معنا و مفهوم آیه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ»؟

معنی و مفهوم آیه «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» چیست؟

اسلام «آزادی عقیده» در انسان را به صراحت تصدیق می کند. از این رو خداوند می فرماید: «در قبول دین اکراهی نیست، [زیرا] راه درست از راه انحرافی، روشن شده». لذا علامه «طباطبایی»(ره) می نویسد: «آیه دین اجباری را نفی می کند؛ زیرا دین یک سلسله معارف علمی است که عمل را به دنبال دارد و جامع آنها اعتقادات است. و اعتقاد و ایمان از امور قلبی است که اجبارپذیر نیست». در واقع جمله «قَدْ تَبَینَ الرُّشْد»؛ تعلیل برای «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ» است، به این معنی که بعد از انکشاف حق، حاجتی به اکراه در عقیده نیست.

حکم عقل و اسلام به لزوم «آزادی عقیده در انسان»

عقل و اسلام «آزادی عقیده در انسان» را چگونه ترسیم می کنند؟

بر اساس حکم عقل، انسان در اختیار و انتخاب عقیده آزاد است؛ از این رو نمی توان عقیده ای را بر انسان تحمیل کرد. زیرا عقاید انسان در تملک کسی نیست. از سویی اسلام نیز با صراحت این موضوع را تصدیق کرده و می فرماید: «در قبول دین اکراهی نیست، [زیرا] راه درست از راه انحرافی، روشن شده است». لذا «علامه طباطبایی(ره)» در تفسیر این آیه می نویسد: «آیه دین اجباری را نفی می کند؛ زیرا دین یک سلسله معارف علمی است که عمل را به دنبال دارد و جامع آنها اعتقادات است. و اعتقاد و ایمان از امور قلبی است که اجبارپذیر نیست».

شأن نزول آیه 256 سوره «بقره»

شأن نزول آیه 256 سوره «بقره» چه می باشد؟

«ابو حصين» ازپيامبر(ص) خواست تا دو پسرش را که تحت تاثير آئين مسيح بودند با اجبار به اسلام بازگرداند، که آيه فوق نازل و اين حقيقت را بيان داشت: «در گرايش به مذهب اجبار و اکراهى نيست».

عدم اجبار در پذیرش دین!

منظور از اینکه «در دین اجبار و اکراه نیست» چیست؟

بعضى از ناآگاهان از پیامبر اسلام(ص) مى خواستند او نیز همچون حکّام جبار با زور و فشار اقدام به تغییر عقیده مردم(هر چند در ظاهر) کند، آیه«لا اِکْراهَ فِى الدِّیْن» صریحاً به آنها پاسخ داد که دین و آئین چیزى نیست که با اکراه و اجبار تبلیغ گردد. به خصوص این که در پرتو دلائل روشن و معجزات آشکار، راه حق از باطل آشکار شده و نیازى به این امور نیست. این آیه، پاسخ دندان شکنى است به آنها که تصور مى کنند، اسلام در بعضى از موارد جنبه تحمیلى و اجبارى داشته و با زور شمشیر و قدرت نظامى پیش رفته است.

ازدواج ام کلثوم با عمر در هاله ای از ابهام

آیا ازدواج ام کلثوم با عمر نشانه دوستی و روابط حسنه میان امام علی(علیه السلام) و عمر نیست؟

هیچ یک از صحاح و مسانید اهل سنت ازدواج امّ کلثوم با عمر را ذکر نکرده اند. تنها برخی از منابع تاریخی و روایی اهل سنّت، این را مطرح نموده اند که براساس مبانی رجالی اهل سنّت، تمام راویان این روایت ضعیفند، و به لحاظ دلالت و معنی نیز دچار تعارض، چندگانگی و تشویش در نقل می باشد. اما دانشمندان شیعه، برخی این تزویج را به شدّت انکار نموده اند، و برخی معتقدند که اُمّ کلثوم دختر ابوبکر و ربیبه علی(ع) بوده و دیدگاه دیگر این است که این ازدواج صورت گرفت؛ ولی از روی تهدید و اکراه.

