پاسخ اجمالی:
اولا: در آموزه های دین اسلام صریحا تجاوز از حدود در جنگ مانند جنگ پیش از پیشنهاد مصالحه یا کشتن زنان و کودکان یا سوزاندن سربازان دشمن یا انتشار سم در شهرهای آنها یا حتی قطع درختان میوه صریحا مورد نهی قرار گرفته است. امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده اند که: «مسلمانان حق ندارند برای از بین بردن کفار، سم را در بلاد مشرکین قرار دهند». بدیهی است چنین دینی نمی تواند اجازه استفاده از سلاح هایی را بدهد که به صورت کور افراد نظامی و غیرنظامی را از بین می برد و محیط زیست را تخریب می کند. دستور به عدم تعدّی در آیات قرآن، روشن بودن آداب جنگ و جهاد اسلامی و محدود کردن اعمال قدرت و خشونت جنگی در روایات و فقه اسلامی نشان از مخالفت اسلام با کشتار جمعی و سلاح آن است.
ثانیا: نوع سلاح های قابل دسترسی برای سربازان سپاه اسلام در آن زمان ساده و کم کشتار بوده اند و خواه ناخواه با سلاح معاصران خود مقایسه می شدند و ذکر شدن یکی از مصادیق «قوّه» با عطف تفسیری «وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْل» به آن، مشخص می کند که مراد از «قوة» در این آیه کریمه همان طور که در زمان نزول آیه نیز چنین بوده، نوع سلاح های متعارف در جنگ هاست، نه سلاح های کشتار جمعی.
پاسخ تفصیلی:
مجوز قرآن به ساخت سلاح کشتار جمعی؟!
هنگامی که درباره مبانی دینی جنگ و جهاد در اسلام سخن به میان می آید، بسیاری از نظریه پردازان و متفکران مسلمان، آیه 60 سوره انفال یعنی «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَ عَدُوَّكُم»؛ (هر نيرويى در قدرت داريد، براى مقابله با آنها [دشمنان]، آماده سازيد! و [همچنين] اسبهاى ورزيده [براى ميدان نبرد] تا به وسيله آن، دشمن خدا و دشمن خويش را بترسانيد.) را به عنوان مجوزی برای دفاع از سرزمین ها و کیان اسلامی شان ارائه می دهند.
امّا در مواجهه با این آیه و به خصوص با تمرکز بر تعبیر کلی و عام «قوة»؛ (قدرت) که اجازه استفاده از هر گونه قدرت و آماده سازی هر گونه سلاح را می دهد، آیا می توان گفت که مسلمانان مجوزی دینی برای ساخت و به کارگیری سلاح های کشتار جمعی دارند؟! در این صورت آیا عادلانه است که دینی آسمانی در کتاب مقدس خود راه را برای ساخت و به کارگیری کشنده ترین و مخرب ترین مرگ افزارهای قابل تصور باز کند؟! چنین دینی با چنین عقاید ویرانگری چگونه می تواند ادعا کند که در محوریت آموزه هایش، عدالت و عقلانیت و رحمت است؟!
در مواجهه با این سؤال می گوییم که هیچ پژوهشگری [منصفی] نمی تواند با مطالعه یک آیه یا یک حدیث به تنهایی و بدون در نظر گرفتن آن در کنار دیگر آیات و روایات، حکم و یا عقیده ای را به اسلام منتسب کند. معنای صحیح این آیه کریمه وقتی به درستی معلوم می گردد که ببینیم دیگر آیات قرآن و بیانات ائمه معصومین، به عنوان اصلی ترین مرجع آموزه های اسلامی چه مضامینی را راجع به جهاد و شیوه های جنگ توصیه می کنند. در آن صورت است که می توان به درستی به این قضاوت نشست که آیا اسلام تولید سلاح های کشتار جمعی را اجازه می دهد یا نه؟
پیش از ورود به اصل پاسخ این سؤال، از باب مقدمه، دو نکته بسیار کوتاه را مورد اشاره قرار می دهیم:
ضرورت امنیت و دفاع
برخورداري از امنيت از نيازهای اوليه و از آرمانهای ديرين بشری است. كابوس وحشتناك ترس ناشي از تجاوز، ظلم و تهديد و ارعاب، همواره عامل ناگواری، ركود و نااميدی انسان در زندگي جمعی بوده است. رهايی از اين كابوس و احساس امنيت در برابر عواملي كه آرامش زندگي و حقوق فرد و جامعه را به مخاطره می افكنده و زندگي و آزادی و آسايش انسان را مورد تهديد قرار می داده است، هم وظيفه نخستين و غيرقابل انكار همه حكومت ها خواه دينی و خواه غیردینی است و هم نيازمند تلاش جمعي همه ملت ها و تک تک ابناء بشر است.(1) بنابراین می گوییم حکومت اسلامی نباید از هیچ تلاش و دستیابی به هیچ ابزاری در راه تامین امنیت خود کوتاهی کند.
