پاسخ اجمالی:
جهل انسان به حكم شرعی، گاهی به خاطر دور بودن شخص از مراکز علم و عدم امکان دسترسی به منابع تحقیقاتی یا به خاطر فرو رفتن در غفلت و سهو و خطاست به طوری که احتمال اشتباه بودن کارهایش را نمى دهد. به این شخص «جاهل قاصر» گفته می شود.
جاهل قاصر عقاب نمی گردد و هر کدام از اعمالش که با واقع موافق باشد یا با فتوای صحیح مجتهدی که باید از او تقلید می کرد مطابق باشد، صحیح است و هر آنچه با آن مخالف باشد، فاسد است.
در مقابل کسی که امكان آموختن مسائل و دسترسی به منابع و اسباب علم را داشته ولى در فراگيرى آن كوتاهى كرده است و در جهل و بى خبرى مانده، «جاهل مقصر» است.
جهل چنین جاهلی به هیچ وجه معذور و موجه نیست و عمل برآمده از چنین جهلی در صورت عدم موافقت با واقع، عقاب آور است. حتی برخی فقها حکم به معصیت کار بودن او به سبب عدم فراگیری احکام داده اند.
پاسخ تفصیلی:
هنگامی که مردمان جاهل به حکم خدا و وظیفه شرعی شان را بررسی می کنیم، می بینیم که آنها اقسام مختلفی دارند.
جاهل قاصر
بعضی از مردم به خاطر دور بودن از مراکز علم، امکان دسترسی به منابع اطلاعاتى و تحقیقاتی در اختيار ندارند، يا به خاطر فرو رفتن در غفلت و سهو و خطا، اصلا احتمال خطا و اشتباه بودن کارهای شان را نمى دهد و یقین دارند که انجام فعلی خاص که در واقع حرام است، حلال و انجام فعل خاص دیگری که در واقع حلال است، حرام می باشد. در اين صورت به این گونه جاهلان، «جاهل قاصر» گفته می شود.(1)
چنین اشخاصی اگر در انجام وظیفه شان کوتاهی و خطا کنند از آنجایی که امر بر آنها مشتبه شده و به نظرشان حق همان چیزی بوده که به نظرشان رسیده – یعنی در خطاکاری جاحد نبوده اند – چنین اشخاصی اگر براى تشخيص حق، تلاش و كوشش لازم را به عمل آورده و در اين راه مرتكب تقصيرى نشده باشند، نه تنها در پيشگاه خدا معذّب نيستند بلكه در برابر اعمال شان پاداشى هم خواهند داشت. (2)
به تعبیر دیگر، جهل چنین جاهلی به حکم واقعی، از آنجا که هیچ گونه دسترسی عقلی یا شرعی به آن حکم واقعی نداشته، جهلی موجه است.(3)
ملحق بودن خطا در اجتهاد به حکم جاهل قاصر
موجّه بودن جهل به حکم واقعی البته صورت دیگری نیز دارد و آن هم جایی است که کسی به واسطه اجتهاد صحیح یا تقلید صحیح، عمل خطا و خلاف واقع خود را صحیح بداند.(4) یعنی مجتهدی علم به حکم واقعی ندارد و بعد از جست و جوی حکم واقعی نیز به آن دست نمی یابد. اما در مقام عمل با اعتماد به حجّتی شرعی، عملی را برخلاف حکم واقعی انجام می دهد. چنین شخصی هم خودش و هم مقلّدانی که بر اساس فتوای او عمل کرده اند، جاهل قاصرند.(5)
به این مثال توجه کنید: شخصی نمی داند که در رکعت سوم نماز واجب است که تسبیحات را سه مرتبه بخواند یا یک مرتبه. او بعد از تلاش و جست و جو برای یافتن حکم واقعی این مسأله، باز هم نمی تواند به حکم واقعی و عمل واجب در این مسأله دست یابد اما به روایتی دست می یابد که مفادش کافی بودن یک مرتبه قرائت تسبیحات است و شخص نیز بر طبق مفاد این روایت در نماز خود عمل می کند. در حالی که حکم واقعی، سه مرتبه قرائت تسبیحات است. چنین شخصی جاهل قاصر است. حتی اگر شخص به روایتی که کافی بودن یک مرتبه قرائت تسبیحات را بیان می کند دست نیابد و در مقام عمل – بر خلاف حکم واقعی که برای او پوشیده ماند - به اصل عملی برائت ذمه از قرائت بیش از یک تسبیح نیز عمل کند، باز هم جاهل قاصر است. درباره مقلّدی که در مسأله تسبیحات رکعت سوم به فتوای چنین مجتهدی عمل می کند نیز همین معنا صادق است و او نیز جاهل قاصر است و جهل هر دوی آنها موجّه است.
