حکمت علم غیب پیامبران؟

چه ضرورتی دارد که پیامبران الهی صاحب علم غیب باشند؟ آیا دلیل عقلی وجود دارد که علم غیب را برای ایشان اثبات کند؟

اولا: پیامبران مبعوث شده اند تا نوع بشر را به آنچه خود به آن دسرسی ندارند آگاه کند. حال اگر قرار بود پیامبران آنچه را به بشر عرضه می کنند فقط از سنخ آگاهی هایی محدودی باشد که دیگران نیز با تجربه یا تعقّل می توانستند به دست بیاورند، چه نیازی به مبعوث شدن انبیا وجود داشت؟! می توان گفت اصلی ترین علم غیبی که انبیاء ارائه می دهند همان بسته معارفی است که در قالب وحی ارائه می دهند.
ثانیا: دايره مأموريت پیامبران الهی بسيار گسترده بوده است. چه از نظر زمان و چه از نظر مكان. با توجه به این نکته و با توجه به مواجهه آن مردان بزرگ خدا با طیف های مختلفی از مردم و لزوم پاسخ گویی به آنها و هدایت شان که مستلزم آگاهی از علوم و اطلاعات بسیار گسترده ای بوده، به نظر می آید الهام دانش غیبی از سوی خداوند متعال به آنها امری ضروری بوده است.
ثالثا: در بحث های مربوط به لزوم عصمت انبیاء نیز ثابت شده است که دوری مطلق آن بزرگان از معصیت، معلول اطلاع کامل آنان از حقیقت گناه است. آگاهی پیامبران از مفاسد معاصی و گناهان از جنس دانش های مرسوم عقلی و تجربی بشری نیست و راهی غیر از غیب برای دسترسی به آن وجود ندارد.

غصب خلافت از علی(ع) و سکوت هزاران صحابی حاضر در غدیر؟!

اگر هزاران صحابی شاهد ماجرای غدیر بودند، چرا به هنگام غصب خلافت توسط ابوبکر سکوت کردند؟!

اولا: همه صحابه در برابر غصب خلافت سکوت نکردند؛ چنانکه در جمع سقیفه تعدادی از صحابه حضرت علی(ع) را شایسته خلافت معرفی کردند. خارج از جمع سقیفه نیز چهره های از مهاجرین و انصار و بنی هاشم با خلافت ابوبکر مخالفت کردند که بارزترین آنها چهره هایی مانند عباس بن عبدالمطلب، فضل بن عباس، زبیر بن عوام، خالد بن سعید، مقداد بن عمرو، سلمان فارسی، ابوذر غفاری، عمار یاسر، براء بن عازب و ابی بن کعب بودند. زبیر بن عوام نه تنها با تصمیمی که در سقیفه گرفته شد مخالفت کرد بلکه به روی سران سقیفه شمشیر نیز کشید. از آن جالب تر اینکه برخی از مورّخین اهل تسنن می گویند که سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، و هشت نفر دیگر از بزرگان مهاجر و انصار تصمیم داشتند هنگام اولین سخنرانی ابوبکر بعد از سقیفه در مسجد او را از بالای منبر به زیر آورند و بکشند.
ثانیا: اعتراض آنها بنا به دلایلی ره به جایی نبرد؛ چرا که کینه هایی که برخی قریشیان از حضرت علی(ع) به دل داشتند مانع پشتیبانی آنها از ایشان می شد. از طرفی ساختار قبیله ای جامعه شبه جزیره که در آن هر قبیله ای دنبال سهم خواهی از قدرت با نفوذ در دستگاه خلافت بود، امکان سپردن جانشینی رسول خدا را از حضرت علی(ع) سلب کرد. در این میان عموم مردم به تهدید یا تطمیع از میدان به در شدند و عده ای قلیل که هنوز در برابر توطئه سقیفه مقاومت می کردند باقی ماندند که از آنها هم کاری ساخته نبود.

دلایلی بر ایمان أبوطالب

چه دلایلى بر ایمان ابوطالب به حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) وجود دارد؟

طبق نقل شیعه و سنی، ابوطالب حتی قبل از بعثت پیامبر(ص)، در سفرهای خود از مقام نبوت حضرت آگاه شده بود و به او ایمان داشت. به علاوه در کتب معروف اسلامى، اشعارى از«ابوطالب» آمده که نشان می دهد به مکتب برادرزاده اش ایمان داشته است. همچنین محبت شدید پیامبر(ص) به ابوطالب و احادیثى که از ایشان و ائمه معصومین درباره ایمان ابوطالب نقل شده، دلیل روشنی بر ایمان ابوطالب می باشد. از همه اینها گذشته حمایت جانانه ابوطالب از پیامبر(ص) و دین او، بدون ایمان به آن حضرت معنی ندارد.

