و فاسد «اموی» رو به رو بود و مبارزه با عملکردهای ناروا و باطل آن را به عنوان تکلیفی الهی می دانست.(1) از این رو، هنگامی که کوفیان از ایشان برای قیام علیه یزید دعوت کردند، با آغوش باز پذیرفت و فرمود: «إِنَّ أَهلَ الکُوفَةِ کَتَبُوا إِلَیَّ یَسأَلُونَنِی أَن اُقَدِّمَ عَلَیِهم، لِمَا رَجَوا مِن إِحیَاءِ مَعَالِمِ الحَقِّ وَ إِمَاتَةِ البِدَعِ» (2)؛ (کوفیان به من نامه نوشته و از من خواستهاند که نزد آنان بروم؛ چرا که امیدوارند نشانهها و تعالیم «حق» زنده گردد و بدعت ها [کارهای نادرستی که در دین و زندگی وارد شده است] نابود گردد).
این بزرگ مردِ آزاده، در سخنانی که وضعیت زمانه اش را نیز روشن می کند، به نكوهش زندگى در زير يوغ ستم و تسليم پذيرى پرداخته، و می فرماید: (آیا نمیبینید به «حق» عمل نمیشود و از «باطل» نهی نمی گردد، [حال که چنین است] پس سزاوار است که مؤمن برای [کشته شدن در راه مبارزه با باطل و] ملاقات خدا مشتاق باشد)؛ «أَ لَا تَرَوْنَ أَنَّ الْحَقَّ لَا يُعْمَلُ بِهِ وَ أَنَّ الْبَاطِلَ لَا يُتَنَاهَى عَنْهُ لِيَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فِي لِقَاءِ اللَّهِ حقّاً حقّاً» .(3)
او نه تنها پایداری و جانبازی در این راه را امری شایسته و پسندیده می داند، بلکه آن را مشتاقانه در آغوش می کشد و می گوید: «إِنِّي لَا أَرَى الْمَوْتَ إِلَّا سَعَادَةً وَ الْحَيَاةَ مَعَ الظَّالِمِينَ إِلَّا بَرَماً» (4)؛ (من مرگ [با عزت] را جز خوش بختى، و زندگى با ستمكاران را جز ملال نمى دانم). با این نگاه، (چه آسان است مرگ در راه رسیدن به عزت و زنده کردن حق)؛ «ما أَهوَنَ المَوتَ عَلى سَبيلِ نَيلِ العِزِّ وَ إِحياءِ الحَقِّ» .(5)
او در طی این مسیر، علاوه بر اینکه مردم را برای احیاء حق به یاری فرا می خواند، با بیان ثمراتش، آنان را به پایداری در مسیر حق تشویق می کند: «فَإِنِّي أَدعُوكُم إِلَى إِحيَاءِ مَعَالِمِ الحَقِّ وَ إِمَاتَةِ البِدَعِ، فَإِن تُجِيبُوا تَهتَدُوا سُبُلَ الرَّشَادِ» (6)؛ (شما را برای احیای حق و از بین بردن بدعت ها به یاری می طلبم؛ اگر دعوتم را بپذیرید، به راه های تعالی و سعادت خواهید رسید).
این فکر و اندیشه بود که موجب خلق حماسه ی حسینی شد. حماسه ای که تاکنون با حرارت و فروغی بی نظیر در جریان است.
این حرکت عظیم، که به فرهنگ سازی و ارائه الگو برای تمام حق طلبان و عدالت خواهان پرداخته است، به دست منجی موعود تکمیل شده و به اتمام خواهد رسید. همو که خداوند وعده اش را به دست او محقّق خواهد نمود؛ وعده ای که در آن به مومنین فرموده است: «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ» (7)؛ (زمين را بندگان صالح و درستکار ما به ارث خواهند برد).
او برای برپایی حق و عدالت قیام خواهد نمود و باطل را از روی زمین محو خواهد کرد؛ همان طور که معصومین(علیهم السلام) فرموده اند: (زمانی که قائم بپاخیزد قدرت و شوکت باطل نابود می گردد)؛ «إِذَا قَامَ الْقَائِمُ ذَهَبَتْ دَوْلَةُ الْبَاطِلِ» .(8)
این مرحله، آخرین حلقه زنجیره حق طلبی خواهد بود که منجر به پیروزی نهایی حق و برچیده شدن بساط باطل می گردد؛ چنانکه خداوند به رسیدن چنین روزی بشارت داده است و می گوید: (باطل بطور حتم نابود شدنی است)؛ «إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا» .(9)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.