امكانِ فريب «وجدان»
آيا آدمي مي تواند «وجدان» خود را فريب دهد؟
گاه مي شود آدمي بر سر «وجدان» خود كلاه مي گذارد و او را گول مي زند. مثلا: وقتى به بسيارى از افراد مى گوييم: چرا دزدى مى كنيد؟ مى گويند: كى در اين مملكت دزد نيست؟! گاهي اين گونه عذرهاى بى اساس براى فريب دادنِ وجدان خود است. مى خواهد به اين وسيله وجدان خود را گمراه و فعّاليّت هاى ناراحت كننده آن را خاموش سازد تا از شرّ محاكمه وجدان راحت شود. البته خودش هم باطل بودنِ اين عذرها را مى داند؛ اما براى كلاه گذاردن بر سر وجدان، اين تشخيص را در اعماق قلب مخفى مى سازد تا به گوش وجدان نرسد.