گریه و عزاداری بر مظلومان 1400 سال پیش و فراموشی مظلومان زمانه!

آیا بهتر نیست که بجای متوقف شدن در 1400 سال قبل، به حال مقتولان میانمار، غزه، یمن و ... گریه کنیم؟

در اسلام آنچه اهمیت دارد یاری مظلومان می باشد و گریه بر ستمدیدگان، جبران وظیفه «یاری مظلوم» را نمی کند. افراد بی تفاوت در قبال رنج مظلومان مورد توبیخ خدا خواهند بود. آیات و راوایات با کمال صراحت مسلمانان را ملزم و مکلف به یاری ستمدیدگان می کند. بنابراین وظیفه اساسی و اولیه ما به عنوان مسلمان در قبال رنج ها و ظلم هایی که دیگر مسلمانان متحمل می شوند، نه گریه و زاری که یاری آنها و حمایت شان با جان و مال است.
اما عزاداری برای امام حسین(ع) و گریه برمصائب ایشان، نه تنها منافاتی با دلسوزی و حمایت از مظلومین عالم ندارد بلکه مقوم آن است. زیرا از یک طرف قیام امام حسین(ع) برترین الگوی ظلم ستيزان است و گریه و عزاداری میثاقی بر ادامه اهداف سید الشهدا در ظلم ستیزی است و از طرف دیگر این عزاداری ها می تواند توده های مسلمان را بسیج و آنها را تربیت کند. نیروهای تربیت یافته در این مجالس، بهتر از دیگر مسلمانان، آمادگی دفاع و حمایت از برادران و خواهران مسلمان رنج دیده شان در اقصی نقاط عالم را دارند.

دلايل عقلی مبنی بر ضرورت تشكيل «حكومت»؟

چه دلايل عقلی مبنی بر ضرورت تشكيل «حكومت» وجود دارد؟

از ديدگاه عموم، انسان داراي زندگی اجتماعی است و تمام منافعش از كنار آن می گذرد. انسان چون در اين نوع زندگی، خواه ناخواه دچار كشمكش ها می شود نيازمند قوانينی است كه لازمه اجرای آنها، وجود حكومت است. پيشرفت مردم در سايه برنامه ريزي نيز محتاج حكومت است. از ديدگاه خداپرستان، جامعه با نصيحت اداره نمی ‌شود؛ بلكه نيازمند تشكيل حكومت است تا به اهدافش برسد. پيامبر(ص) هم با ايجاد حكومت توانست به اهدافش برسد. پس تا حكومتى بر اساس اعتقادات الهى تشكيل نشود قسمت عمده احكام اسلامى روی زمين مى ماند.

مرز بین تروریسم و جهاد در اسلام؟

مرز بین تروریسم و جهاد در اسلام چیست؟

جهاد و ترور تفاوت ذاتی و گوهری دارند. ترور هرگونه اقدام خشونت آمیز و غیر قانونی است که با ایجاد ترس و وحشت در بین مخالفان، برای کسب امتیازات فردی یا گروهی صورت می پذیرد. اما جهاد در اصطلاح اسلامی، به كوشش مسلحانه براى حفظ و پيشرفت آيين حق، دفع تجاوز ظالمان و از همه مهمتر ایجاد فضایی آزاد برای همه بشر است تا بتوانند کلام حق را بشنوند و در صورت تمایل بپذیرند. جهاد بايد تنها براى خدا، بر اساس قانون الهی و خالی از هرگونه غرض شخصى و مادى صورت گيرد.

سلاح های کشتار جمعی از منظر اسلام؟

آیا قرآن با عبارت «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، «اجازه مطلق» برای ساخت هر نوع سلاحی - حتی سلاح کشتار جمعی - را داده است؟!

اولا: در آموزه های دین اسلام صریحا تجاوز از حدود در جنگ مانند جنگ پیش از پیشنهاد مصالحه یا کشتن زنان و کودکان یا سوزاندن سربازان دشمن یا انتشار سم در شهرهای آنها یا حتی قطع درختان میوه صریحا مورد نهی قرار گرفته است. امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده اند که: «مسلمانان حق ندارند برای از بین بردن کفار، سم را در بلاد مشرکین قرار دهند». بدیهی است چنین دینی نمی تواند اجازه استفاده از سلاح هایی را بدهد که به صورت کور افراد نظامی و غیرنظامی را از بین می برد و محیط زیست را تخریب می کند. دستور به عدم تعدّی در آیات قرآن، روشن بودن آداب جنگ و جهاد اسلامی و محدود کردن اعمال قدرت و خشونت جنگی در روایات و فقه اسلامی نشان از مخالفت اسلام با کشتار جمعی و سلاح آن است.

ثانیا: نوع سلاح های قابل دسترسی برای سربازان سپاه اسلام در آن زمان ساده و کم کشتار بوده اند و خواه ناخواه با سلاح معاصران خود مقایسه می شدند و ذکر شدن یکی از مصادیق «قوّه» با عطف تفسیری «وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْل‏» به آن، مشخص می کند که مراد از «قوة» در این آیه کریمه همان طور که در زمان نزول آیه نیز چنین بوده، نوع سلاح های متعارف در جنگ هاست، نه سلاح های کشتار جمعی.

وجوب دفاع از غيبت شونده؟!

آيا هنگامی که افراد باایمان مورد غیبت قرار می گیرند، دفاع از آنها واجب است؟

رواياتی که در زمینه دفاع از فرد با ایمان به هنگام غیبت از او، وارد شده دو دسته اند که بعضی دلالت بر وجوب دفاع و بعضی دلالت بر مستحب مؤکد بودن آن دارند. لذا به هر حال خواه دفاع در برابر غيبت برادر مسلمان واجب باشد و خواه مستحب مؤكّد، يكى از وظايف حسّاس اسلامى است. و اگر جنبه نهى از منكر به خود بگيرد به يقين واجب می شود. از اینرو فقهای بزرگی مانند «شیخ انصاری(ره)» این دفاع را واجب دانسته اند.