صحت یا بطلان اعمال جاهل قاصر؟
موجه بودن جهل جاهل قاصر – همان طور که پیش از این نیز گفتیم – به این معناست که او به خاطر مخالفت با واقع عقاب نمی گردد. علما اتفاق نظر دارند که جاهل قاصر عقاب نمی گردد؛ زیرا بر فرض قصور و بی تقصیرى، عقاب برخلاف عدل است. اما ممکن است این سوال به ذهن برسد که موجه بودن جهل او به معنای صحیح بودن اعمالش نیز هست؟ در پاسخ باید گفت هر کدام از اعمالش که با واقع موافق باشد یا با فتوای صحیح مجتهدی که باید از او تقلید می کرد مطابق باشد، صحیح است و هر آن چه با آن مخالف باشد، فاسد است.(6)
جاهل مقصر
برخلاف جاهل قاصر، جاهل مقصر جاهلى است كه امكان آموختن مسائل را داشته ولى در فراگيرى آن كوتاهى كرده است. یعنی منابع اطّلاعاتى و تحقيقاتى در اختيار داشته و به اسباب علم نیز دسترسی داشته اما با تقصیر خود و بر اثر سستى و تنبلى و سهل انگارى به سراغ علم و به دنبال تحقیق نرفته و در جهل و بى خبرى مانده است و در عین حال از جهل خود با خبر است و می داند که نمی داند.(7) جهل چنین جاهلی به هیچ وجه معذور و موجه نیست. چنین انسانی در حکم عالم بوده و به جاهل ملحق نمی شود.(8)
مثلا کسی که شک داشته باشد برای صحت نماز صبح نیاز به خواندن حمد و سوره هست یا نه و با این حال هیچ پرسش یا تلاش و جست وجویی برای یافتن حکم واقعی این شک نمی کند چنین شخصی جاهل مقصر است و اگر با امکان احتیاط در خواندن یا نخواندن حمد و سوره یا امکان پرس و جو برای روشن شدن حکم وجوب یا عدم وجوب خواندن حمد و سوره، باز هم بدون هیچ احتیاط یا پرس و جویی حمد و سوره را به این بهانه که نسبت به حکمش جهل دارد، نخواند، معصیت کار است و به خاطر این کار، مورد عقاب قرار می گیرد.(9) زیرا اینگونه جهل موجه نیست.
صحت یا بطلان عمل جاهل مقصر
عمل جاهل مقصر از لحاظ وضعی (صحت یا بطلان) چه حکمی دارد؟ در این باره بین مشهور فقها این عقیده وجود دارد که اگر جاهل مقصر، «مأمور به» را با وجود تمام اجزا و شرایط و نبود تمام موانع و با قصد قربت به جا آورد، عمل او صحیح است و گرنه عملش صحیح نبوده است.(10)
آیا جاهل مقصر به خاطر عدم فحص و یادگیری عقاب می شود؟
یکی از بحث های مهم راجع به جاهل مقصر این است که چنین شخصی به خاطر عدم فحص حکم واقعی سزاوار عقاب هست یا نه؟ در این باره چند دیدگاه وجود دارد:
مشهور معتقدند او به خاطر ترک تکلیف واقعی عقاب مى شود؛ نه به خاطر ترک تعلم آن. البته برخى نیز جاهل مقصر را به خاطر ترک تعلم - مطلقا - مستحق عقاب مى دانند. این نظریه به مرحوم محقق اردبیلی و صاحب مدارک منتسب است.
گروهى نیز جاهل مقصر را به خاطر ترک تحصیل آن علمى که موجب نرسیدن وى به واقع مى شود، مستحق عقاب مى شمارند. این نظریه از گفته های محقق نائینی است. نظریه دیگری که از گفته های مرحوم آخوند خراسانی جمع بندی می شود تفصیل بین تکالیف مطلقه و تکالیف مشروطه و موقته است. در قسم اوّل، عقاب بر ترک واقع و در قسم دوم بر ترک تعلّم می باشد.(11)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.