مفهوم و انواع تحريف در اصطلاح علوم قرآنی

مفهوم «تحريف» در اصطلاح علوم قرآنی چیست؟ و چه اقسامی دارد؟

در اصطلاح علوم قرآنی به هر نوع تغيير و دگرگونی در معنا و ساختار كلام تحريف گفته می شود. تحریف معمولا یا لفظی است و یا معنوی. در تحریف لفظی با افزودن یا کاستن یا جابه جایی یک یا چند کلمه، معنای یک گزاره تغییر می یابد و در تحریف معنوی - که به آن تفسیر به رأی نیز می گویند - بدون اینکه هیچ تغییری در ساختار و کلمات گزاره و کلام پدید آید، تفسیری وارونه و بی ربط با مقصود نویسنده یا گوینده، از آن ارائه می شود. تفسیرهای منحرف از قرآن در گفتار معصومین بسیار نکوهش شده و مرتکبان چنین تفسیرهایی به عذاب هایی بسیار سخت وعده داده شده اند.

نظرياتی پيرامون «حروف مُقطّعه» قرآن

چه نظراتی درباره «حروف مُقطّعه» قرآن بیان شده است؟

درباره «حروف مُقطّعه» در قرآن آراء و نظريات گوناگونى وجود دارد: 1. حروف مقطّعه از متشابهات قرآن مى باشد كه هرگز قابل حلّ نبوده و از جمله مجهولات مطلق است و راه علم به آن، كاملا بر مردم بسته است. 2. رموزى هستند ميان خدا و رسولش، كه جز اولياى مقرّب الهى كسى به آن راه ندارد. 3. اين حروف صرفا حروف مجرده هستند با همان خاصيّت آوائى كه دارند و چيزى جز آن در بر ندارند. سپس مرحوم «معرفت» می نویسد: این حروف مشتمل بر اسرار و اشاراتی است كه ميان خدا و رسولش بوده و اُمناى وحى بر آن آگاهند.

تبيين آیات متشابه قرآن راجع به «اعضاء و جوارح» خداوند

آیات متشابه قرآن راجع به «اعضاء و جوارح» خداوند چگونه تبيين مي شود؟

«اشاعره» مى پندارند كه خداوند داراى اعضا و جوارح است؛ دست، پا، صورت و چشم دارد و به آياتى تمسّک جسته اند كه در آنها واژه هاى «يد، وجه، عين و ساق» به كار رفته است. ولى در اين آيه ها دليلى بر پندار اشاعره وجود ندارد؛ زيرا عبارت «غُلِّ يَدْ» كنايه از عجز و ناتوانى است، در مقابل «بَسْطِ يَدْ» كه كنايه از قدرت و توانايى است و در استعمال رايج عرب با همين معنا به كار مى رود. همچنین عين، در آیات قرآن به معناي عنايت خاصّ است. در واقع مقصود در تمامی این آیات، معنی کنایی است.

تبيين آیات متشابه قرآن راجع به «اراده و اختیار» انسان

آیات متشابه قرآن راجع به «اراده و اختیار» انسان چگونه قابل درک و فهم است؟

افعال اختيارى انسان؛ يكى از مسائل مورد بحث ميان «اشاعره» و «اهل عدل» است. «ابوالحسن اشعرى» مى گويد: «مقتضاى توحيد ربوبيّت آن است كه هر چه در عالَم هستى پديد آيد؛ از جمله افعال اختيارى انسان، با اراده خداوند انجام مى گيرد، و ...». لکن باید گفت: بی شك، اراده شخصى انسان در انجام افعال اختيارى وى نقش داشته و افعال انسان به خود وى منتسب می گردد و پيامدهاى آن، گردنْ گير خود اوست. و اين امر، از قضاياى وجدانى محسوب مى شود؛ يعنى روشن بودنِ آن ضرورى و بديهى است و نيازى به استدلال و اقامه برهان ندارد.

تبيين آیات متشابه قرآن راجع به «اضلال و خذلان»

آیات متشابه قرآن راجع به «اضلال و خذلان» چگونه قابل فهم است؟

در بسيارى از آيات قرآنى مسأله «اِضلال» مطرح شده و آن را به خدا نسبت داده اند. با اين كه «اضلال» به معناى گمراه كردن، يك عمل ضد ارزشى و ضد خدايى است! لذا بايد در مفهوم اضلال منتسب به خداوند دقت شود، تا روشن گردد كه كاربرد اين واژه جنبه مجازى داشته و استعاره اى بيش نيست و هرگز معناى حقيقى آن مقصود نمى باشد. از سویی «اضلال» ـ منتسب به پروردگار ـ به معناى «خذلان» است؛ يعنى به خود واگذار كردن و از عنايت خاصّ محروم نمودن، آن هم بر اثر عناد و لجاجتى است كه افراد در مقابل حقّ از خود نشان مى دهند. پس خود نخواسته اند تا مشمول عنايت حضرت حقّ گردند.

