پاسخ اجمالی:
اسلام به حیات و حق زندگی برای تمام موجودات حتی گیاهان اهتمام ورزیده و آن را رحمت الهی دانسته؛ تا آنجا که کشتن یک فرد بی گناه را مانند کشتن تمام مردم می داند. اما این سوال مطرح می شود که با این همه اهتمام چرا زندگی «مرتد» برای شارع بی ارزش بوده و به قتل او حکم می کند؟!
دلیلش این است که «ارتداد» سبب انحراف انسانها از دین حق می گردد. دشمنان اسلام از این راه برای ضربه زدن به اسلام و جلوگیری از اسلام آوردن مردم استفاده می کردند. خداوند متعال می فرماید: «وَقالَتْ طائِفَهٌ مِنْ اَهْلِ الْکِتابِ آمِنُوا بِالَّذِی اُنْزِلَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ»(5)؛ (و جمعی از اهل کتاب[از یهود] گفتند: [بروید درظاهر] به آنچه بر مومنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید، و در پایان روز، کافر شوید [و باز گردید] شاید آن ها [از آیین خود] بازگردند؛ [زیرا شما را، اهل کتاب و آگاه از بشارات آسمانی پیشین می دانند، و این توطئه کافی است که آن ها را متزلزل کند]). این کار، اثر عجیبی در قلوب عوام مردم داشت؛ زیرا با خود می گفتند: اگر اسلام بر حق بود آنان خارج نمی شدند. لذا دستور به کشتن مرتدّ در حقیقت دفاع از حقوق انسان و عملکردی منطقی است که با نظر اسلام مطابقت دارد.
پاسخ تفصیلی:
اسلام به حیات و حق زندگی برای هر موجود اهمیت فراوان داده است، و لذا:
1- به حیات گیاهان و درختان اهتمام ورزیده و آن را رحمت الهی دانسته است: «فَانْظُرْ إِلی آثارِ رَحْمَتِ اللَّهِ کَیفَ یحْی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»(1)؛ (به آثار رحمت الهی بنگر که چگونه زمین را بعد از مردنش زنده می کند). و نیز برای گیاهان حق زندگی قائل بوده و آب دادن به آن ها را لازم می داند.
2- اسلام بر حقوق حیوانات نیز تأکید کرده است.
3- فقها بر حرمت سقط جنین اتفاق نظر دارند.
4- کشتن یک فرد بی گناه به منزله کشتن تمام مردم شمرده شده است: «مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النّاسَ جَمِیعاً»(2)؛ (هر کس، انسانى را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روى زمین بکشد،چنان است که گویى همه انسانها را کشته باشد).
5- هر کس که استطاعت بر حفظ کسی از ضرر یا مرگ دارد، وظیفه دارد تا در این امر اهمال نکند.
6- «انتحار» و خودکشی حرام شمرده شده است: «وَلا تَقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ إِنَّ اللَّهَ کانَ بِکُمْ رَحِیماً * وَمَنْ یفْعَلْ ذلِکَ عُدْواناً وَظُلْماً فَسَوْفَ نُصْلِیهِ ناراً وَکانَ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یسِیراً»(3)؛ (و خودکشى نکنید. خداوند نسبت به شما مهربان است * و هر کس از روى تجاوز و ستم چنین کند، بزودى او را در آتشى وارد خواهیم ساخت؛ واین کار براى خدا آسان است). لذا امام صادق(علیه السلام) فرمود: «مَنْ قَتَلَ نَفْسَهُ مُتَعَمِّداً فَهُوَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِداً فِیهَا»(4)؛ (هر کس خود را عمداً به قتل برساند او در آتش جهنم همیشه خواهد بود).
7- انسان در مرحله نطفه حق استمرار حیات دارد و لذا می تواند ارث ببرد.
8- کسی حق پناه دادن قاتل یا مخفی کردن او را ندارد.
