شهادت حضرت زهرا(س) در منابع اهل سنّت

آیا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) را می توان از منابع اهل سنّت اثبات کرد؟

در منابع اهل سنت گزارش های فراوانی درباره حوادثی که بعد از وفات رسول خدا(ص) بر حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) گذشت وجود دارد. برای مثال منابعی مانند المصنف، تاریخ طبری، الامامه و السياسه، العقد الفرید، الاستیعاب، شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، مختصر اخبار البشر، مسند فاطمه و کنز العمال، از تهدید عمربن خطاب به آتش زدن خانه حضرت زهرا(س) در صورت امتناع حضرت علی(ع)از بیعت با ابوبکر حکایت دارند. برخی منابع دیگر مانند فرائدالسمطين، الامامه و السياسه، میزن الإعتدال و شرح نهج البلاغه صریحا از هجوم و ضرباتی که بر پیکر مطهر حضرت زهرا(س) در آن هجوم وارد آمد سخن می گویند. به هر حال انعکاس چنین حقایقی را درباره این واقعه دردناک، در منابع اهل سنت نمی توان انکار کرد. واقعیتی که پشیمانی خلیفه اول را از ارتکاب آن در پی داشت و این پشیمانی در بسیاری از منابع اهل سنت، مانند تاریخ طبری، مروج الذهب، كنز العمال، المعجم الکبیر، مختصر تاریخ دمشق، مجمع الزوائد و لسان المیزان و... ثبت شده است.

غصب خلافت از علی(ع) و سکوت هزاران صحابی حاضر در غدیر؟!

اگر هزاران صحابی شاهد ماجرای غدیر بودند، چرا به هنگام غصب خلافت توسط ابوبکر سکوت کردند؟!

اولا: همه صحابه در برابر غصب خلافت سکوت نکردند؛ چنانکه در جمع سقیفه تعدادی از صحابه حضرت علی(ع) را شایسته خلافت معرفی کردند. خارج از جمع سقیفه نیز چهره های از مهاجرین و انصار و بنی هاشم با خلافت ابوبکر مخالفت کردند که بارزترین آنها چهره هایی مانند عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر بن عوام، خالد بن سعید، مقداد بن عمرو، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار یاسر، براء بن عازب و ابی بن کعب بودند. زبیر بن عوام نه تنها با تصمیمی که در سقیفه گرفته شد مخالفت کرد بلکه به روی سران سقیفه شمشیر نیز کشید. از آن جالب تر اینکه برخی از مورّخین اهل تسنن می گویند که سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، و هشت نفر دیگر از بزرگان مهاجر و انصار تصمیم داشتند هنگام اولین سخنرانی ابوبکر بعد از سقیفه در مسجد او را از بالای منبر به زیر آورند و بکشند.
ثانیا: اعتراض آنها بنا به دلایلی ره به جایی نبرد؛ چرا که کینه هایی که برخی قریشیان از حضرت علی(ع) به دل داشتند مانع پشتیبانی آنها از ایشان می شد. از طرفی ساختار قبیله ای جامعه شبه جزیره که در آن هر قبیله ای دنبال سهم خواهی از قدرت با نفوذ در دستگاه خلافت بود، امکان سپردن جانشینی رسول خدا را از حضرت علی(ع) سلب کرد. در این میان عموم مردم به تهدید یا تطمیع از میدان به در شدند و عده ای قلیل که هنوز در برابر توطئه سقیفه مقاومت می کردند باقی ماندند که از آنها هم کاری ساخته نبود.

مفهوم «خشونت» در لغت و اصطلاح

«خشونت» در لغت و اصطلاح به چه معنی و مفهومی می باشد؟

«خشونت» در لغت دارای معانی متعددی است. خشونت کردن به معنی درشتی، تندی کردن، ضدّ «لینت» و نرمی، خشم، غضب و... که از خفیف ترین مصادیق «خشونت» به معنی رایج امروزی است. «خشونت» در اصطلاح عبارت است از اقدام علیه جسم و جان، شرف، مال و حقوق افراد، به طوری که ایجاد ترس نماید. و اقدام، شامل اقدام فیزیکی؛ مانند ضرب و جرح و قتل و همچنین اقدام معنوی که شامل توهین و تهدید می شود.

