پاسخ اجمالی:
جهاد و ترور تفاوت ذاتی و گوهری دارند. ترور هرگونه اقدام خشونت آمیز و غیر قانونی است که با ایجاد ترس و وحشت در بین مخالفان، برای کسب امتیازات فردی یا گروهی صورت می پذیرد. اما جهاد در اصطلاح اسلامی، به كوشش مسلحانه براى حفظ و پيشرفت آيين حق، دفع تجاوز ظالمان و از همه مهمتر ایجاد فضایی آزاد برای همه بشر است تا بتوانند کلام حق را بشنوند و در صورت تمایل بپذیرند. جهاد بايد تنها براى خدا، بر اساس قانون الهی و خالی از هرگونه غرض شخصى و مادى صورت گيرد.
پاسخ تفصیلی:
اسلام در مرزبندی بين تروريسم و جهاد، ترور و خشونت را محکوم و غیر مشروع دانسته و جهاد را مشروع و عقلانی می داند. برای درک تفاوت این دو، لازم است در آغاز به تبیین مفهوم ترور و جهاد بپردازیم، تا جایگاه هر کدام در متون و منابع اسلامی آشکار شود.
ترور
تروریسم از ریشه ترور (terror)، در زبان فرانسه به معنی هراس و هراس افکنی است(1). در واقع ترور، به رفتار و اعمال فرد یا افرادی گفته می شود که سعی می کنند با توسل به جبر، و از طریق ایجاد ترس و وحشت، به اهداف سیاسی خود برسند. رفتارهای خشونت آمیز و غیر قانونی حکومت ها نیز که برای سرکوب و یا ترساندن مخالفان خود صورت می پذیرد، در ردیف تروریسم قرار دارد و به آن «تروریسم دولتی» گفته می شود.(2)
ترور در زبان عربی دارای سه معادل است: 1- «فَتک» به معنی ترور و به قتل رساندن.(3) 2- «إِرهاب» به معنی ترساندن.(4) 3- «إِغتِیال» به معنی کشتن پنهانی و غافلگیرانه.(5)
این واژه در فرهنگ فارسی به معنی ترس زیاد، خوف و وحشت آمده است و در اصطلاح سیاسی به معنی کشتن و از بین بردن مخالفان و ایجاد رعب و وحشت در بین مردم می باشد.(6)
در جمع بندی مفهوم ترور می توان گفت: «ترور» هر گونه اقدامی است که به ایجاد ترس و وحشت در بین مخالفان بیانجامد، در حالی که این اقدامات، خشونت آمیز، زورمدارانه و غیر قانونی باشد.
جهاد
جهاد در لغت به هرگونه تلاش و كوشش اطلاق می شود که شامل تلاش فكرى، بدنى، مالى و اخلاقى براى پيشبرد مقاصد الهى و انسانى است.(7) اما در اصطلاح فقه، به كوشش مسلحانه، براى حفظ و پيشرفت آيين حق گفته می شود. غالبا جهاد در آیات و روایات با وصف «فى سبيل الله» همراه است، كه به معنى جهاد در راه خداست. از این رو نمى تواند به خاطر هوی و هوس، توسعه طلبى، و به دست آوردن غنايم جنگى، به سرزمین و دولتی حمله ور شد، بلكه بايد تنها براى خدا و اهداف الهى و خالص از هرگونه غرض شخصى و مادى صورت گيرد.(8) دقت کنید که این نکته اساسی، بیانگر تفاوت اقدامات مسلحانه مورد نظر اسلام با اقدامات مسلحانه سایر گروهها و اندیشه هاست.
بر اساس اهدافی که اسلام برای جنگ و جهاد معرفی کرده، جنگ و درگیری مسلحانه همواره محکوم و غیر انسانی نیست. در واقع جنگ از نظر احساسات انسانی همیشه پدیده ای مذموم و ناراحت کننده است، اما از منظر عقل گاهی لازم و واجب است.
