حمله اعراب به ایران، نتیجه تحریک جاه طلبانه سلمان فارسی!

آیا درست است که ورود اعراب به ایران به تحریک شخص سلمان فارسی بوده و او اعراب را نسبت به نقطه ضعفهای ایرانیان آگاه ساخت؟! آیا او آدم جاه طلبی بوده که به خاطر سهیم شدن در قدرت، اسلام آورد؟!

اولا: سلمان یک دهقان زاده جهانگرد بود؛ او در هیچ ساختار دیوانی یا نظامی طبقاتی ساسانیان حضور نداشت تا اطلاعاتی از سازمان های دیوانی و نظامی ایرانی داشته باشد. ضمن اینکه از زمانی که سلمان فارسی در پی حقیقت، از ایران خارج شده بود، تا زمانی که نبردهای مسلمانان با امپراتوری ساسانی درگرفت، چندین سال گذشته بود. طبیعی است در طی این زمان، بسیاری از اموری که ممکن است امروز اسرار جنگی و امنیتی به شمار آیند، فردا روز چیزی جز یک مشت اطلاعات سوخته و بی مصرف نباشند.
ثانیا: منابع تاریخی شهادت می دهند که حضور سلمان فارسی نه تنها به گسترش درگیری و جنایت های جنگی نیانجامید، بلکه برعکس موجب جلوگیری از خونریزی شد. او هنگامی که لشکر مسلمانان به مدائن رسید، از در صلح جویی با مردم شهر صحبت کرد و با تدبیر خیرخواهانه موجب تسلیم بدون درگیری شهر تیسفون و پیوستن چهار هزار نفر از سپاهیان ایران به لشکر اسلام شد.
ثالثا: سلمان فارسی به قدری زاهد بود که زیر سایه درختان و دیوارها می زیست و با ساختن خانه برای خودش مخالف بود، تا آنکه به اصرار یکی از دوستانش به اقامت در منزلی رضایت داد که بسیار کوچک و ساده بود. سهمی که از بیت المال می گرفت را به نیازمندان می داد و از راه سبدبافی و کارهایی از این دست، ارتزاق می کرد. چگونه می توان چنین شخصی را به قدرت طلبی و جنگ افروزی متهم کرد؟!

دیدگاه قرآن و انجیل درباره «بشارت پيامبری حضرت محمّد (ص)»؟

قرآن کریم درباره «بشارت پيامبری حضرت محمّد (ص)» چه اختلاف نظری با دیگر کتب آسمانی دارد؟

قرآن، بشارت مسيح(ع) به آمدن پيامبر اكرم(ص) را مورد اشاره قرار داده است و اين مژده در ميان بشارت‌هاى مسيح(ع) وجود دارد؛ لکن این موضوع در ترجمه‌ها به گونه‌اى تحريف شده است. و این تحریف از آن جهت است که زبانى كه مسيح با آن اين بشارت را داده زبان عبرى است و زبان انجيل يوحنّا كه اين بشارت را نقل كرده نيز عبرى است؛ اما پس از ترجمه به زبان يونانى - كه مشخص نيست توسط چه كسى ترجمه شده - اصل آن گم شده و اثرى از آن نيست.

«ورقة بن نوفل» و داستان ساختگي منتسب به او

«ورقة بن نوفل» که بود و داستان ساختگی که به او نسبت می دهند، چیست؟

«ورقة بن نوفل» از عموزادگان حضرت خديجه(س) و فردى كم سواد بود؛ ولي كتاب هائي خوانده بود. بر اساس افسانه ای گفته می شود او پيامبر(ص) را از نگرانى كه در آغاز بعثت برايش رخ داده بود، نجات داد و با اطميناني كه او داد پيامبر(ص) به آرامش دست يافت. در پاسخ به این داستان ساختگي بايد گفت: 1. سلسله سند داستان به شخص نخست كه شاهد داستان است نمى رسد، لذا روايت اين داستان، مرسله است. 2. وجود اختلاف در نقل داستان، خود گواه ساختگى بودن آن است. 3. به گفته بسياري از مورّخين، ورقه تا ظهور دعوت پیامبر(ص) زنده بود؛ اما هرگز به دين اسلام مشرف نگرديد و سرانجام كافر از دنيا رفت [چطور فرد كافري مي تواند به پيامبر(ص) آرامش دهد؟!].

بوسه زنی بدکاره بر پای مسیح(ع)!

ماجرای شستن پاهای حضرت عیسی(ع) توسط «مریم مجدلیه» با اشک چشم و بوسه بر پاهای ایشان چیست؟ آیا با شأن حضرت عیسی(ع) سازگاری دارد؟!

جزئیات نقل شده در «انجیل» راجع به این داستان مجعول و میزان زنندگی آن، نشان می دهد که این چنین واقعه ای چه اندازه از ساحت مقدس انبیای الهی دور و چه میزان بی اساس و ساختگی است.
پذیرش اینکه زنی بد کاره – با توجیه اینکه در مقام توبه است – با اشک هایش پاهای شخصیتی قدیس را بشوید(!) با موهایش آن ها را خشک و مدام بر آنها بوسه بزند چیزی است که حتی از کشیشی معمولی هم بعید است چه برسد به نبی اولوالعزم الهی.
آثار خرافى و افسانه ای بودن این داستان از ظاهر آن کاملا نمایان است. كو آن همه اشک چشم كه كسى پاى ديگرى را [به جاى آب] با آن بشويد و با موهايش خشک كند؟!

پذیرش اعمال اهل کتاب، در صورت مطابقت با شریعتشان!

