پاسخ اجمالی:
امام علي(ع) در خصوص فتنه و آزمون بزرگی که بعد از پيامبر(ص) رخ می دهد مي فرمايد: «آن حضرت [به من] فرمود: اى علي، مردم بعد از من با ثروتشان آزمايش مى شوند. ديندار بودن را منّتى بر خدا قرار مى دهند و [با اين كه مرتكب گناهان بزرگى مى شوند] انتظار رحمت از خدا دارند و خود را از خشمش در امان مى بينند، حرام خدا را با شبهات دروغين و هوس هاى غفلت زا حلال مى شمرند، شراب را به نام «نبيذ»، و رشوه را به نام «هديه» و ربا را به اسم «تجارت»، حلال مى پندارند!».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(عليه السلام) در بخشی از خطبه 156 «نهج البلاغه» به سؤال خود از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و اله) در خصوص فتنه و آزمون بزرگی که بعد از آن حضرت رخ می دهد اشاره نموده و می فرماید: (آن حضرت [به من] فرمود: اى علي، مردم بعد از من با ثروتشان آزمايش مى شوند. ديندار بودن را منّتى بر خدا قرار مى دهند و [با اين كه مرتكب گناهان بزرگى مى شوند] انتظار رحمت از خدا دارند و خود را از خشمش در امان مى بينند، حرام خدا را با شبهات دروغين و هوس هاى غفلت زا حلال مى شمرند، شراب را به نام «نبيذ»، و رشوه را به نام «هديه» و ربا را به اسم «تجارت»، حلال مى پندارند!)؛ «وَ قَالَ: يَا عَلِيُّ، إِنَّ الْقَوْمَ سَيُفْتَنُونَ بِأَمْوَالِهِمْ، وَ يَمُنُّونَ بِدِينِهِمْ عَلَى رَبِّهِمْ، وَ يَتَمَنَّوْنَ رَحْمَتَهُ، وَ يَأْمَنُونَ سَطْوَتَهُ، وَ يَسْتَحِلُّونَ حَرَامَهُ بِالشُّبُهَاتِ الْكَاذِبَةِ، وَ الْأَهْوَاءِ السَّاهِيَةِ، فَيَسْتَحِلُّونَ الْخَمْرَ بِالنَّبِيذِ، وَ السُّحْتَ(1) بِالْهَدِيَّةِ، وَ الرِّبَا بِالْبَيْعِ».
رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در اين بخش از سخنش بر جزئياتى از اين آزمون بزرگ و فتنه فراگير انگشت مى نهد و به پنج وصف از اوصاف گروهى كه امتحان مى شوند اشاره مى كند. قبل از هر چيز تصريح مى كند كه آنها به اموالشان امتحان مى شوند؛ اشاره به اينكه مال، عمده ترين وسيله امتحان آنهاست؛ همان گونه كه در هر عصر و زمانى چنين است و ديگر اينكه آنها گرفتار غرور بى دليلى اند؛ چراكه مسلمان بودنِ خود را به رخ مردم مى كشند و گويا منّتى بر خدا دارند؛ با تمام آلودگى هايي كه مرتكب مي شوند خود را مشمول رحمت خدا و در امان از عذاب او مى پندارند و چنين است حال تمام گنهكارانِ مغرور و از خود راضى. «قرآن مجيد» درباره گروهى از اعرابِ تازه مسلمان كه داراى همين صفات بودند، مى فرمايد: «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لَا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلَامَكُمْ بَلِ اللهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَدَاكُمْ لِلْإِيمَانِ إِنْ كُنتُمْ صَادِقِينَ»(2)؛ (آنها بر تو منّت مى نهند كه اسلام آورده اند؛ بگو: اسلام آوردنِ خود را بر من منّت نگذاريد؛ بلكه خدا بر شما منّت مى نهد كه شما را به سوى ايمان هدايت كرده است اگر [در ادعاى ايمان] راستگوييد).
و از ويژگى هاى ديگر آنها اين است كه كارهاى حرام را كه مورد علاقه آنهاست، زير پوشش هاى فريبنده اى قرار مى دهند يا براى اينكه مردم را بفريبند و يا حتى وجدان خود را نيز فريب دهند، به سراغ شراب مى روند. وقتى به آنها گفته شود: شراب از مُحرّمات مُسلّم است مى گويند: اين همان نبيذى است كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) و اصحابش از آن مى نوشيدند؛ در حالى كه آن نبيذ نه مُسكر بود و نه حرام؛ بلكه پيامبر(ص) هنگامى كه يارانش بعد از ورود به مدينه از سرد بودن طبيعتِ آب مدينه و ناراحتى هاى گوارشى شكايت كردند، به آنها فرمود: چند دانه اى خرما درون خمره آب بريزيد تا مشكل شما برطرف گردد. اين آب نه مضاف مى شد و نه خرما در حدّى بود كه مُسكر شود. از آن مى نوشيدند و وضو مى گرفتند؛ ولى بعضى از گمراهان آن را بهانه كردند؛ مقدار زيادى خرما در آب مى ريختند و در جاى گرمى قرار مى دادند تا تخمير و به مُسكر تبديل شود و آن را به نام نبيذ مى نوشيدند.(3)
همچنين بسيارى از افرادِ گناهكار و ضعيف الايمان در گذشته و حال، نام رشوه را بر هديه مى گذاشتند و نيز در پوشش معاملاتِ صورى به رباخوارى مشغول شده و مى شوند. بديهى است در محيط هاى مذهبى كه گناهِ آشكار، مشكلات زيادى دارد، گنهكاران ترجيح مى دهند كه اعمال خود را در پوشش عناوين فريبنده اى انجام دهند. اين همان است كه به نام فتنه و آزمون بزرگ از آن خبر داده اند.
به يقين، اين نوع مخالفت با قوانين الهى از مخالفتِ صريح و آشكار بدتر و خطرناك تر است؛ زيرا ممكن است به سرعت در جامعه فراگير شود، بى آن كه به مانعى برخورد كند؛ در حالى كه گناهانِ آشكار چنين نيست و در يك جامعه مذهبى با موانع زيادى برخورد مى كند. افزون بر اين، اين گونه فرار از قانون، گناه مضاعفى است؛ هم گناه رباخوارى است و هم رياكارى و بازى با احكام دين. به تعبير ديگر، در اين نوع فرار از قانون، تنها صورتى از قانون و حكم الهى باقى مى ماند؛ بى آن كه محتوا و فلسفه آن وجود داشته باشد؛ مثلا تحريم رباخوارى به دليل مفاسد زيادى است كه در نظام اقتصادى جامعه به وجود مى آيد و سبب فاصله طبقاتى و ثروتمندتر شدن ثروتمندان و فقيرتر شدن فقيران مى گردد؛ به همين جهت زشتى آن از زناى با محارم بيشتر شمرده شده و به جنگ با خدا رفتن معرفى شده است و در احاديث اسلامى، هفت نوع مفسده مختلف براى آن ذكر شده كه در بحث ربا شرح آن را داده ايم.(4)
آيا با يك صورت سازى و مثلا اضافه كردن يك سير نبات يا يك قوطى كبريت با يك معامله سنگين ربوى، همه اين مفاسد حل مى شود؟!! هرگز! آيا به گفته مرحوم وحيد بهبهانى تمام مشكل در كلمه سُحت و رباست؟ و تمام گناه ربا فقط به اين الفاظ بر مى گردد يا حكمتى در اين حكم بوده، كه بايد مورد توجه قرار گیرد؟!(5)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.