اهداف و حکمت های داستانهای قرآنی؟

قصص قرآنى چه اهداف و حكمتهایی را دنبال می کنند؟

قصص قرآنى از نظر محتوا و هدف شامل همه حكمت‌هاى نزول قرآن مى شود و در اين راه شيوه‌اى كارآمد است. از اين رو قرآن داستان را براى اثبات وحى و نبوت، يگانگى خدا، هم ريشه بودن اديان آسمانى و نيز براى بيم و نويد، نشان دادن نمودهاى قدرت الهى، سرانجام نيك و بدى، صبر يا ناشكيبايى، سپاسگزارى يا سركشى و ديگر اهداف رسالى، تربيتى و يا سنت‌هاى تاريخى و اجتماعى به كار مى برد.

چند اشتباه نحوی در قرآن!

بهانه جویان مستشرق به زعم خویش چه ایراداتی را به عنوان اشتباهات نحوی بر قرآن وارد کرده اند؟!

این اشکالات ناشی از بیگانگی این افراد نسبت به قرآن کریم و اصول و مبانی ادبیات عرب می‌باشد؛ و چه ناپسند است كسانى كه از قواعد زبان عربى آگاهى ندارند، بر كهن‌ترين و محكم‌ترين سند موجود اين زبانِ استوار اشكال كنند! آری قرآن صحيح ترين اسناد در دسترس ادب عربى است كه اصالت و ماندگارى اين زبان، وامدار آن مى باشد. كتابى كه معيار سبك بيانى عرب در همه عصرها و نسلها بوده و هست و اين حقيقتى است كه سرسپردگى آنان به اين كتاب آسمانى نشانگر آن است....

نظر قرآن و ساير كتب آسمانی در مورد «پدر ابراهيم(ع)»؟

آيا قرآن كريم درباره نام پدر حضرت ابراهيم(ع) با ساير كتب آسماني هم عقيده است؟

تورات پدر ابراهيم(ع) را «تارَح» و قرآن کریم او را «آزر» معرفی نموده است. برخى از منكران اين نكته را بر قرآن خرده گرفته و گفته‌اند اين نسبتى كه قرآن گفته نادرست است؛ اما مفسّران شيعى برآنند كه «آزر» پدر ابراهيم پيامبر(ع) نبود هرچند ابراهيم او را پدر صدا مى زد؛ زيرا استعمال عبارت «پدر» اعمّ از پدر حقيقى است؛ و بر جدّ مادرى، مربّى، معلم، و مرشد و حتّى بر عمو نيز اطلاق مى شود. در قرآن از قول پسران يعقوب آمده كه خطاب به پدر گفتند: ما خداى تو و خداى پدرانت ابراهيم و اسماعيل و اسحاق را مى پرستيم، حال آن كه اسماعيل، عموى يعقوب بود....

دیدگاه قرآن و تورات درباره «حضرت عيسی(ع)» و «حضرت مريم(س)»؟

آيا قرآن كريم درباره «حضرت عيسی(ع)» و «حضرت مريم(س)» با تورات هم عقيده است؟

برخی از منابع مسیحیت بیان قرآن در مورد حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم(س) را متأثر از برخی نسخه های تحریف شده تورات قلمداد نموده و آن را خرافات پنداشته اند. این در حالی است که اناجیل معتبری مانند انجیل «لوقا»، «متّی» و «برنابا» به این مطلب پرداخته و بر واقعه تولد عیسی(ع) از مادر باکره صحّه گذاشته اند. 

دیدگاه قرآن و تورات درباره «سخن گفتن عيسی(ع) در گهواره»؟

آيا قرآن کریم در مورد «سخن گفتن حضرت عيسی(علیه السلام) در گهواره» با ساير كتب آسماني هم عقيده است؟

قرآن در سه جا به سخن گفتن مسيح(ع) در گهواره اشاره كرده است. با اين وجود، تصريحى نسبت به سخن گفتن او در گهواره و در مدت شيرخوارگى و پيش از سنّ معمول ندارد. در ميان انجيل ها، تنها انجيل لوقا سخن گفتن در گهواره را به جاى مسيح(ع) به يوحنّاى معمدان(يحيى بن زكريا) نسبت داده و ديگر اناجيل نسبت به اين نكته ساكت هستند.

نظر قرآن و انجیل درباره «مرگ» حضرت عيسی(ع)؟

آيا قرآن كريم درباره «مرگ» حضرت عيسی(ع) با انجیل هم نظر است؟

می دانیم که قرآن تصریح دارد براینکه امر حضرت مسيح(ع) بر دشمنانش مشتبه شد و تصور کردند که او را به دار كشيده اند؛ در حالی كه خداوند او را به آسمان بالا برده است. اما اناجیل بر کشته و به دارکشیده شدن ایشان صحّه گذاشته‌اند. اما در اينجا يك پرسش باقى است: آيا مسيح با جان و جسمش به آسمان رفت و زنده و شاداب بر سر سفره پروردگار است تا در آخرالزّمان به زمين بازگردد؛ چنان كه در بسيارى از روايات اسلامى هست؟ يا آن كه فقط روح او به آسمان رفته و پيكرش در زمين است؟ بدين معنى كه خداوند او را ميرانده و قبض روح فرموده است؟ ...