معنای «ترور» در لغت و اصطلاح؟

«ترور» و «تروریسم» در لغت و اصطلاح به چه معناست؟

«ترور» در لغت به معنی ترساندن، و «تروریسم» به معنی ارعاب و تهدید و ایجاد ترس در بین مردم است. اما در اصطلاح تا کنون تعریف جامعی از تروریسم نشده است؛ «ولف» فیلسوف آمریکایی می نویسد: «تروریسم به کار بردن غیر مشروع زور و خشونت برای رسیدن به اهداف خاص است». در فرهنگ علوم سیاسی آمده: «اصطلاحاً به وحشت فوق العاده اطلاق می شود که ناشی از دست زدن به خشونت و قتل از سوی یک حزب یا دولت به منظور نیل به هدف سیاسی و کسب یا حفظ قدرت است».

بررسی فرضیه "تبانی علماي شیعه بر اعتقاد به امامت کودک"!!

آیا اعتقاد شیعه به امامت و ولایت امامان در کودکی، با تهدید و تحمیل علماي شیعه بوده است؟

این فرضيه که «اعتقاد شیعیان به امامت و ولایت امامان در کودکی، با تهدید و تحمیل علماي شیعه بوده»، به طور حتم باطل است، زيرا با ورع و قداست علماي اماميه ناسازگار است و هم چنين پذيرفتنى نيست كه آنان به نادرستى بر امامت شخصى در كودكى تبانى کرده باشند؛ در حالى كه اين اعتقاد، انواع مرارتها و محروميت ها را براى آنان و سایر معتقدین به همراه داشته است.

سلاح های کشتار جمعی از منظر اسلام؟

آیا قرآن با عبارت «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، «اجازه مطلق» برای ساخت هر نوع سلاحی - حتی سلاح کشتار جمعی - را داده است؟!

اولا: در آموزه های دین اسلام صریحا تجاوز از حدود در جنگ مانند جنگ پیش از پیشنهاد مصالحه یا کشتن زنان و کودکان یا سوزاندن سربازان دشمن یا انتشار سم در شهرهای آنها یا حتی قطع درختان میوه صریحا مورد نهی قرار گرفته است. امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده اند که: «مسلمانان حق ندارند برای از بین بردن کفار، سم را در بلاد مشرکین قرار دهند». بدیهی است چنین دینی نمی تواند اجازه استفاده از سلاح هایی را بدهد که به صورت کور افراد نظامی و غیرنظامی را از بین می برد و محیط زیست را تخریب می کند. دستور به عدم تعدّی در آیات قرآن، روشن بودن آداب جنگ و جهاد اسلامی و محدود کردن اعمال قدرت و خشونت جنگی در روایات و فقه اسلامی نشان از مخالفت اسلام با کشتار جمعی و سلاح آن است.

ثانیا: نوع سلاح های قابل دسترسی برای سربازان سپاه اسلام در آن زمان ساده و کم کشتار بوده اند و خواه ناخواه با سلاح معاصران خود مقایسه می شدند و ذکر شدن یکی از مصادیق «قوّه» با عطف تفسیری «وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْل‏» به آن، مشخص می کند که مراد از «قوة» در این آیه کریمه همان طور که در زمان نزول آیه نیز چنین بوده، نوع سلاح های متعارف در جنگ هاست، نه سلاح های کشتار جمعی.