این امور و موارد دیگر شاهد بر این مطلب است که شارع مقدس اهتمام فراوانی برای حفظ جان موجودات؛ خصوصاً انسان قائل شده است. حال سؤالی که مطرح است این که اسلام با این همه اهتمام به حفظ جان انسان چرا حیات و زندگانی مرتدّ را بی ارزش جلوه داده و حکم به قتل او نموده است؟ در جواب می گوییم: حقیقت «ارتداد» آن است که انسان می گوید: من داخل در اسلام شدم و به آن معرفت پیدا کردم و همه جوانب آن را جست و جو کردم ولی آن را رد می کنم و از آن خارج می شوم.
دشمنان اسلام از این راه برای ضربه زدن به اسلام و جلوگیری از اسلام آوردن مردم استفاده می کردند. خداوند متعال می فرماید: «وَقالَتْ طائِفَهٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ آمِنُوا بِالَّذِی أُنْزِلَ عَلَی الَّذِینَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهارِ وَاکْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ»(5)؛ (و جمعی از اهل کتاب [از یهود] گفتند: [بروید درظاهر] به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در آغاز روز ایمان بیاورید، و در پایان روز، کافر شوید [و باز گردید] شاید آن ها [از آیین خود] بازگردند؛ [زیرا شما را، اهل کتاب و آگاه از بشارات آسمانی پیشین می دانند، و این توطئه کافی است که آن ها را متزلزل کند]). این کار، اثر عجیبی در قلوب عوام مردم داشت؛ زیرا با خود می گفتند: اگر اسلام بر حق بود آنان خارج نمی شدند. لذا دستور به کشتن مرتدّ در حقیقت دفاع از حقوق انسان و عملکردی منطقی است که با نظر اسلام مطابقت دارد؛ زیرا:
الف) این کار دفاع از دینی است که اساس انسانیت انسان و شخصیت او را تشکیل می دهد و حقی از حقوق او به حساب می آید؛ زیرا که صلاح دین و دنیای او در آن است.
ب) این عمل در حقیقت دفاع از حقّ آزادی عمومی است؛ زیرا این گونه افراد، مانع تحرّک انسان به سوی تکامل اند.
ج) این کار در حقیقت دفاع از آزادی عقیده است، عقیده ای که اساس هر عملی است.
د) کشتن «مرتدّ» در حقیقت دفاع از مجتمع اسلامی صالح است، گرچه یک نفر کشته می شود ولی با نابودی او جامعه احیا می گردد، همانند آن که یک عضو سرطانی که قطع می شود سبب حیات بقیه اعضای بدن انسان می گردد. و لذا قرآن درباره قصاص می فرماید: «وَلَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاهٌ یا أُوْلِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ»(6)؛ (و برای شما در قصاص، حیات و زندگی است، ای صاحبان خرد! شاید شما تقوا پیشه کنید).
ه) این عمل، دفاع از حق کرامت انسان است که خداوند او را چنین آفریده است: «وَلَقَدْ کَرَّمْنا بَنِی آدَمَ...»(7)؛ (ما آدمیزادگان را گرامی داشتیم).
و) «ارتداد» از آن جهت که در آن، انکار و عناد و تمرّد و سرکشی نسبت به خداوند متعال و خروج و تجاوز از دایره حق است، انسان را مستحقّ نابودی می کند.
ز) از آن جهت که کافر هر چه در روی زمین بماند عذاب او بیشتر خواهد شد، لذا کشتن او در حقیقت رحمت و تحفیف عذاب وی خواهد بود.
ح) کسی که تحت سلطه نظام اسلامی وارد شده همه قوانین آن را بر ذمّه خود گرفته و قبول کرده است که یکی از آن ها قتل مرتدّ است، لذا حتی مطابق نظام دمکراسی نیز طبق التزامی که انسان نسبت به قوانین نظام داده است، باید احکام و قوانین بر او نیز جاری شود.(8)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.