تحريف قرآن نزد فرقه حشويّه از اهل سنّت

«حشویّه» چه کسانی هستند و در مورد تحریف قرآن چه نظری دارند؟

همانگونه كه می‌دانيم منشأ شبهه تحريف روايات شاذى است كه اهل حديث آنها را نقل كرده و مورد توجه افراد ضعيف العقل قرار گرفته است. ظاهرگرايانِ اهل حديث كه به «حشويّه» معروفند و در نقل حديث زياده‌روى مى‌كنند و بى آنكه در معناى آن بينديشند و در مواردى كه با مبانى شريعت و اصول اسلام تعارض دارد درنگ كنند، بر اين گونه روايات اعتماد نموده‌اند؛ زيرا تمام توجه ايشان به افزودن بر حجم روايات معطوف است و كارى به محتوا ندارند. بنابراين برايشان اهميتى ندارد كه از چه كسى اخذ حديث مى‌كنند و در اخذ و نقل حديث بر چه چيزى تكيه مى‌كنند.

غوغای کتاب «فصل الخطاب» محدث نوری

پاسخ محدث نوری به واکنش های علمای شیعه علیه مدعای کتاب فصل الخطاب چه بود؟

پس از آنکه «محدث نورى» دريافت شخصيت‌هاى برجسته اماميه در مخالفت با رأى او اتفاق نظر دارند، خود را در يك تنهايى وحشتناك احساس كرد؛ لذا از ديدگاه خود درباره «تحريف قرآن» دست برداشت. او مدعى شد در كتاب فصل الخطاب تمام تلاش خود را به‌كار بسته است تا اثبات كند قرآنى كه فعلا در دسترس مسلمانان است از هنگام نخستين تا به امروز، دچار تحريف نشده است؛ هر چند بخشى از قرآنى كه بر پيامبر(ص) نازل شد، در اثر غفلت گردآورندگان دچار حذف و تغيير شده است. اين مطلبى است كه او در ضمن «الرسالة الجوابيه» آورده است و اين كتاب را متمم و مكمل فصل الخطاب دانسته و اعلام كرده هركس بدون مراجعه به آن، به فصل الخطاب اكتفا كند از او راضى نيست...!

تبيين «آیات متشابه» قرآن راجع به «تحيّز»

«آیات متشابه» قرآن درباره «تحيّز» چگونه تبیین می شود؟

«تحيّز» عبارت است از اشغال مكان و دارا بودن جهت خاص که اين از ويژگى هاى موجودات مادّى و لازمه جسميّت است. به اين معنا كه فضايى را به وجود خود اشغال كند و به اين سبب در جهت خاصى قرار مي گيرد و داراى ابعاد شش گانه (راست، چپ، جلو، پشت، بالا و پايين) مي گردد. اشعرى قائل به تحيّز مى باشد و خدا را داراى مكان مى داند؛ اما اماميّه و نيز معتزله با در نظر گرفتنِ آيه كريمه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ»، خدا را از هر گونه شباهت به مخلوق مِبرّا می دانند.

نگاه قرآن کریم به مسئله «سحر»؛ نظر استاد فقید حضرت آیت الله معرفت(ره)

قرآن كريم با چه رويكردی به مسئله «سحر و جادو» پرداخته و چه تأثيراتی برای آن قائل شده است؟

استاد فقید حضرت آیت الله معرفت(ره): برخی سوال می‌کنند که آيا قرآن براى «سحر»، تأثيرى فراتر از تأثير اسباب و علل طبيعى باور دارد؛ چنان كه اهل جادو و جنبل باور دارند؟ در جواب باید گفت: قرآن چيزى در اين زمينه جز تصريحاتى مبنى بر ناتوانى و بى‌پايگى و رسوايى جادو و جادوگران ندارد و سحر و جادو را تنها چشم بندى و خيال پردازى مى‌داند كه واقعيتى در پس آن نيست.

توجیه نظر بزرگان شیعه در «صیانت قرآن از تحریف» توسط «محدث نوری»!

«حاجی نوری» چگونه برای اثبات مدعای خود مبنی بر «تحریف قرآن» به دگرگونی و توجیه سخن بزرگان شیعه مبادرت کرده است؟

دانشمندان نامى شيعه با اختيار مواضعى استوار و گفتارى صريح ضمن نفى احتمال تحريف، از قداست قرآن دفاع نموده‌اند. با اين‌حال، برخى افراد كج‌سليقه دست به كوششى ناراست زده و كلمات صريح آنان در مورد تحریف‌ناپذیری قرآن را به وجوهى دور از واقع توجيه نموده‌اند که «حاجى نورى» از زمره ايشان است. او مدعى است كه پافشارى اركان اماميه مبنى بر عدم تحريف قرآن، از روى مماشات با خصم صادر شده و عقيده حقيقى ايشان مخالف ظاهر گفتار ايشان است ...

روش‌شناسی «اخباریان» و شبهه تحریف قرآن

روش اخباریان در نقل اخبار چگونه است که منجر به طرح شبهه تحريف قرآن شده است؟!

