ماجرای «غزوه أحد»

ماجرای «غزوه أحد» چگونه بود؟

مدتی بعد از شكست قريش در جنگ بدر، ابوسفيان با 5000 سرباز مجهز از مكّه خارج شد. قضیه به پيامبر(ص) گزارش شد و ایشان شوراى جنگى تشكيل داد. مسلمین راهی میدان شده و در ابتدای جنگ بر مشرکان فائق آمدند ولی بی انضباطی و تخلّف عده ای از تازه مسلمانان باعث شد ورق برگردد و تعداد زیادی از مسلمین شهید و مجروح شده و شیرازه سپاه از هم بپاشد. با این حال پیامبر(ص) دوباره سپاه را گرد هم آورد و به تعقیب لشکر قریش پرداخت. این مانور سیاسی باعث شد روحیه و ابهت مسلمانان حفظ شده و مشرکان تضعیف شوند.

عوامل شکست سپاه اسلام در جنگ «أحد»؟

قرآن کریم چه مواردی را به عنوان عوامل شکست سپاه اسلام در جنگ «أحد» معرفی می کند؟

این عوامل عبارتند از: 1. اشتباه در محاسبه كه براى بعضى از تازه مسلمانان پيدا شده بود و گمان می کردند كه در تمام جنگ ها خداوند آنان را با امداد غيبى پیروز می کند، و تلاش و كوششى لازم نيست. 2. عدم انضباط نظامى و مخالفت ياران «عبداللّه بن جبير» با فرمان مؤكّد پيامبر(ص) دائر بر عدم ترك تنگه احد. 3. دنيا پرستى جمعى از مسلمانان جهت جمع آورى غنائم. 4. غرور و غفلت ناشى از پيروزى. 5. رها كردن مركز فرماندهى.

نقش امام علی(ع) در جنگ اُحد

حضرت علی(ع) چه شجاعت هائی از خود در جنگ اُحد نشان دادند؟

 پس از آغاز جنگ پرچمداران قریش یکى پس از دیگرى به دست تواناى على(ع) کشته شدند و سرنگونى پى در پى پرچم باعث ضعف و تزلزل روحیه سپاه قریش گردید و افرادشان پا به فرار گذاشتند. همچنین بعد از ترک تنگه احد توسط مسلمین و حمله مشرکین به عقبه سپاه، على(ع) با شجاعت و رشادتى بى نظیر در کنار پیامبر(ص) شمشیر مى‏ زد و از وجود مقدس پیشواى عظیم الشان اسلام در برابر یورشهاى مکرر فوجهاى متعدد مشرکان حراست مى‏ کرد. آن روز صدایى از آسمان شنیده شد که مکرر مى‏ گفت: «لاسیف الا ذوالفقار و لا فتى الا على».
 

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق عليه السلام :

«اني ما شربت ماء باردا الا و ذکرت الحسين‏»

من هرگز آب سرد ننوشيدم مگر اين‏که به ياد حسين عليه السلام افتادم.

امالى صدوق، ص 122