امكانِ فريب «وجدان»

آيا آدمي مي تواند «وجدان» خود را فريب دهد؟

گاه مي شود آدمي بر سر «وجدان» خود كلاه مي گذارد و او را گول مي زند. مثلا: وقتى به بسيارى از افراد مى گوييم: چرا دزدى مى كنيد؟ مى گويند: كى در اين مملكت دزد نيست؟! گاهي اين گونه عذرهاى بى اساس براى فريب دادنِ وجدان خود است. مى خواهد به اين وسيله وجدان خود را گمراه و فعّاليّت هاى ناراحت كننده آن را خاموش سازد تا از شرّ محاكمه وجدان راحت شود. البته خودش هم باطل بودنِ اين عذرها را مى داند؛ اما براى كلاه گذاردن بر سر وجدان، اين تشخيص را در اعماق قلب مخفى مى سازد تا به گوش وجدان نرسد.

فرار از ربا یا «کلاه شرعی»؟!

آیا کارهایی که عوام برای فرار از «ربا» می کنند می تواند با موضع گیری های شدید و غلیظ اسلام مقابله کند؟

«ربا» عامل مهم مفاسد اجتماعى، اقتصادى و اخلاقى در جامعه است، که به دو قطبى شدن جامعه، و استثمار و استضعاف مى انجامد؛ اما گروهى خدا و خرما را با هم مى خواهند! آنان با توسل به كلاه شرعى رباخواری می کنند، علاوه بر آن، به گمان خود از دستور شارع نیز تخطی نکرده اند. آنان وحشتناک ترین گناهان را با تغییر نام و عنوان مرتکب شده و احکام اسلامی را بى محتوا مى کنند. از این رو مي بينم شارع رباخوارى را جنگ با خدا شمرده و يك درهم از ربا را معادل چندين زنا دانسته، آيا عقلاً با يك قوطى كبريت، آثار این گناه از بین می رود؟ ...

برخورد امام علي(ع) با رشوه اشعث بن قيس

حضرت علي(ع) با «اشعث بن قیس» که قصد رشوه دادن به حضرت را داشت چه برخوردی نمودند؟

«اشعث بن قیس» به قصد رشوه دادن نیمه هاي شب به درب خانه امام علي(ع) ظرف حلوایی برد، تا فردا امام(ع) در محکمه به نفع او حکم کند. وقتی امام(ع) حلوای او را می بیند به «اشعث» می گوید این رشوه است؟ یا صدقه ؟ یا زکات؟ که اینها بر من علي(ع) حرام است. «اشعث» می گوید این هدیه است. امام(ع) فرمود: می خواهی با این حلوا من را بفریبی تا ظلم کرده و فردا به نفع تو حکم کنم؟ هرگز! به خدا قسم اگر هفت آسمان را به علي(ع) بدهند تا بر مورچه اى ظلم كند، هرگز چنين نخواهد كرد.

تفاوت «قضاوت» در اسلام با مكاتب مادی

چه فرق هایی بین «قضاوت» در اسلام با مكاتب مادی وجود دارد؟

در اسلام قاضى بايد در مسائل و احكام صاحب نظر باشد؛ اما در دنياى امروز تنها آگاهى بر مواد قانون كافی است. در نظام قضائى امروز، اعتماد به قاضى در محدوده قضاء كافى است ولى در اسلام اين مقدار كافى نيست بلكه قاضى بايد از هر نظر پاك بوده باشد؛ زيرا عدالت به معنى پرهيز از هر گونه گناه است. قاضى در نظام قضائى امروز اگر به حقّ داورى كند هر چند ناآگاهانه باشد مسئول نيست اما چنين قاضى از نظر اسلام در پيشگاه خدا مسؤل است.

حدّ «مالکیّت شخصی» در مکتب اقتصادی اسلام؟

آیا در مکتب اقتصادی اسلام «مالکیّت شخصی» دارای حدّ و اندازه خاصی است؟

با توجه به اینکه مالكيّت فردى در اسلام شرایطی دارد، لذا در اسلام یک نوع کنترل خود به خود در نحوه مالکیّت و ابعاد آن وجود دارد. از این رو مالکیّت شخصی در اسلام با كار كردن روى منابع طبيعى خواه از طريق آباد كردن زمينِ باير و يا حيازتِ مباحات، طبيعى است و هر گاه فعّاليّتى صورت نگيرد، مالكيّتى به دست نخواهد آمد. همچنین اگر استفاده فردى از اين منابع موجب ضرر و زيان جامعه گردد، به حكم «قانون لاضرر» می توان مانع فرد شد، لذا بهره گيرى از منابع مباح طبيعى براى افراد محدود است و در اسلام هيچ فرد توليدكننده و تاجری نمى تواند آزادى نامحدودى داشته باشد.