شریعت حضرت عیسی(ع) در عصر ظهور

حضرت عیسی(علیه السلام) در زمان ظهور و بعد از نزول از آسمان به چه شریعتی عمل می کند؟

بر اساس روايات اسلامی، حضرت عيسى(ع) بعد از نزول از آسمان، به شريعت «اسلام» عمل مى كند نه به شريعت خود. رسول خدا(ص) در این خصوص می فرمایند: «عيسى بن مريم(ع) در حالى كه تصديق كننده حضرت محمد(ص) و بر آیین او است نزول مى كند آن گاه دجال را به قتل مى رساند ...».

«انتظار» اعتقادی اسلامی یا تفکّری وارداتی؟

آیا «ظهور مصلح بزرگ» اعتقادی اسلامی است یا تفکّری وارداتی؟

متون معروف اسلامى نشان مى دهد كه اميد و انتظار صلح و عدالت جهانى در پرتو قيام يك مرد انقلابی، موضوعی است كه در متن تعالیم پيامبر(ص) قرار داشته است. این روايات چنان است كه هيچ محقّق اسلامى، نمى تواند «تواتر» آن را انكار كند. تاكنون كتاب هاى زيادى از طرف دانشمندان شيعه و اهل تسنّن در اين زمينه نوشته شده و نويسندگان آنها متّفقا صحّت احاديث مربوط به مصلح جهانى را پذيرفته اند، و تنها افراد بسيار معدودى مانند «ابن خلدون» و «احمد امين مصرى» در صدور اين اخبار از پيامبر(ص) ترديد كرده اند. بنابراين عقيده به «ظهور مصلح بزرگ» اعتقادي اسلامي است و نمي توان آن را تفكّري وارداتي دانست.

ديدگاه مادّیون درباره «معجزات» پيامبر اسلام(ص)

ديدگاه مادّي ها نسبت به «معجزات» پيامبر اسلام(ص) چيست و چه پاسخي به آنها داده شده است؟

بعضى از نويسندگان اسلامى که تحت تأثير منطق مادّیون قرار گرفته اند، بى ميل نيستند كه با مادّى ها در موضوع انكار معجزات هم صدا شوند و از آيات قرآن مجيد نيز شاهدى براى مقصود خود بياورند! آنها مى گويند: «هنگامى كه مشركان عرب از پيامبر اسلام(ص) تقاضاى معجزات گوناگونى كردند، آن حضرت سريعاً به عجز خود اعتراف نمود و دست ردّ به سينه آنها گذارد ...»! در پاسخ بايد گفت: اولاً: بسيارى از خواسته هاى مخالفان پيامبر(ص)، منطبق با شرائط معجزه نبوده است. ثانياً: از آيات قرآن به خوبى بر مى آيد كه مخالفان پيامبر(ص)، مردمى لجوج، معاند و بى منطق بوده اند و حتى با ديدن معجزات آشكار باز هم حاضر نبودند در برابر حقيقت تسليم شوند.

عقيده انحرافي «كسروی» درباره «معجزه»

«كسروی» درباره معجزات پيامبران چه عقيده اي داشت و چه پاسخي به آن داده شده است؟

«كسروى» معجزات پيامبران را انكار كرده مى گويد: «دستگاه خدا بازيچه نيست كه هر كسى براى هنرنمايى هاى خود در آن دستى برد، و آن را ديگر گرداند». در پاسخ بايد گفت: او گمان كرده پيامبران مانند فالگيران كه شب و روزِ خود را در اختيار مردم گذارده تا هر كس از گرد راه رسيد و هوس معجزه عجيب و غريبى كرد، پرده جالبى براى او نمايش دهند؛ نه تنها چنين چيزى نبوده حتى خود پيامبران اختيار معجزات را نداشتند و براى انجام يك معجزه، منتظر فرمان الهى بودند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام)

من لم يأت قبر الحسين (عليه السلام) و هو يزعم انه لنا شيعة حتى يموت فليس هو لنا شيعة و ان کان من اهل الجنة فهو من ضيفان اهل الجنة

کسى که به زيارت قبر امام حسين نرود و خيال کند که شيعه ما است و با اين حال و خيال بميرد او شيعه ما نيست واگر هم از اهل بهشت باشد از ميهمانان اهل بهشت خواهد بود.

کامل الزيارات، ص 193