آیا بزرگداشت اهل کتاب، وعده پاداش به آنها و پذیرش اعمالشان، تاییدی بر پلورالیسم است؟

بزرگداشت گروهی از اهل کتاب در قرآن و وعده پاداش به آن ها هرگز به معنای تایید همه آنها نیست، زیرا قرآن در آیات زیادی صریحا ایمان نیاوردن به خاتم انبیاء(ص) را مساوی کفر و باعث عقاب می داند. انبیاء گذشته همگی به آمدن پیامبر خاتم(ص) بشارت می دادند و اساسا یکی از دستورات تورات و انجیل، ایمان به پیامبر خاتم(ص) است.
معنای این آیات فقط بزرگداشت آن دسته از اهل کتاب است که قبل از بعثت خاتم انبیاء(ص) در انتظار ایشان بودند و نیز کسانی که پس از بعثت، با تطبیق اوصاف یاد شده در کتب آسمانی قبلی بر آن حضرت(ص)، به ایشان ایمان آوردند؛ درواقع بزرگداشت ایمان و اسلام آوردن آنان است، نه بزرگداشت اهل کتاب بودن آنان.

 

تحریف تورات و انجیل از منظر قرآن کریم؟

آیا قرآن انجیل و تورات را تحریف شده می داند؟

آیاتی در قرآن وجود دارد که به تحریف قسمت هایی از تورات و انجیل که باب میل اهل کتاب نبوده اشاره دارد؛ از جمله: «يَسمعُون‏ كَلامَ الله ثم يُحرّفُونه» و «يَلوُونَ‏ ألسِنتَهُم‏ بِالكِتابِ‏ لِتحسبُوهُ من الكِتابِ وَ ما هُو من الكِتابِ» و «يُحرّفُونَ الكَلِمَ عَن مَواضعهِ‏». همچنین تفاوت اساسی قرآن با تورات و انجیل در نقل داستان انبیاء به تحریف شدگی این دو کتاب در این باره دلالت دارد. با وجود اینها در قرآن شواهدی است که قسمت هایی از این دو کتاب در زمان نزول قرآن تحریف نشده، مانند تعبیر «مُصدّق لِما مَعهُم‏» در آیاتی از سوره بقره و مائده.

جریان مباهله

جریان مباهله چیست؟

پس از آنکه پیامبر(ص) اسلام رابر ساکنان نجران عرضه کرد، آنها قبول نکردند و قرار بر مباهله شد. پیامبر(ص) با على(ع) و فاطمه(س) و حسن و حسین(ع) پا به میدان مباهله گذاشت؛ اسقف نجران وقتی پیامبر(ص) را با عزیزانش دید گفت من چهره هایى را مى بینم که هرگاه دعا کنند بزرگترین کوهها از جاى کنده شود، فوراً کنده مى شود. بنابراین دست از مباهله برداشتند و به جزیه رضایت دادند.

نگاهی به تاریخچه «پلورالیسم»

«پلورالیسم» از چه تاریخی وارد ادبیات دینی جهان گردید؟

«پلورالیسم» نخست توسط «هرمان توتسه» فیلسوف و طبیعی دان آلمانی مطرح شد. او معتقد بود هر چند اشیای عالم متکثّرند، اما مستقل نبوده و با یکدیگر پیوند دارند. این نظریه در ادامه به تعدد ادیان حق رسیده، و «یانیس بسکیونون» اسقف اعظم ارتدکس، در جهت رشد نظریه پلورالیسم، معذوریت پیروان جاهل ادیان غیر مسیحی را اعلام کرد. سپس این نظریه وارد جهان عرب و شبه قاره هند شد و توسط «حسن حنفی» و «نصر حامد ابوزید» تبیین و بسط یافت. ورود این نظریه در ایران به نیم قرن قبل بر می گردد که با عنوان صراط های مستقیم گسترش یافت.

دین پیامبر اسلام(ص) قبل از بعثت؟

دین پیامبر اسلام(ص) قبل از بعثت چه بوده است؟

پیامبر اکرم(ص) قبل از بعثت پیرو آیین هاى پیشین نبود، بلکه برنامه‌ اى مخصوص خود داشت که از طریق الهام فرشته بزرگ خدا به او اعلام مى‌ شد و آن حضرت مطابق این برنامه ویژه عمل مى‌ کرد.

اقسام «مرتد» در روایات معصومین(ع)

بر اساس روایات معصومین(ع) «مرتد» به چند قسم تقسیم می شود؟

بر اساس روایات، «مرتدّ» به دو قسم فطری و ملی تقسیم می شود. مانند این روایت که علی بن جعفر از برادرش امام کاظم(ع) درباره حکم مسلمانی که مسیحی شده سؤال کرد، که حضرت فرمودند: «کشته می شود و او را توبه نمی دهند». سپس درباره شخصی مسیحی سوال کرد که اسلام آورده، اما از اسلام برگشته است؟ حضرت فرمودند: «توبه داده می شود، اگر برگشت[او را رها کنید] و در غیر این صورت باید کشته شود». همچنین شهید ثانی می گوید: «مرتدّ بر دو قسم است: فطری و ملّی، مرتدّ فطری کسی است که بر اسلام متولد شده و از آن خارج شده است».

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

من احب الحسن و الحسين احببته و من احببته احبه الله و ادخله جنات النعيم و من ابعضهما او بغى عليهما ابغضته و من ابغضته ابغضه الله و ادخله جهنم و له عذاب مقيم.

کنز العمال 12/121