فعّاليّت های غیر مجاز اقتصادی در اسلام؟

مکتب اقتصادی اسلام چه فعّاليّت هایی را برای کسب درآمد غیر مجاز معرفی نموده است؟

فعّاليّت های اقتصادی غیر مجاز در اسلام عبارتند از: 1. خريد و فروش اشياء مُضرّة. 2. خريد و فروش آلات حرام. 3. خريد و فروش اجناس حلال كه مي دانيم در طريق ضرر و زيان جامعه استفاده مى شود. 4. خريد و فروش اشيائي كه باعث تقويت دشمنان خدا و دشمنان خلق خدا مى شود. 5. هر گونه همكارى و كمك به ظالمان و ستمگران، به صورت معاون، كارمند و ... . 6. هر گونه تبليغات مُضرّ و زيان بخش چه زيان جسمى داشته باشد و يا اخلاقى. 7. هر گونه تقلّب و ساختن جنس تقلّبى و خريد و فروش آنها. 8. گرفتن اجرت و حقوق در برابر انجام وظيفه واجب و ...

راه پيش گيری از «خيانت»؟

راه پیش گیری از «خیانت» چیست؟

پرورش روح امانت داری و پیشگیری از خیانت، در سايه تقويت ايمان امكان پذير است؛ زيرا با اعتقاد و اطمینان به رازقيّت خداوند، کمبودی احساس نمی شود، تا به خیانت منجر شود. از سویی توجه به عواقب معنوی و مادی خيانت، يکي از اسباب پيشگيري از آن است. اميرمؤمنان على(ع) می فرماید: «سر رشته كفر خيانت است». پيامبر اکرم(ص) می فرمایند: «اگر خیانت در خانه اى وارد شود، آن را ويران کرده و بركات الهى آن را آباد نخواهد كرد». بديهى است، خیانت درجامعه نیز آن را ويران کرده و از بركت خالى مى کند.

پيش بيني پيامبر(ص) از «فتنه» های آینده

طبق بیان امام علي(علیه السلام)، پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) چه فتنه اي را براي امت اسلامي بعد از خودش پیش بینی کرده بود؟

امام علي(ع) در خصوص فتنه و آزمون بزرگی که بعد از پيامبر(ص) رخ می دهد مي فرمايد: «آن حضرت [به من] فرمود: اى علي، مردم بعد از من با ثروتشان آزمايش مى شوند. ديندار بودن را منّتى بر خدا قرار مى دهند و [با اين كه مرتكب گناهان بزرگى مى شوند] انتظار رحمت از خدا دارند و خود را از خشمش در امان مى بينند، حرام خدا را با شبهات دروغين و هوس هاى غفلت زا حلال مى شمرند، شراب را به نام «نبيذ»، و رشوه را به نام «هديه» و ربا را به اسم «تجارت»، حلال مى پندارند!».

پنج سفارش مهم اخلاقي امام علي(ع)

پنج سفارش مهم اخلاقي امیر المومنین علي(ع) به انسانها چيست؟

پنج سفارش مهمي كه امام علي(ع) به ما نموده است عبارتند از: 1. جز خداوند به هيچ كس اميد نداشته باشيد. 2. تنها از گناهانتان بترسيد. 3. اگر در مورد چيزى از شما سؤال كنند كه نمى دانيد حيا نكنيد و بگوييد نمى دانم. 4. اگر چيزى را نمى دانيد از فراگيرى و ياد گرفتن آن خجالت نكشيد. 5. صبر و استقامت را در هر كارى پيشه خود سازيد؛ چرا كه نسبت صبر به ايمان همچون نسبت سر است در مقابل بدن.

امتحان مردم با «فتنه ها» بعد از پیامبر(ص)

بعد از پیامبر اکرم(ص) مسلمانان با چه فتنه هائي امتحان مي شوند؟

امام علي(ع) نقل می کند که پیامبر(ص) فرمود: بعد از من مردم به وسیله اموالشان مورد آزمایش قرار می گیرند و محرمات الهی را بوسیله شبهات دروغین و هوس آلود حلال می شمرند؛ شراب را به اسم «نبیذ» می نوشند؛ رشوه را به اسم هدیه می گیرند و رباخواري را به اسم بیع انجام مي دهند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

... رَحِمَ اللّهُ دَمْعَتَکَ، اَما اِنَّکَ مِنَ الَّذينَ يُعَدُّوَنَ مِنْ اَهْلِ الْجَزَعِ لَنا وَالَّذينَ يَفْرَحُونَ لِفَرَحِنا و يَحْزَنُونَ لِحُزْنِنا، اَما اِنّکَ سَتَرى عِنْدَ مَوْتِکَ حُضُورَ آبائى لَکَ... .

وسائل الشيعه ، ج 10، ص 397