نسخ آياتی از قرآن توسط آيات ديگر نشانه ای از بشری بودن آن!

در قرآن آياتی حکم آيات قبلی را نسخ و حکم متفاوت و جدیدی را بیان می کند؛ آیا این تناقض نیست؟! اگر قرآن وحی الهی است، چرا هر روز احکام آن تغيير می کند؟!

نسخ طبق تعریف اصطلاحی عبارت است از رفع قانون سابق ـ که هنگام تشریع بر حسب ظاهر اقتضای دوام داشت ـ به وسیله قانون بعدی، به صورتی که اجتماع آن دو با هم ممکن نباشد. در نسخ رأی جدیدی ایجاد نمی شود چون این مطلب بر خدا محال است. زیرا مستلزم تغییر رأی در اثر خطا یا نقص است و این هر دو از ذات خداوند منتفی است. نسخ تنها به ما خبر می دهد که زمان اعتبار حکم قبلی به آخر رسیده است. یعنی رأی و نظری تغییر نکرده است، زیرا که از اول بنا به این تغییر بوده است. ذات مقدس خداوند بر اساس علم بی پایان خود، از تغییر مصالح و مفاسد احکامی که تشریع کرده و به تبع آن از تغییر احکام آن موضوعات مطلع است و فقط آگاهی خود را در قالب وضع قوانین جدید و نسخ قوانین گذشته، به اطلاع بشر نیز می رساند. در صورتی نسخ، اختلاف و تناقض محسوب می شود که به معنای ابطال حکم سابق با تمام خصوصیّات آن باشد. در صورتی که نسخ به معنای پایان یافتن «زمان حکم» و نه «ابطال» آن است.

منظور از جاهل قاصر و مقصّر

«جاهل قاصر» و «جاهل مقصر» به چه کسی می گویند و حکم اعمال آنها چیست؟

جهل انسان به حكم شرعی، گاهی به خاطر دور بودن شخص از مراکز علم و عدم امکان دسترسی به منابع تحقیقاتی یا به خاطر فرو رفتن در غفلت و سهو و خطاست به طوری که احتمال اشتباه بودن کارهایش را نمى دهد. به این شخص «جاهل قاصر» گفته می شود.
جاهل قاصر عقاب نمی گردد و هر کدام از اعمالش که با واقع موافق باشد یا با فتوای صحیح مجتهدی که باید از او تقلید می کرد مطابق باشد، صحیح است و هر آنچه با آن مخالف باشد، فاسد است.

در مقابل کسی که امكان آموختن مسائل و دسترسی به منابع و اسباب علم را داشته ولى در فراگيرى آن كوتاهى كرده است و در جهل و بى خبرى مانده، «جاهل مقصر» است.
جهل چنین جاهلی به هیچ وجه معذور و موجه نیست و عمل برآمده از چنین جهلی در صورت عدم موافقت با واقع، عقاب آور است. حتی برخی فقها حکم به معصیت کار بودن او به سبب عدم فراگیری احکام داده اند.

ضرورت عصمت پیامبران الهی؟

چه لزومی دارد پیامبران معصوم باشند؟ مگر هدف بعثت انبياء بدون عصمت محقق نمي شود؟

هدف از بعثت پیامبران هدایت نوع بشر است؛ مقتضای این هدف آن است که پیام های خداوند سالم به دست مردم برسد. اگر پیامبران از گناه و خطا معصوم نباشند احتمال دروغ و تحریف حقایق و خطا و اشتباه، در کلمات آنها راه پیدا می کند و سخنان آنها قابل اعتماد نخواهد بود. عصمت انبیاء نقش الگو بودن پیامبران را نیز محقق می سازد و یک اتمام حجتی است برای همه بندگان. بنابراین مقتضای رحمت الهی برای هدایت نوع بشر، عصمت کامل انبیاء(ع) است؛ یعنی فراهم کردن هر چه بیشتر زمینه هدایت مردم، بر خدا واجب است.

نقش «الگو» در تربیت انسانها

«الگو» و «اسوه» چه جایگاهی در تعلیم و تربیت انساها دارد و عالی ترین الگوهای تربیتی چه کسانی هستند؟

علمای تعلیم و تربیت اتفاق نظر دارند که یکی از موثرترین شیوه های تربیت صحیح، ارائه الگوهای تربیتی صحیح  است. آری اگر مربّی ویژگی های لازم را دارا باشد، عملاً می تواند برای متربی الگو باشد. لذا باید اسوه و الگوی دیگران، در رفنارش عاری از خطا و اشتباه باشد. از این روست که خداوند بر بندگانش منّت نهاده و بندگان برگزیده و معصوم خود را به عنوان الگوهای کامل معرفی کرده است. پس بهترین شیوه در تعلیم و تربیت استفاده از مقام تربیتی معصومین(ع)، و سیره رفتاری آنان است.

عذر خواهی های حضرت موسی(ع)؟!

حضرت موسی(ع) در همراهی خود با حضرت خضر(ع) چندین بار به حضرت خضر(ع) اعتراض می کند؛ و سپس عذر خواهی می کند. در اینجا سوال پیش می آید که مگر حضرت موسی(ع) معصوم نیست؟! پس چرا کاری می کند که موجب عذر خواهی است؟!