وجود عبارات «غیر عربی» در قرآن

آیا در قرآن واژه ها و عبارات «غیر عربی» به کار رفته است؟

در لغت عرب واژه هايى وجود دارد كه ريشه عربى نداشته و از لغت هاى مجاور گرفته شده، و اين يك امر طبيعى به شمار مى رود و در تمامى زبان هاى زنده و گذشته بر اثر مجاورت و رفت و آمدها، لغات نيز داد و ستد مى شدند. قرآن نيز كه يك سخن عربى كامل است، از اين جهت جدا نيست و واژه هاى غير عربى كه ريشه عربى ندارند ولى شكل عربى به خود گرفته، در آن وجود دارد. برخى واژه هاى غير عربى كه معرّب شده و در قرآن آمده عبارتند از: 1. اباريق، جمع ابريق، معرَّب: آب ريز، 2. أكواب، جمع كوب: فنجان، كوزه، 3. أرائک، جمع أريكه: تخت، و ...

تبيين «آیات متشابه» قرآن راجع به «تحيّز»

«آیات متشابه» قرآن درباره «تحيّز» چگونه تبیین می شود؟

«تحيّز» عبارت است از اشغال مكان و دارا بودن جهت خاص که اين از ويژگى هاى موجودات مادّى و لازمه جسميّت است. به اين معنا كه فضايى را به وجود خود اشغال كند و به اين سبب در جهت خاصى قرار مي گيرد و داراى ابعاد شش گانه (راست، چپ، جلو، پشت، بالا و پايين) مي گردد. اشعرى قائل به تحيّز مى باشد و خدا را داراى مكان مى داند؛ اما اماميّه و نيز معتزله با در نظر گرفتنِ آيه كريمه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ»، خدا را از هر گونه شباهت به مخلوق مِبرّا می دانند.

تبيين «آیات متشابه» قرآن راجع به «عرش»، «کرسی» و «استواء»

«آیات متشابه» قرآن راجع به «عرش»، «کرسی» و «استواء» چگونه قابل تبیین است؟

«عرش» به معنی تخت و سریر بوده اما معمولا در معنی کنایی به کار می رود و در قرآن نیز با عبارت «استواى بر عرش» و «تدبير امر» قرین شده است، از این رو «عرش»، كنايه از تدبير می باشد. همچنین واژه «كرسى» نیز كنايه از سلطه كامل خداوند بر جهان هستى است. از سویی واژه «استواء»؛ اگر با «على» استعمال شود، به معناى استيلا و فراگيرى است همانند: «ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ». در واقع در نتيجه آياتى كه در آن ها واژه هاى عرش، كرسى و استواء به كار رفته، همان معناى كنايى متعارف آن منظور بوده و نبايد در معانى حقيقى استعمال شود.

تبيين آیات متشابه قرآن راجع به «فوقیّت»

آیات متشابه قرآن راجع به «فوقیّت» را چگونه می توان تبيين نمود؟

كاربرد «فوقيّت» يا «في السماء» درباره پروردگار، يا «نُزُول» و «صُعُود» همگى جنبه معنوى و اعتبارى دارند، نه حقيقى و جهت داشتن؛ يعنى جهانى برتر و بالاتر از اين جهان خاكى است كه تمامى خيرات و بركات از آن سرازير مى شود. از اين رو براى آنكه به آن جهان روى كند، به خارج از محيط كره زمين روى مى كند، که لازمه آن روى كردن به طرف آسمان است؛ زيرا اين آسمان است كه بيرون و خارج از محيط زمين قرار دارد، و انسان بر اساس همين پندار به خارج از محيط خود توجه کرده و مسئله فوقيّت جایگاه الهى انتزاع می شود.

تبيين آیات متشابه قرآن راجع به «رؤيت»

آیات متشابه قرآن راجع به «رؤيت» چگونه قابل فهم است؟

«اشاعره» گمان می کنند كه خداوند قابل رؤيت است و هنگامه رستاخيز، مؤمنان پس از فراغت از حساب به ديدار چهره ذات حقّ تعالى متنعّم مى گردند. از این رو «ابوالحسن اشعرى» در اين پندار، آيه «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ نَّاضِرَةٌ * إِلَىٰ رَبِّهَا نَاظِرَةٌ» را شاهد مى آورد. در پاسخ می توان گفت: «نظر» در این آیه با حرف «إلى» قرين شده و به معناى «چشم داشتن» مى باشد. از اين رو، معناى آيه بالا چنين است: در آن روزِ سخت و دشوار، رخسارهايى فرخنده و شكوفا است؛ زيرا به عنايت و لطف الهى چشم دوخته اند؛ يعنى «چشم داشت» دارند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال رسول الله(صلى الله عليه وآله):

يَأتي عَلَى النّاسِ زَمانٌ يَحُجُّ أغنِياءُ أمَّتي لِلنُّزهَةِ، وأوْساطُهُمْ لِلتِجارةِ، وقُرّاؤُهُمْ للريّاءِ والسُّمْعَةِ وفُقَرائُهُم لِلمسألةِ.

زمانى بر مردم خواهد آمد که: ثروتمندان امت من براى تفريح و خوشگذرانى، و قشر ميانه براى داد و ستد و قاريان براى ريا و شهرت و فقيران براى درخواست به حج مى روند.

الحجّ والعمرة في الکتابوالسنّة: 244/672