ازدواج ام کلثوم با عمر در هاله ای از ابهام

آیا ازدواج ام کلثوم با عمر نشانه دوستی و روابط حسنه میان امام علی(علیه السلام) و عمر نیست؟

هیچ یک از صحاح و مسانید اهل سنت ازدواج امّ کلثوم با عمر را ذکر نکرده اند. تنها برخی از منابع تاریخی و روایی اهل سنّت، این را مطرح نموده اند که براساس مبانی رجالی اهل سنّت، تمام راویان این روایت ضعیفند، و به لحاظ دلالت و معنی نیز دچار تعارض، چندگانگی و تشویش در نقل می باشد. اما دانشمندان شیعه، برخی این تزویج را به شدّت انکار نموده اند، و برخی معتقدند که اُمّ کلثوم دختر ابوبکر و ربیبه علی(ع) بوده و دیدگاه دیگر این است که این ازدواج صورت گرفت؛ ولی از روی تهدید و اکراه.

 اقتضاى شرایط زمان رحلت و ترک امت بدون پیشوا!!!

آیا معقول بود که پیامبر(صلى الله علیه وآله)امّت اسلامى را که از هر سو در محاصره بودند بدون تعیین پیشوا رها کند؟

در زمان رحلت پیامبر(ص) سه خطر مهم موجودیت اسلام را تهدید مى کرد؛ امپراتورى روم، امپراتورى ایران و منافقین داخلى. با وجود این مثلث خطرناک، آیا معقول است که پیامبر اکرم(ص) امت اسلامى و دین اسلام را که از هر سو در محاصره خطرها بودند و دشمنان از هر طرف در کمین نشسته بودند، بدون یک رهبر معین به حال خود رها کند؟ در حالی که می دانست نداشتن رهبر واحد، به هرج و مرج و نزاع قبیله اى خواهد انجامید و دشمنان از این نزاع و اختلاف و کشمکش سود خواهند برد.

پاسخ کوبنده امام علی(ع) به تهدید «مغیره»

امام علی(علیه السلام) در پاسخ تهدید «مغیره بن أخنس» كه از مدافعان عثمان بود چه فرمودند؟

امام علی(ع) پس از تهدید مغیره بن اخنس، یکی از فداییان عثمان، در مقام نکوهش و تحقیر او می فرماید: «اى پسر ملعون ابتر! و اى فرزند درخت بى ريشه! تو براى حمايت از عثمان به حساب من مى رسى؟!». در واقع منظور امام(ع) از ابتر، به معنی بريده از خير و سعادت است، يا بريده از حيث نسب؛ زیرا فرزندان فاسد او در حكم عدم بودند. آنگاه مى فرمايد: «به خدا سوگند! هرگز خداوند كسى را كه تو ياورش باشى عزّت نمى دهد، از نزد ما بيرون شو! هرگز به مقصود خود نمی رسى پس هر چه در توان دارى به كار گير».

حکم «شكنجه» و «آزار بدني» براي كشف اطلاعات؟!

آيا حکومت اسلامی می تواند براي كشف اطلاعات از «شكنجه» و «آزار بدني» متهمین استفاده کند؟

بى شك آزار هيچ انسانى بدون ‌دليل جايز نيست و نمى توان كسى را براى گرفتن اقرار تحت فشار قرار داد و هر گونه اقراري كه از طريق تهديد و ضرب و شكنجه گرفته شود بى اعتبار است و هيچ ارزش شرعى و قانونى ندارد. على(ع) مى فرمايد: «كسى كه هنگام برهنه كردن او يا ترساندن يا حبس و تهديد اقرار كند حدّى بر او نيست!»؛ البته تهديد كردن اشكالي ندارد. مانند تهديد «ساره» - زني كه قصد جاسوسي پیامبر(ص) را داشت - از سوي امام علي(ع).

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الحسينُ عليه السّلام :

مَنْ دَمِعَتْ عَيناهُ فينا قَطْرَةً بَوَّاءهُ اللّهُ عَزَّوَجَلّ الجَنَّةَ.

چشمان هر کس که در مصيبتهاى ما قطره اى اشک بريزد، خداوند او را در بهشت جاى مى دهد.

احقاق الحق ، ج 5، ص 523