چیستی سلاح کشتار جمعی
در اسناد و پروتکل های بین المللی توضیحات و توصیفاتی برای مشخص شدن مفهوم «سلاح های کشتار جمعی» بیان شده که خلاصه آن ها چنین است: سلاح هایی غیرمتعارف، از بین برنده افراد غیرنظامی مانند زنان و پیران و کودکان، دارای تخریب فوق العاده و پدیدآورنده آسیب های تخریبی گسترده و گاه غیرقابل جبران برای نسل های آینده و محیط زیست. هر کدام از این عناوین به تنهایی یا همراه با عناوین دیگر درباره سلاحی صدق کند، عنوان «سلاح کشتار جمعی» به آن اطلاق می گردد.(2)
بررسی آیه 60 سوره انفال
بعد از بیان این مقدمه سراغ دیگر آیات قرآن و بیانات و سیره معصومین می رویم تا ببینیم که از دیدگاه آنها، ساخت و به کارگیری چنین سلاحی مجاز است یا نه؟
ابتدا سراغ خود همین آیه 60 سوره انفال می رویم و می پرسیم که آیا به غیر از «ساخت هر گونه جنگ افزاری و لو سلاح کشتار جمعی»، چیز دیگری نمی توان از اطلاق و کلیت آن استنباط کرد؟ می گوییم تعبير به «قوّه» كه در آيه شريفه آمده مفهوم بسيار وسيع و گسترده اى دارد. بعضى تصور مى كنند كه قوه تنها به معناى سلاح هاى مختلف جنگى است ولى مفهوم «قوّه» وسيع تر است و منحصر به آن چه گفته شد نمى باشد. شاهد اين ادعا حديثى از امام صادق(عليه السلام) است كه در تفسير آيه فوق فرمود: «وَمِنه الْخِضاب».(3) يعنى اگر موى سر و صورت افسران و سربازان لشكر اسلام سفيد شده آن را خضاب و رنگ كنند و خود را جوان نشان دهند تا ابهت بيشترى داشته باشند. طبق اين روايت قوّه، شامل رنگ مو و هر چيزى كه دشمن را بترساند و روحيه اش را تضعيف كند مى گردد و اين دليل بر گستردگى مفهوم واژه قوّه است. بنابراين استفاده از وسايل تبليغاتى و ارتباط جمعى قوى، بهره گيرى از مسائل سياسى، و ساز و كارهاى اقتصادى و امور فرهنگى و مانند آن، همه از مصاديق آيه شريفه است.(4)
البته آيه فوق در عين اينكه يک دستور وسيع برای آمادگی نظامی مسلمانان در برابر دشمنان شان براى همه قرون و اعصار بيان نموده، دستور خاصى هم براى عصر پيامبر(صلی الله علیه وآله)، یعنی عصر نزول قرآن نيز بيان داشته است و آن دستور کلی را با ذكر يک مثال روشن براى نياز آن عصر و زمان پياده كرده است و آن هم موضوع استفاده از (اسب های ورزیده برای میدان نبرد)؛ «وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْل» است که در آن زمان براى رزمندگان شجاع و پيشرو وسيله چابك و سريعى محسوب مى شده است.(5)
با عطف نظر به این مطلب می گوییم که اولا نوع سلاح های قابل دسترسی برای سربازان سپاه اسلام در آن زمان که به مراتب از سلاح های دشمنان مشرک و رقبای منطقه ای شان یعنی روم و ایران، ساده تر و سبک تر و کم کشتار بوده اند و خواه ناخواه با آنها مقایسه می شدند(6) و ثانیا ذکر شدن یکی از مصادیق «قوّه» با عطف تفسیری «وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْل» به آن، مشخص می کند که مراد از «قوة» در این آیه کریمه همان طور که در زمان نزول آیه نیز چنین بوده، نوع سلاح های متعارف در جنگ هاست نه سلاح های کشتار جمعی ای که آثار مخرب شان برای انسان و طبیعت جبران ناپذیر است. کما اینکه نکات دقیق ادبی موجود در آیه مذکور نیز این معنا را می رساند، زیرا لام (لهم) در آیه «وَأَعِدُّواْ لَهُم»؛ به معنای اختصاص است یعنی مهیا نمودن سلاح تنها برای جنگ طلبان شرور است، نه کشتار جمعی و کشتار بی گناهان.
بعداز بیان دایره گسترده و شاملی که این آیه دربرمی گیرد باید محدوده آن را راجع به مواردی که از این دایره خارج می گردد نیز بیان کرد.
سلاح های کشتار جمعی را یک بار با این بیان عام امام صادق(علیه السلام) می توان از محدوده «قوة» توصیه شده در آن آیه خارج ساخت آنجا که می خوانیم: «إِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الصِّنَاعَةَ الَّتِي حَرَامٌ هِيَ كُلُّهَا الَّتِي يَجِيءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضا»(7)؛ (قطعا خداوند صناعتی را كه از آن فساد محض حاصل می شود حرام نموده است). سلاح کشتار جمعی که مورد هیچ استفاده سازنده و مصلحت آمیزی قرار نمی گیرد قطعا یکی از مصادیق صناعت های حرام شمرده شده در این روایت است.