اولا: حضرت خضر(ع) طبق حکمت و اذن و فضل پروردگار به ابوابى از باطن علوم احاطه داشته كه موسى(ع) از آن آگاهى چندانى داشت. به همین خاطر وقتی حضرت موسی(ع) رفتار حضرت خضر(ع) را با معیار علوم ظاهری و احکام شریعت ارزیابی کرد، آنها را خارج از این ضوابط ظاهری می یافت و به حضرت خضر(ع) اعتراض می کرد و حق نیز این بود که اعتراض کند. وقتی منشأ چنین اعتراضی از سوی موسی(ع) عدم اطلاعش از تفاوت های مبنایی دانش ها، علوم و معارفی باشد که خداوند به هر کدام از او و خضر(ع) عطا کرده است، منافاتی با عصمت ندارد.
ثانیا: اظهار پشیمانی از اعتراضات و قضاوت های مورد اشاره در داستان موسی(ع) و خضر(ع) منافاتی با موضوع عصمت ندارد. چرا كه نه مربوط به اساس دعوت نبوت است و نه فروع آن و نه تبليغ دعوت. بلكه در مساله ای صرفا عادى و مربوط به زندگانى روزمره است. آنچه مسلم است هيچ پيامبرى در دعوت نبوت و شاخ و برگ آن مطلقا گرفتار خطا و اشتباه نمی شود و مقام عصمت او را از چنين چيزى مصون مى دارد.

تفاوت دو مفهوم «وحی» و «الهام»

آیا مفهوم «وحی» با مفهوم «الهام» یکسان است یا با هم تفاوت دارند؟

پديده «وحى» هم همانند «اِلهام»، به تابناك شدن درون در مواقع خاص اطلاق مى شود؛ با اين تفاوت كه منشأ «الهام» بر الهام گيرنده پوشيده است، ولى منشأ «وحى» بر گيرنده وحى كه پيامبرانند روشن مى باشد. به همين علت، پيامبران هرگز در گرفتن پيام آسمانى دچار حيرت و اشتباه نمى‌ شوند، زيرا آگاهى حضورى كاملى بر منشأ «وحى» و كيفيت انجام آن دارند.

عوامل شکست سپاه اسلام در جنگ «أحد»؟

قرآن کریم چه مواردی را به عنوان عوامل شکست سپاه اسلام در جنگ «أحد» معرفی می کند؟

این عوامل عبارتند از: 1. اشتباه در محاسبه كه براى بعضى از تازه مسلمانان پيدا شده بود و گمان می کردند كه در تمام جنگ ها خداوند آنان را با امداد غيبى پیروز می کند، و تلاش و كوششى لازم نيست. 2. عدم انضباط نظامى و مخالفت ياران «عبداللّه بن جبير» با فرمان مؤكّد پيامبر(ص) دائر بر عدم ترك تنگه احد. 3. دنيا پرستى جمعى از مسلمانان جهت جمع آورى غنائم. 4. غرور و غفلت ناشى از پيروزى. 5. رها كردن مركز فرماندهى.

نشانه هاي افراد «غافل»

نشانه هاي افراد «غافل» چيست؟

قرآن در بیان نشانه های افراد غافل می فرماید«حساب مردم نزديك شد و آنها در بى خبرى اعراض كننده هستند * هيچ پندى جديد از طرف پروردگارشان نيامد، مگر اين كه شنيدند و بازى كردند * قلب هاى آنها لهو و مشغول به كارهاى بى ارزش بود». هم چنین امام صادق(ع) در این باره می فرماید: «اى فرزندم براى غافل سه نشانه است مشغول شدن به كارهاى بى ارزش، اشتباه و خطا كردن و فراموشى». در واقع انسان غافل چون مشغول دنیا شده و آن را محبوب قلب خود کرده و به کار لهو و بیهوده سرگرم شده، از خدا و قیامت غافل می شود.

نگاهی به فوائد «ذكر»

«ذكر» چه آثار و فوائدي برای مومن دربر دارد؟

ذکر و یاد خداوند آثار و فوایدی دارد که از جمله آنها این موارد است: ذکر موجب اصلاح قلب می شود؛ باعث زنده شدن دل است؛ باعث قوت قلب و برطرف كننده زنگار قلبها است؛ موجب شفاء قلبها است؛ دوركننده شيطان است؛ موجب دوری از نفاق است؛ باعث محبت به خدا مى شود؛ مايه مصونيت از اشتباه و خطا است؛ موجب شرح صدر است و ...

اهميت «سكوت» در منابع اسلامي

در منابع اسلامي چه ارزش و اهميتي براي «سكوت» بيان شده است؟

در روایات تاکید زیادی به «سکوت» شده و آمده است که: نگه داری زبان كليد همه راحتي هاى دنيا و آخرت است و رضايت خداوند در آن می باشد و موجب سبك شدن حساب می شود و حفاظت از خطاها و لغزشها می کند. سكوت هم چنين از اخلاق انبیاء و اولیاء الهی شمرده شده است.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313