امکان دست یابی به دین و عقیده «حق» با وجود «تعصّب» در جامعه دینداران؟!

ایمان دینی نتیجه تربیت و تلقین خانواده و جامعه است؛ در حالی که جوامع دیندار اجازه تجربه ادیان و عقاید دیگر را به یک هم کیش خود نمی دهند، یک دیندار از کجا مطمئن باشد که عقیده و دین صحیحی را انتخاب کرده است؟!

آموزه ها واعتقادات دینی قابل تحمیل نیستند، زیرا دین سلسله ای از باورهای قلبى است كه اجبار در آن راه ندارد. برای اعتقاد به دین، چاره ای جز استدلال و تعقل نیست؛ لذا در جامعه اسلامی راه «حقیقت جویی» برای همه باز است. ضمن اینکه برای درک حقیقت می توان تحقیق کرد بدون اینکه تغییر دین داد. بازگشت از اسلام هم مادامی که از سوی شخص بیان نشده، حکم «ارتداد» را در پی ندارد. اما اگر این چنین شخصی عقاید جدید خود را علنی کند، جامعه اسلامی تعامل دیگری با او خواهد داشت. چرا كه اين عمل نوعی «اخلال و تضعیف» جامعه اسلامى است.

عوامل جلب روزى

چه عواملى مى تواند در وسعت رزق دخیل باشد؟

هدف از روایاتی مثل کلام رسول خدا(ص) که: روزى از سوى خداوند مقدر شده، نه حرص حریص آن را جلب مى کند و نه اکراه افراد آن را منع مى کند، این نیست که جلو تلاش را بگیرد، بلکه افراد حریص را با توجه به مقدر بودن رزق، از حرصشان بازمى دارد؛ لذا در روایات امور زیادى به عنوان وسیله جلب روزى یا موانع آن معرفى شده، از جمله: ترک آزار مردم و جار و جنجال، انفاق در راه خدا، تمیز کردن اطراف خانه، شستشو و تمیز کردن ظروف و... .

فلسفه جزیه

جزیه برای چیست؟ منظور از بعثت رسول اکرم هدایت و ارشاد مردم است که همواره توأم با معنویات می باشد؛ ولی از آن طرف، در قوانین اسلام مطالبی دیده می شود که با غرض اصلی اسلام _ارشاد مردم به راه راست_ سازگار نیست؛ چنان که می فرماید: اگر مسیحیان و یهودیان حاضر شوند جزیه بپردازند، آنان را آزاد بگذارید؛ در صورتی که جزیه خود نحوی توجه به امور مادی است؛ بعلاوه چگونه اسلام اجازه می دهد که آنان را تشویق کند که بر آیین تحریف شده خود باقی بمانند؟

در قبول دين هيچ اجبار و اکراهى نيست. در اين بين«جهاد»، مقابله با تهاجم دشمن و«جزيه»، ماليات عادلانه و سرانه اقلّيّت اهل کتاب، به دولت اسلامى جهت حفظ نظم و امنيّت آنهاست. شواهد تاريخى مثل قبطيان مصر يا اهل ذمّه شامات، نجران و ...گواهى مى دهد جزيه عنوان جريمه و فشار نداشته؛ بلکه هدف مصرفش در تأمين آسايش آنان بوده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الباقر عليه السّلام :

ما مِنْ رَجُلٍ ذکَرَنا اَوْ ذُکِرْنا عِنْدَهُ يَخْرُجُ مِنْ عَيْنَيْهِ ماءٌ ولَوْ مِثْلَ جَناحِ الْبَعوضَةِ اِلاّ بَنَى اللّهُ لَهُ بَيْتاً فى الْجَنَّةِ وَ جَعَلَ ذلِکَ الدَّمْعَ حِجاباً بَيْنَهُ وَ بَيْنَ النّارِ.

الغدير، ج 2، ص 202