تشویق به «جهاد» در نهج البلاغه

امام علی (ع) در نامه 47 نهج البلاغه، چگونه مردم را تشویق به «جهاد» می نماید؟

ایشان مى فرمايد: «در جهاد با مال و جان و زبان خويش در راه خداوند كوتاهى نكنيد». منظور از جهاد با انفس، همان حضور در ميدان جنگ براى حفظ اسلام است، و جهاد به اموال، همان كمك هاى مالى است در مسیر بسيج لشكر اسلام، لکن امروزه شامل كمك هايى است كه در مسائل فرهنگى، اجتماعى و اقتصادى براى حفظ اسلام و مسلمانان مى شود. جهاد به زبان نيز همان دفاع منطقى و تبليغاتی براى پيشرفت اسلام است. همچنین پيامبر(ص) مى فرماید: «آنها كه جهاد را ترك گويند، فقیر و ذلیل می شوند و دينشان به تدريج از بين مى رود».

اهداف جنگ ها از نگاه «قرآن»

از نظر قرآن جنگ ها باید چه اهدافی را به دنبال داشته باشند؟

از منظر قرآن جنک دارای اهدافی است؛ همانند: دفع هجوم دشمنان، که همان جهاد دفاعی است و قرآن در این باره می فرماید: «در راه خدا، با کسانی که با شما می جنگند، نبرد کنید». هم چنین از دیگر اهداف جنگ، دفاع از مستضعفان و مظلومان است و می فرماید: «چرا در راه خدا، و مردان و زنان و کودکانی که[به دست ستمگران] تضعیف شده اند، پیکار نمی کنید؟!». از سویی جنگ با پیمان شکنان را از دیگر اهداف جنگ دانسته و می فرماید: «آیا با گروهی که پیمان های خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمی کنید؟!» و ...

جایگاه «جنگ» در سیره و روش پیامبر(ص)

«جنگ» در سیره پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) از چه جایگاهی برخوردار بوده است؟

با مطالعه سیره پیامبر(ص) در می یابیم که آن حضرت هیچ گاه میل و رغبتی به جنگ و خونریزی نداشته، بلکه این دشمنان بودند که جنگ را بر وی تحمیل می کردند. در واقع هرگز پیامبر(ص) آغازگر جنگی نبودند، مگر بعد از آن که یک سلسله ترورها و کارهای ایذایی از طرف دشمنان انجام می گرفت. بر این اساس جنگ های حضرت تدافعی بوده و نه جنگ ابتدایی. اما این که می گویند: "اسلام با شمشیر حضرت علی(ع) توسعه یافت" یعنی شمشیر حضرت اثر به سزایی در دفاع از اسلام داشته است.

سیره پیامبر(ص) در جنگ های «دفاعی»؟

سیره پیامبر اکرم(ص) در جنگ های «دفاعی» چگونه بوده است؟

تمام جنگ های دفاعی پیامبر(ص) محدود به حدود و شرایطی است؛ از این رو قبل از شروع به جنگ، آنان را به توحید حقیقی، عدالت و صلح دعوت می کرد و در پایان نیز محدود به پذیرش توحید، عدالت و ترک مخاصمه از ناحیه دشمن بوده است. از سویی پیامبر(ص) با نهی از کشتن زنان و اطفال و ... سعی می کردند بین رحمت و حقوق اصحاب مجاهد خود جمع نمایند. و این در حالی است که عرب در آن عصر، جامعه ای طغیانگر و ستیزه جو بود که هیچ قانونی نمی توانست جلوی آنان را بگیرد، اما اسلام آنان را در خطّ اعتدال قرار داد.

فلسفه قتل «مرتد» ؟

چگونه کشتن «مرتد» موجب دفاع از حق حیات و آزادی عقیده است؟

اسلام به حیات و حق زندگی برای تمام موجودات حتی گیاهان اهتمام ورزیده و آن را رحمت الهی دانسته؛ تا آنجا که کشتن یک فرد بی گناه را مانند کشتن تمام مردم می داند. اما این سوال مطرح می شود که با این همه اهتمام چرا زندگی «مرتد» برای شارع بی ارزش بوده و به قتل او حکم می کند؟!
دلیلش این است که «ارتداد» سبب انحراف انسانها از دین حق می گردد. دشمنان اسلام از این راه برای ضربه زدن به اسلام و جلوگیری از اسلام آوردن مردم استفاده می کردند. خداوند متعال می فرماید: «وَقالَتْ طائِفَهٌ مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ آمِنُوا بِالَّذِی اُنْزِلَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ»(5)؛ (و جمعی از اهل کتاب[از یهود] گفتند: [بروید درظاهر] به آنچه بر مومنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید، و در پایان روز، کافر شوید [و باز گردید] شاید آن ها [از آیین خود] بازگردند؛ [زیرا شما را، اهل کتاب و آگاه از بشارات آسمانی پیشین می دانند، و این توطئه کافی است که آن ها را متزلزل کند]). این کار، اثر عجیبی در قلوب عوام مردم داشت؛ زیرا با خود می گفتند: اگر اسلام بر حق بود آنان خارج نمی شدند. لذا دستور به کشتن مرتدّ در حقیقت دفاع از حقوق انسان و عملکردی منطقی است که با نظر اسلام مطابقت دارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمام علىٌّ(عليه السلام)

اجعَلْ هَمَّکَ لِمَعادِکَ تَصْلُحْ

کوشش و همت خود را مصروف آخرتت گردان، اصلاح مى شوى

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 58