پاسخ اجمالی:
هیچ یک از صحاح و مسانید اهل سنت ازدواج امّ کلثوم با عمر را ذکر نکرده اند. تنها برخی از منابع تاریخی و روایی اهل سنّت، این را مطرح نموده اند که براساس مبانی رجالی اهل سنّت، تمام راویان این روایت ضعیفند، و به لحاظ دلالت و معنی نیز دچار تعارض، چندگانگی و تشویش در نقل می باشد. اما دانشمندان شیعه، برخی این تزویج را به شدّت انکار نموده اند، و برخی معتقدند که اُمّ کلثوم دختر ابوبکر و ربیبه علی(ع) بوده و دیدگاه دیگر این است که این ازدواج صورت گرفت؛ ولی از روی تهدید و اکراه.
پاسخ تفصیلی:
موضوع ازدواج ام کلثوم با عمر از دو دیدگاه قابل بحث و بررسی است:
الف. از منظر منابع اهل سنّت؛
ب. از منظر منابع شیعه.
منابع اهل سنت:
در بین اهل سنت، مشهور است که امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) دختر خود امّ کلثوم را به ازدواج خلیفه دوم، عمر بن خطاّب، در آوردند. آنها این ازدواج را نشانگر دوستی و روابط حسنه میان علی(علیه السلام) و خلیفه دوم قلمداد می کنند.
در نقد و بررسی این موضوع به چند نکته اشاره می شود:
1. هیچ یک از صحاح شش گانه(1) اهل سنّت ازدواج امّ کلثوم را با عمر ذکر نکرده اند.
مهمترین آنها دو کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم است که در نزد اهل سنت معتبرترین کتابها بعد از قرآن شمرده می شوند. برخی از دانشمندان سنّی، بسیاری از حقایق تاریخی را صرفاً به دلیل اینکه در صحیح بخاری و مسلم بیان نشده، مورد انکار و تردید قرار می دهند.
2. برخی از مسانید معتبر نزد اهل سنت، مانند: مُسند احمد بن حنبل نیز این رویداد را بیان ننموده اند.
3. برخی از منابع تاریخی و روایی اهل سنّت، مانند: «طبقات» ابن سعد(2) و «المستدرک» حاکم نیشابوری(3)، ازدواج ام کلثوم با خلیفه دوم را مطرح نموده اند که روایات آن کتابها از حیث سند و دلالت قابل نقد است :
نقد سندی: براساس مبانی رجالی اهل سنّت، تمام راویان این روایت، متّهم به صفات «کذّاب»، «وضّاع»، و «ضعیف» و «مدلَّس» می باشند؛ لذا براساس منابع اهل سنت، موضوع ازدواج امّ کلثوم با عمر بن خطّاب به لحاظ سندی فاقد اعتبار و ارزش می باشد.(4)
نقد دلالتی: صرف نظر از ضعف سندی، این روایت به لحاظ دلالت و معنی نیز دچار تعارض، چندگانگی و تشویش در نقل می باشد؛ به گونه ای که برخی از نقلها برخی دیگر را تکذیب می نمایند. به عنوان مثال، در برخی نقلها این گونه آمده است که وقتی عمر به خواستگاری امّ کلثوم آمد، علی(علیه السلام) مسئله کوچکی سنّ ام کلثوم را مطرح نمودند و در برخی نقلها آمده است که حضرت فرمودند: «من او را برای فرزندان برادرم جعفر بن ابی طالب نگه داشته ام». در نقل دیگری بیان شده است که علی(علیه السلام) بدون درنگ ام کلثوم را نزد عمر فرستاد تا او را نگاه کند.
دیدگاه شیعه:
در مورد ازدواج امّ کلثوم با خلیفه دوم، در میان دانشمندان شیعه دیدگاه های متفاوتی مطرح است که در ذیل به برخی از آنها اشاره می شود:
1. برخی از دانشمندان شیعه از جمله شیخ مفید، این تزویج را به شدّت انکار نموده و بر این باورند که چنین ازدواجی اساساً رخ نداده است.(5)
2. دیدگاه دیگر این است که اُمّ کلثوم دختر واقعی علی(علیه السلام) نیست؛ بلکه ربیبه - دختر خوانده - علی(علیه السلام) بوده است. بر اساس این دیدگاه، امّ کلثوم دختر واقعی ابوبکر بوده، مادرش أسماء بنت عمیس است. پس از مرگ ابوبکر، اَسماء به همسری علی(علیه السلام) در آمد و امّ کلثوم همراه مادرش به خانه علی(علیه السلام) آمدند.
این دیدگاه متعلّق به آیت اللَّه العظمی مرعشی نجفی رحمه الله است. ایشان در این باره می فرمایند: «امّ کلثوم که با عمر ازدواج کرد، ربیبه علی(علیه السلام) و دختر اسماء بنت عمیس از ابوبکر بود. او کودک بود و با ازدواج اسماء با علی(علیه السلام) پس از مرگ ابوبکر به خانه علی(علیه السلام) آمد و بزرگ شد و با عمر ازدواج کرد. او را همه جا امّ کلثوم بنت علی(علیه السلام) می گفتند. او با پسرش زید بن عمر در زمان امام مجتبی(علیه السلام) فوت کردند. امام(علیه السلام) بر او و پسرش یک نماز میّت خواند و همین دلیل بر جواز نماز بر دو میّت در یک نماز شد.
امّ کلثوم دختر فاطمه(علیها السلام) در کربلا با خواهرش زینب(علیها السلام) بود و در شب یازدهم تا صبح مواظب اطفال امام حسین(علیه السلام) بود که خود دلیل دیگری بر نفی ازدواج او با عمر است؛ زیرا اگر زن عمر بود و فرزندی داشت، در جریان کربلا منعکس می شد، در اسارت کوفه و شام مطرح می گشت. اصولاً برای او حرمتی قائل می شدند».(6)
3. دیدگاه دیگر این است که این ازدواج صورت گرفت؛ ولی از روی تهدید و اکراه و اجبار. در منابع حدیثی شیعه روایاتی وجود دارد که نشانگر وقوع این ازدواج از روی تهدید و ارعاب می باشد.
برای نمونه: محمد بن ابی عمیر از هشام بن سالم از امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که فرمود: «هنگامی که عمر ( از اُم کلثوم )نزد علی(علیه السلام) خواستگاری نمود، حضرت در پاسخ او فرمودند: او کم سنّ و سال است. عمر با عباس - عموی علی(علیه السلام) - ملاقات کرد و گفت: آیا در من عیبی هست؟
عباس گفت: چه شده؟ عمر گفت: به خواستگاری دختر برادرزاده ات رفتم؛ (ولی او پاسخ منفی به من داد و ) من را ردّ نمود. به خداوند سوگند! چاه زمزم را پُر می کنم و هیچ نشانه بزرگی و کرامت برای شما نیست، مگر آنکه آن را از بین خواهم برد و هر آینه دو شاهد برای او اقامه کرده، به اتّهام سرقت دست راست او را قطع خواهم نمود. پس عباس نزد علی(علیه السلام) آمد و او را (از تهدیدهای عمر) آگاه ساخت و از ایشان درخواست نمود تا امر (این ازدواج) را به او واگذار نماید. علی(علیه السلام) نیز مسئله ازدواج ام کلثوم را به عموی خود عباس سپرد»(7).(8)
در صورتی هم که چنین روایاتی را بپذیریم نه تنها نشانه ای از دوستی و روابط حسنه میان امام علی(علیه السلام) و عمر نمی بینم بلکه سندی دیگر بر رفتار خشن و ظالمانه عمر با اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) را پذیرفته ایم .
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.