علاوه بر این حدیث، محدوده مجاز برای مسلمانان برای تدارک دیدن مقدمات قدرت نظامی از یکی از آیات قرآن نیز قابل استفاده است. در آیه 190 سوره بقره می خوانیم: «وَ قاتِلُوا في سَبيلِ اللَّهِ الَّذينَ يُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُعْتَدين»؛ (و در راه خدا، با كسانى كه با شما مى جنگند، نبرد كنيد! و از حدّ تجاوز نكنيد، كه خدا تعدى كنندگان را دوست نمى دارد). كلمه «تعتدوا» به معناى بيرون شدن از حد است. مثلا وقتى گفته مى شود: «فلان عدا» و يا «فلان اعتدى» معنايش اين است كه فلانى از حد خود تجاوز كرد و نهى از اعتدا نهی ای است مطلق. در نتيجه مراد از آن مطلق هر عملى است كه عنوان تجاوز بر آن صادق باشد مانند قتال قبل از پيشنهاد مصالحه بر سر حق، و نيز قتال ابتدايى، و قتل زنان و كودكان، و قتال قبل از اعلان جنگ با دشمن، و امثال اينها، كه سنت نبويه آن را بيان كرده است.(8) وقتی نهی از این گونه رفتارها را در کنار مفهوم توصیفات و توضیحاتی که پیش از این درباره «سلاح کشتار جمعی» ارائه دادیم، قرار می دهیم، می بینیم که می توان نهی از این گونه سلاح های مخرب را از مفهوم این آیه استنباط کرد.
اما نهی از کشتار زنان و کودکان و پیران بی دفاع و رعایت آداب فتوت و جوانمردی در جنگ ها، چیزی نیست که فقط بتوان آن را از مفهوم این آیه شریفه استفاده کرد و احادیث معصومین(علیهم السلام) و سیره آنها مملو از بیانات و رفتارهایی است که به هیچ وجه قابل جمع شدن با ساخت و استفاده از سلاح های کشتار جمعی نیست. در اینجا به اختصار و فقط از باب مشت نمونه خروار، به چند مورد از آنها اشاره می شود.
امام صادق(علیه السلام) یکی از وصایای رسول خدا به فرمانده های سپاه اسلام را «مثله نکردن اجساد دشمنان» و «پرهیز از کشتن کودکان و پیران و زنان» و «قطع نکردن درختان» عنوان کرده اند.(9)
نیز از امام صادق(علیه السلام) از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) نقل کرده اند که: (مسلمانان حق ندارند برای از بین بردن کفار، سم را در بلاد مشرکین قرار دهند)؛ «نَهَى النَّبِيَّ (صل الله علیه وآله) أَنْ يُلْقَى السَّمُّ فِي بِلَادِ الْمُشْرِكِينَ».(10) آن حضرت همچنین به نقل از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) فرموده اند: «علت معافيت زنان و كودكان از پرداخت جزيه، ممانعت از كشتن آنان حتی در دارالحرب و منطقه جنگی است».(11)
آیا پیشوایانی که پیروان شان را حتی از سوزاندن زراعت ها و قطع کردن درختان در جنگ نهی می کنند و صریحا اعلام می کنند که هیچ پیرمرد و زن و کودکی نباید در جنگ ها کشته شود، می توانند معلم دین و آیینی باشند که اجازه ساخت و به کارگیری سلاح های کشتار جمعی را با چنان آثار مخربی که برای انسان ها و نسل های آینده و محیط زیست دارند، بدهد؟! بی گمان چنین نیست و بر همین اساس نیز علمای اسلام و فقها اجازه ساخت و استفاده از چنین سلاح هایی را نمی دهند.
بنابراین دستور به عدم تعدّی در آیات قرآن، روشن بودن آداب جنگ و جهاد اسلامی و محدود کردن اعمال قدرت و خشونت جنگی در روایات و فقه اسلامی نشان از مخالفت اسلام با کشتار جمعی و سلاح آن است.
به تعبیر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی از ديدگاه اسلام به هنگام نبرد، زن ها، بچه ها، پيرزن ها و پیرمردها، حيوانات و درختان و منابع آب آشامیدنی امان اند و بنابراین ساخت و به کارگیری هر گونه سلاح شیمیایی یا هسته ای که این امنیت را نقض کند، ممنوع است و حکومت اسلامی باید از آن به طور کامل پرهیز کند.(12)
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای نیز در بیانی صریح اعلام کرده اند: « به اعتقاد ما افزون بر سلاح هسته ای، دیگر انواع سلاح های کشتار جمعی، نظیر سلاح شیمیایی و سلاح میکروبی نیز تهدیدی جدی علیه بشریت تلقی می شوند. ملت ایران که خود قربانی کاربرد سلاح شیمیایی است، بیش از دیگر ملت ها خطر تولید و انباشت این گونه سلاح ها را حس می کند و آماده است همه ی امکانات خود را در مسیر مقابله با آن قرار دهد».(13)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.