جهاد اسلامی چه از نگاه جامعه مسلمانان که به آن اقدام می کنند و چه از نظر هدف، و چه از نظر نتایج و آثار، و چه از نظر قوانین و مقررات اسلامی، با جنگ هایی که در طول تاریخ واقع شده کاملا متفاوت است. قرآن در تبیین این مقررات در آیات 93 و 94 سوره بقره می فرماید: «وَ قَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِمِينَ»؛ (با آنان بجنگيد تا ديگر فتنه اى نباشد و دين مخصوص خدا شود پس اگر دست برداشتند، دشمنی جز علیه ستمكاران روا نيست). بر اساس این آیه، جهاد برای رفع ظلم و پیشرفت آیین الهی می باشد.
همچنین در آیه 74 سوره نساء می فرماید: «فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَنْ يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا»؛ (کسانى که زندگى دنیا را در ازای بدست آوردن آخرت معامله کرده اند، باید در راه خدا پیکار کنند! و آن کس که در راه خدا پیکار کند، و کشته شود یا پیروز گردد، پاداش بزرگى به او خواهیم داد). این آیه، جهادی را مشروع می داند که با اخلاص و در راه خدا انجام شود، نه اینکه به قصد هوی و هوس و به دست آوردن غنیمت باشد.
از این رو اهداف جهاد در منابع اسلامی عبارتند از:
الف) دفاع از جان، مال و جامعه مسلمین در برابر ظالمان.
ب) فرو نشاندن و ریشه کن کردن ظلم، فساد، فتنه و آشوب.
ج) آزاد کردن مسلمانان از سیطره کفار و دشمنان؛ بر اساس سخن پیامبر(صلی الله علیه و آله) که می فرماید: «مَنْ أَصْبَحَ لَا يَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلًا يُنَادِي يَا لَلْمُسْلِمِينَ فَلَمْ يُجِبْهُ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ»(9)؛ (هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، از آنان نیست و کسى که صداى انسانى را بشنود که فریاد مى زند: اى مسلمانان به دادم برسید و کمکم کنید، کسى که این فریاد را بشنود و پاسخ نگوید، مسلمان نیست).
د) آزاد کردن انسانهای غیر مسلمان از سیطره حاکمان ظالم. خداوند در آیه 40 سوره حج می فرماید: «وَ لَولَا دَفعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعضَهُم بِبَعضٍ لَّهدِّمَتْ صَوَامِعُ بِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسمُ اللَّهِ كَثِيراً»؛ (اگر خداوند جمعى از مردم متجاوز را به وسيله مردم صالح دفع نكند، صومعه هاى رهبانان و معابد نصارى و كنايس يهود و مساجدى كه نام خدا در آن برده مى شود، به وسيله عناصر متجاوز ويران خواهد شد). جالب توجّه اينكه در اين آيه دفاع از تمام معابد منتسب به ادیان آسمانی، يكسان مطرح گرديده است.
این بند بیانگر ماهیت آزادی گستر جهاد است. توضیح این که: مراد از «جهاد» تحمیل دین به زور شمشیر نیست. بلکه جهاد در راستای آزادی اندیشه است. به این معنی که گردن کشان و حاکمان مستکبری را که جسم و فکر مردم را به بند کشیده اند از میان بر می دارد تا حقیقت به گوش همگان برسد؛ آنگاه مردم را مخیّر می کند هر آیینی که می خواهند انتخاب کنند؛ مانند رفتاری که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) با مسیحیان نجران، یهودیان مدینه و ... کرد.
این اهداف زمانی که در کنار دستورالعمل هایی که به مجاهدان داده شده است مبنی بر آزار نرساندن به کودکان، زنان و پیران از کار افتاده و همچنین از بین نبردن زراعت و باغ های دشمن و ... بیانگر تلاش وافر اسلام برای رعایت اصول جوانمردی، حفظ ارزش های انسانی و صیانت از جان کسانی است که نقشی در جنگ ندارند و مقابله ای در برابر رسیدن ندای اسلام به گوش همگان ننموده اند.
