پاسخ اجمالی:
«تحيّز» عبارت است از اشغال مكان و دارا بودن جهت خاص که اين از ويژگى هاى موجودات مادّى و لازمه جسميّت است. به اين معنا كه فضايى را به وجود خود اشغال كند و به اين سبب در جهت خاصى قرار مي گيرد و داراى ابعاد شش گانه (راست، چپ، جلو، پشت، بالا و پايين) مي گردد. اشعرى قائل به تحيّز مى باشد و خدا را داراى مكان مى داند؛ اما اماميّه و نيز معتزله با در نظر گرفتنِ آيه كريمه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيءٌ»، خدا را از هر گونه شباهت به مخلوق مِبرّا می دانند.
پاسخ تفصیلی:
«تحيّز» عبارت است از اشغال مكان و دارا بودن جهت خاص. اين، از ويژگى هاى موجوداتِ مادّى و لازمه جسميّت است. به اين معنا كه فراغى را پر كند و فضايى را به وجودِ خود اشغال كند و به اين سبب در جهت خاصى قرار مى گيرد و داراى ابعاد شش گانه (راست، چپ، جلو، پشت، بالا و پايين) مى گردد. لذا «تحيّز» از ذات حقّ منتفى است؛ زيرا موجودى مجرد است. يعنى موجودى ماوراى ماده و از تمامى ويژگي هاى جسمانى منزّه است.
«اشعرى» قائل به «تحيّز» مى باشد و خدا را داراى مكان و در جهت فوق [بالا] مى داند. شواهدى از آيات قرآن آورده است. از جمله: «الرَّحْمَٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَىٰ»(1)، «يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ»(2)، «يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ»(3)، «أَأَمِنتُم مَّن فِي السَّمَاءِ أَن يَخْسِفَ بِكُمُ الْأَرْضَ»(4)، «إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَ الْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ»(5)، «وَ جَاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفّاً صَفّاً»(6)، «هَلْ يَنْظُرُونَ إِلَّا أَنْ يَأْتِيَهُمُ اللهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ»(7)، تا 30 آيه در اين باره شاهد آورده است.(8)
«اماميه» و نيز «معتزله» با در نظر گرفتن آيه كريمه «لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ»(9) كه از آيات محكمه است، خدا را از هرگونه شباهت به مخلوق مُبرّا دانسته اند و آيات ياد شده را ـ كه امثال اشعرى متشابه ساخته اند ـ تأويل مى برند. مقدمتاً بايد درباره برخى واژه هاى به كار رفته در اين قبيل آيات توضيحاتى داده شود، مانند: عرش، كرسى، استواء، سماء، فوقيّت، نزول و صعود.(10)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.