پاسخ اجمالی:
از منظر قرآن جنک دارای اهدافی است؛ همانند: دفع هجوم دشمنان، که همان جهاد دفاعی است و قرآن در این باره می فرماید: «در راه خدا، با کسانی که با شما می جنگند، نبرد کنید». هم چنین از دیگر اهداف جنگ، دفاع از مستضعفان و مظلومان است و می فرماید: «چرا در راه خدا، و مردان و زنان و کودکانی که[به دست ستمگران] تضعیف شده اند، پیکار نمی کنید؟!». از سویی جنگ با پیمان شکنان را از دیگر اهداف جنگ دانسته و می فرماید: «آیا با گروهی که پیمان های خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمی کنید؟!» و ...
پاسخ تفصیلی:
اهداف جنگ ها را می توان در چند جهت خلاصه کرد:
1- دفع دشمنان
خداوند سبحان می فرماید: «وَقاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یقاتِلُونَکُمْ وَلا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»(1)؛ (و در راه خدا، با کسانى که با شما مى جنگند، نبرد کنید؛ و از حدّ تجاوز نکنید، که خدا متجاوزان را دوست ندارد). نتیجه این که قتال در اسلام، همان دفاعی است که به سبب آن، حقوق مشروع انسان ها محفوظ می ماند، و دفاع ذاتاً محدود است ولی نهی از تعدّی، مطلق می باشد، و لذا کسی که درصدد جنگ و جهاد دفاعی است باید شروطی را مراعات نماید مثل این که قبل از دعوت به حقّ، جنگ نکند. و او شروع کننده به آن نباشد. و زنان و فرزندان را به قتل نرساند و به دنبال دشمن تا آخر نرود... .(2) در آیه دیگر می خوانیم: «أُذِنَ لِلَّذِینَ یقاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلی نَصْرِهِمْ لَقَدِیرٌ * الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ إِلاَّ أَنْ یقُولُوا رَبُّنَا اللَّه...»(3)؛ (ببه کسانى که جنگ بر آنان تحمیل گردیده، اجازه جهاد داده شده است؛ چرا که مورد ستم قرار گرفته اند؛ و به یقین خدا بر یارى آنها تواناست * همانها که از خانه ها[و شهر] خود، به ناحق رانده شدند،[و گناهى نداشتند] جز این که مى گفتند: پروردگار ما، خداى یکتاست!).
2- دفاع از مستضعفان و یاری مظلومان
خداوند متعال می فرماید: «وَما لَکُمْ لا تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالْوِلْدانِ الَّذِینَ یقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْیهِ الظّالِمِ أَهْلُها وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ وَلِیاً وَاجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ نَصِیراً»(4)؛ (چرا در راه خدا، و[براى رهایى] مردان و زنان و کودکانى که[به دست ستمگران] تضعیف شده اند، پیکار نمى کنید؟! همان افراد[ستمدیده اى] که مى گویند: پروردگارا! ما را از این شهر[مکّه]، که اهلش ستمگرند، بیرون ببر[و رهایى ببخش]؛ و از سوى خود، براى ما سرپرستى قرار ده؛ و از جانب خود، یار و یاورى براى ما مقرر فرما). و نیز می فرماید: «وَالَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یهاجِرُوا ما لَکُمْ مِنْ وَلایتِهِمْ مِنْ شَی ءٍ حَتّی یهاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوکُمْ فِی الدِّینِ فَعَلَیکُمُ النَّصْرُ إِلاَّ عَلی قَوْمٍ بَینَکُمْ وَبَینَهُمْ مِیثاقٌ وَاللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»(5)؛ (وکسانى که ایمان آوردند و هجرت نمودند و با مال و جان خود در راه خدا جهاد کردند، و کسانى که[به مؤمنان مهاجر] پناه دادند و یارى نمودند، آنها پشتیبان یکدیگرند؛ و آنها که ایمان آوردند و مهاجرت نکردند، هیچ گونه ولایتى[ تعهّدى] در برابر آنها ندارید تا هجرت کنند. و[تنها] اگر در[حفظ] دین[خود] از شما یارى طلبند، بر شماست که آنها را یارى کنید، جز بر ضدّ گروهى که میان شما و آنها، پیمان[ترک مخاصمه] است؛ و خداوند به آنچه انجام مى دهید، بیناست).
3- جنگ با پیمان شکنان
خداوند متعال می فرماید: «أَ لا تُقاتِلُونَ قَوْماً نَکَثُوا أَیمانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْراجِ الرَّسُولِ وَهُمْ بَدَؤُوکُمْ أَوَّلَ مَرَّهٍ»(6)؛ (آیا با گروهى که پیمانهاى خود را شکستند، و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمى کنید؟! در حالى که نخستین بار، آنها[پیکار با شما را] آغاز کردند). در این که مقصود از قومی که پیمان شکن بودند کیست، اختلاف است: برخی می گویند: مقصود از آنان یهودند که در جنگ احزاب پیمان شکنی کرده و قصد کردند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) را از مدینه خارج کنند، آن گونه که مشرکان او را از مکه اخراج نمودند. و برخی نیز معتقدند که اینان مشرکان قریش و اهالی مکه بودند که ابتدا به نقض پیمان کردند...(7)
4- پیشگیری از فتنه
خداوند متعال می فرماید: «وَقاتِلُوهُمْ حَتّی لا تَکُونَ فِتْنَهٌ وَیکُونَ الدِّینُ للَّهِ ِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوانَ إِلاَّ عَلَی الظّالِمِینَ»(8)؛ (و با آنها پیکار کنید؛ تا فتنه[و بت پرستى، و سلب آزادى از مردم،] باقى نماند؛ و دین، مخصوص خدا گردد. پس اگر[از روش نادرست خود] دست برداشتند،[مزاحم آنها نشوید؛ زیرا] تعدّى جز بر ستمکاران روا نیست) و نیز می فرماید: «وَإِمّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَهً فَانْبِذْ إِلَیهِمْ عَلی سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا یحِبُّ الْخائِنِینَ»(9)؛ (و هرگاه[با ظهور نشانه هایى،] از خیانت گروهى بیم داشته باشى بطور عادلانه پیمان با آنها را لغو کن؛ زیرا خداوند، خائنان را دوست نمى دارد).
از این آیات و آیات دیگر استفاده می شود که جنگ و قتال موقف استثنایی است که در مواقع خاصی تشریع شده است و در غیر این مواقع، اسلام مخالفان خود را دعوت به نیکی و عدل می کند. و این اوج تسامح و قلّه صلح و امنیت بین ادیان است. لذا خداوند سبحان می فرماید: «لا ینْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ»(10)؛ (خدا شما را از نیکى کردن و رعایت عدالت نسبت به کسانى که در امر دین با شما پیکار نکردند و از خانه و دیارتان بیرون نراندند نهى نمى کند؛ چرا که خداوند عدالت پیشگان را دوست دارد). اسلام، مسلمانان را به تجدید نظر در تعامل و نگرش به صلح دعوت کرده و دستور می دهد تا در اوّلین فرصت، دست از جنگ و قتال با مخالفان بردارند، آنجا که می فرماید: «فَإِنِ اعْتَزَلُوکُمْ فَلَمْ یقاتِلُوکُمْ وَأَلْقَوْا إِلَیکُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَکُمْ عَلَیهِمْ سَبِیلاً»(11)؛ (پس اگر از شما کناره گیرى کرده و با شما پیکار ننمودند،[بلکه] پیشنهاد صلح کردند، خداوند براى شما راهى براى تعرض بر آنان قرار نداده است).(12)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.