دلائل ایمان أبوطالب

چه دلایلى بر ایمان ابوطالب به حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه وآله) وجود دارد؟

دلائل ایمان جناب أبوطالب عبارتند از: 1- اطلاع او از پیامبری حضرت قبل از بعثت، توسط راهبى به نام «بَحِیرا». 2- اشعار ابوطالب در دیوان او که بیانگر ایمان اوست. 3- درخواست باران توسط ابوطالب، با توسل به قنداقه پیامبر(ص). 3- احادیث پیامبر(ص) و ائمه(ع) که گواهی به ایمان او می دهد. 4- اظهار علاقه و مهر پیامبر(ص) به ابوطالب، درحالی که از طرف خدا مأمور بود هیچ گونه رابطه دوستانه با مشرکان نداشته باشد. 5- ابوطالب از حامیان درجه اول اسلام و پیامبر(ص) بود.

مهدی موعود در روایات اهل سنت

در روایات اهل سنت مهدی موعود چگونه معرفی شده است؟

روایات اهل تسنّن درباره مهدى غالباً کلّى است؛ تنها از کسى از دودمان پیامبر با لقب «مهدى» و با نام «محمّد» سخن مى گوید؛ غیر از چند روایت که تمام مشخّصات پدر یا اجداد او را نقل مى کند و با عقیده شیعه انطباق دارد، مانند: روایتی در کتاب ینابیع الموده  که در آن رسول اکرم(ص) منجی موعود را نهمین امام از نسل امام حسین(ع) معرفی می کند. در روایت دیگری پیامبر(ص) فرمود: «اى على ... تو امام و پدر امامان یازده گانه اى که همگى پاک و معصومند؛ و از آنها «مهدى» است که زمین را پر از عدل و داد مى کند».

حضرت علی اکبر(ع) اولین شهید بنی هاشم

علی اکبر(علیه السلام) چگونه به شهادت رسید؟

حضرت على اكبر(ع) بسیار زيبا و خوش اخلاق بود. ایشان از نظر ظاهر، اخلاق و سخن گفتن شبیه ترین فرد به رسول اکرم(ص) بود . سنّ شريف آن حضرت را در هنگام شهادت 19 سال يا 18 سال و به روايتى 25 سال نوشته اند. او اولين فرد از بنى هاشم بود كه آماده نبرد شد و چنان دلیرانه جنگید که ناله و فریاد از لشکر دشمن برخواست.  تا اینکه ناجوانمردانه با نيزه از پشت بر او حمله كردند و على اكبر از روى زين اسب افتاد و با شمشير بر فرق آن حضرت زدند و سرش را شكافتندو با شمشيرها بدن پاكش را قطعه قطعه نمودند.
 

ماجرای جنگ حنین

ماجراى غزوه حنین چه بود؟

یکی از جنگ های پیامبر اکرم(ص) در سرزمینى به نام «حنین» به وقوع پیوست. قبیله هوازن به گمان اینکه ممکن است مورد حمله مسلمانان قرار گیرند حمله پیش دستانه ای طراحی کردند. در تاریکی حمله غافلگیرانه ای انجام دادند که باعث شد آثار شکست در لشکر اسلام پدیدار شود. در این هنگام خداوند نیز موقتا حمایت خود را از مسلمانان برداشته بود چون به کثرت جمعیتشان مغرور شده بودند. رسول اکرم(ص) به عمویشان عباس دستور دادند جلو فرار لشکر را بگیرد. آنها نیز بازگشتند و به یاری خداوند توانستند بر دشمن پیروز شوند.

منظور از ایذاء رسول(ص)

منظور از ایذاء رسول اکرم(ص) چیست؟

منظور از ایذاء پروردگار همان کفر و الحاد است که خدا را به خشم مى آورد؛ چرا که آزار در مورد خداوند، جز ایجاد خشم، مفهوم دیگرى نمى تواند داشته باشد. و اما ایذاء پیامبر اسلام(ص) مفهوم وسیعى دارد، و هرگونه کارى که او را آزار دهد شامل مى شود، اعم از کفر، الحاد، مخالفت دستورات خداوند، نسبت هاى ناروا و تهمت و امثال آن. از روایات اسلامی چنین استفاده مى شود که: آزار خاندان پیامبر(ص) مخصوصاً على(ع) و دخترش فاطمه زهرا(س) نیز، ایذاء پیامبر(ص) است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

بالإيثارِ على نفْسِکَ تَمْلِکُ الرِّقابَ

با ايثار و از خودگذشتى ديگران را بنده خويش مى سازى

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 24