دیدگاه اسلام در ارتباط با ترور و تروریسم
سخنان معصومین(علیهم السلام) در کتب روایی، نشان از حرمت ترور در اسلام دارد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: هنگامی که در معراج بودم مواردی را مشاهده کردم، سوال کردم که این ها چیست؛ گفتند این ها نشانه های آخرالزمان است. «... قُلْتُ إِلَهِي فَمَتَى يَكُونُ ذَلِك فَأَوْحَى إِلَيَّ عَزَّ وَ جَلَّ يَكُونُ ذَلِكَ إِذَا رُفِعَ الْعِلْمُ وَ ظَهَرَ الْجَهْلُ وَ كَثُرَ الْقُرَّاءُ وَ قَلَّ الْعَمَلُ وَ كَثُرَ الْفَتْك ...»(10)؛ (پرسیدم آخرالزمان چه زمانی است؟ خداوند عزوجل فرمود: آخرالزمان، وقتی است که علم محو شود و جهل و گمراهی ظاهر گردد، قاریان قرآن زیاد شوند و عمل کاهش یابد و ترور زیاد شود، ...).
همانطور که مشاهده می شود، قرار گرفتن ترور در کنار چیزهای ناپسندی مانند: جهل و عمل نکردن به دانش، از مخالفت اسلام با این کار حکایت می کند.
هم چنین ابوصباح کنانی از امام جعفر صادق(علیه السلام) سوال می کند: «إِنَّ لَنَا جَاراً مِنْ هَمْدَانَ يُقَالُ لَهُ الْجَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ يَسُبُّ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(علیه السلام) أَ فَتَأْذَنُ لِي أَنْ أَقْتُلَهُ قَالَ إِنَّ الْإِسْلَامَ قَيَّدَ الْفَتْكَ وَ لَكِنْ دَعْهُ فَسَتُكْفَى بِغَيْرِكَ»(11)، (یکی از همسایگانم از قبیله همدان که نامش جعد بن عبدالله است به امام علی(علیه السلام) دشنام می دهد، آیا اجازه می دهید او را بکشم؟ امام فرمود: اسلام ترور را منع کرده است. او را رها کن، زیرا بزودی فرد دیگری این کار را انجام می دهد).
و نمونه های فراوان دیگری از نفی ترور که در تاریخ و متون اسلامی وجود دارد.
با تمام این تفاصیل ممکن است این سوال پیش آید که اگر کسی مانند سلمان رشدی، مرتکب عملی شد که مجازات اعدام را در پی داشته باشد، چه باید کرد؟ چرا که او در دسترس حکومت اسلامی نیست و اگر مسلمانی بخواهد حکم او را علنی اجرا کند دستگیر و مجازات خواهد شد.
در پاسخ به این سوال، باید به چند نکته توجه کرد: اول اینکه صدور حکم در مورد کسانی مانند سلمان رشدی، باید توسط فرد عالم و عادلی که صلاحیت قضاوت دارد، صادر شود. در این صورت این حکم بر اساس قانون الهی خواهد بود. دوم اینکه صدور این نوع احکام، مخفیانه نخواهد بود، بلکه قاضی آن را علنی اعلام خواهد کرد، ولو اینکه شخص مجرم بر آن مطلع نشود. سوم اینکه چنین کاری، در راستای دفاع از آیین الهی یا حق مظلومینی که اسلام وظیفه حمایت از آنها را بر عهده خود می داند، خواهد بود؛ نه در راستای ایجاد ترس و وحشت در میان مردم برای گرفتن امتیازات فردی یا حزبی.
از مجموع آنچه ذکر شد، آشکار می شود که ترور در اسلام ممنوع بوده و تروریست ها در زمره سایر مجرمین و جنایتکاران هستند که باید مورد مجازات قرار گیرند. اما اجرای احکامی که توسط دادگاه عادل علیه مجرمین صادر می شود در حالی که تنها به صورت مخفیانه می توان آن را اجرایی نمود، در زمره دفاع و اعاده حق است، نه عملی غیر قانونی در راستای منافع فردی یا گروهی.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.