علماى اماميه از عصر ائمه(ع) و در دوران طولانى غيبت به منظور استنباط درست از پايه‌هاى شرع مقدس اسلام همواره دو راه را در پيش گرفته‌اند: جمعى راه استدلال و تحقيق را انتخاب نموده‌اند كه به آنان «مجتهد» مى‌گويند و گروهى ديگر به نقل حديث بسنده نموده‌اند كه به آنان اصطلاحآ «محدث» گفته مى‌شود. اختلاف اساسى مجتهدان با محدثان اين است كه محدثان در مسايل دينى ـ به‌ويژه در اصول ـ بر «نقل» بيش از «دليل عقلى» تكيه مى‌كنند؛ در حالى كه اخبار آحاد در اصول دين نزد مجتهدان از درجه اعتبار ساقط است.

«رجعت» از ضروریات تشیع

آيا «رجعت» از ضروريات تشيع است؟

اعتقاد به «رجعت» از ديدگاه گروهى از علماى اماميه از ضروريات مذهب به حساب مى آيد؛ شيخ حر عاملى مى فرمايد: «همانا ثبوت رجعت نزد همه علماى معروف و مصنفين مشهور، از ضروريات مذهب اماميه به حساب مى آيد و حتى عامه نيز از اين موضوع باخبرند». مرحوم مجلسى مى فرمايد: «همانا اعتقاد به رجعت در همه عصرها مورد اجماع شيعه بوده و اين مسئله مانند روز روشن است».

«عدل» از اصول دين

چرا از «عدل» به عنوان يكى از اصول دين نام برده می شود؟

گرچه صفت «عدل» نیز یکی از صفات فعل خداست؛ ولی اهميت و پررنگ شدنش به خاطر نزاع شديدي بود كه ميان اشاعره با شيعه و معتزله درباره آن درگرفت و این بحث باعث شد تا معتزله و شيعه به عدليه مشهور شده و كم كم اصل عدالت در كنار امامت جزو مشخصات مذهب شيعه قرار بگيرد. ضمن اینکه بسيارى از صفات فعل خدا در حقيقت به ريشه عدل باز مى گردد و اصولا با توجه به مفهوم گسترده عدل که شامل عدالت اعتقادى، اخلاقي و اجتماعى مي شود زيبنده است چنين اصل اعتقادى به عنوان يكى از اركان اسلام معرفى شود.

رابطه «قضا و قدر» با «عدل الهی»

مسأله «قضا و قدر» چه رابطه و نسبتی با موضوع «عدل الهی» دارد؟

مفهوم واقعى «قضا و قدر» اين نيست كه سرنوشت هر انسان از نظر سعادت و شقاوت از پيش تعيين شده باشد، سرنوشتى حتمى و غير قابل تغيير؛ که در این صورت شبهه مخالفت با عدل پدید می آید. بلکه قضا و قدر الهى اشاره به قانون عليت دارد؛ يعني خدا مقدّر كرده افرادى كه سعى و تلاش می كنند موفق شوند و افراد سست ناموفق، مطيعان، سعادتمند و عاصيان بدبخت، ملت هاى متحد پيروز و آنها كه راه تفرقه را مى پويند مغلوب شوند. و مسلّماً چنين تفسيری از قضا و قدر کاملا با مسأله عدل الهى هماهنگ است.

عذاب مرتکبین گناهان کبیره از ديدگاه مذاهب اسلامي

از ديدگاه مذاهب اسلامي آیا مرتکبین گناهان کبیره برای همیشه در دوزخ می مانند؟

درباره خلود مرتكبان كبيره در آتش دوزخ دو نظر وجود دارد: 1. «وعيديه» گروهى از خوارجند كه معتقدند: هر گناه كبيره اي موجب كفر شده و باعث خلود در آتش مي شود. 2. اماميه و گروه كثيرى از معتزله و اشاعره معتقدند كه عذاب آنها سرانجام پايان مي پذيرد و آيات مربوط به عذاب جاودانِ مرتكبان كبيره ناظر به كسانى است كه گناهانشان منتهى به كفر و انكار مبدأ يا معاد يا نبوّت يا ضروريات دين شود. اضافه بر همه اينها آيه «اِنَّ اللهَ لَا يَغْفِرُ اَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ مَا دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ» دليل روشنى است بر اينكه از ميان همه گنهكاران تنها مشركان هستند كه قابل بخشش نيستند و در جهنّم خلود دارند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

بَکى عَلىُّ بْنُ الحُسَينِ عليه السّلام عِشْرينَ سَنَةً وَ ما وُضِعَ بَيْنَ يَدَيْهِ طَعامٌ اِلاّ بَکى .

امام زين العابدين عليه السّلام بيست ساله (به ياد عاشورا) گريست و هرگز طعامى پيش روى او نمى گذاشتند مگر اينکه گريه مى کرد.

بحارالانوار، ج 46، ص 108