پاسخ اجمالی:
«پلورالیسم» نخست توسط «هرمان توتسه» فیلسوف و طبیعی دان آلمانی مطرح شد. او معتقد بود هر چند اشیای عالم متکثّرند، اما مستقل نبوده و با یکدیگر پیوند دارند. این نظریه در ادامه به تعدد ادیان حق رسیده، و «یانیس بسکیونون» اسقف اعظم ارتدکس، در جهت رشد نظریه پلورالیسم، معذوریت پیروان جاهل ادیان غیر مسیحی را اعلام کرد. سپس این نظریه وارد جهان عرب و شبه قاره هند شد و توسط «حسن حنفی» و «نصر حامد ابوزید» تبیین و بسط یافت. ورود این نظریه در ایران به نیم قرن قبل بر می گردد که با عنوان صراط های مستقیم گسترش یافت.
پاسخ تفصیلی:
اصطلاح «پلورالیسم» را گویی نخستین بار «هرمان توتسه» (1817-1881 م) فیلسوف و طبیعی دان آلمانی در سال 1841 م در کتاب خود به نام «مابعد الطبیعه» به منظور نمایاندن کثرت عناصر و عوامل در طبیعت، وارد فلسفه غرب کرد. او بر این باور بود که اشیای عالم هر چند متکثّرند، اما بر یکدیگر تأثیر و تأثّر، و فعل و انفعال دارند، پس مستقل نیستند؛ زیرا تأثیر فرد مستقل بر فرد مستقلّ دیگر معنی ندارد، بنابراین با هم پیوند معنوی دارند.(1)
«پلورالیسم» دینی در غرب با یک حرکت تدریجی از ملایم ترین وجه آن (پلورالیسم هنجاری و اخلاقی) آغاز و امروزه به شدیدترین وجه آن؛ یعنی تعدّد ادیان حق رسیده است. اسقف اعظم ارتدکس جهان «یانیس بسکیونون» در شمار نخستین کسانی است که از گفت و گوی بین ادیان سخن گفته است. گام دوم در رشد نظریه «پلورالیسم»، طرح «پلورالیسم» نجات بخشی و معذوریت پیروان جاهل ادیان غیر مسیحی بود که در سال 1854 میلادی از سوی شخص پاپ اعلام گردید. و در سال 5 -1963 میلادی دومین شورای «واتیکان»، مسلمانان معذور را موحّد خواند.
«جان هیک»، متولد 1922 بزرگ ترین نظریه پرداز معاصر «پلورالیسم»، حرکت «واتیکان» را مهم و ارزنده اما ناقص ارزیابی کرد؛ چه آن که بیانیه یاد شده، مسلمانان غیر معذور و غیر مسلمانان را در بر نمی گرفت. از این رو وی به هدف شکستن دیوار انحصار گرایی دینی، وجه فرجامین «پلورالیسم» و نظریه «پلورالستیک» حقیقت شناختی(بهره مندی تمام ادیان از حقانیت و رستگاری) را پی ریخت.
اندیشه های «پلورالیستی»، پس از غرب و دنیای مسیحیت به جهان عرب و شبه قاره هند راه یافت. اندیشه وران عرب که از ایده «پلورالیسم» به «علمانیت» تعبیر می کردند، به دو گروه موافق و مخالف تقسیم گشتند. چهره هایی چون «حسن حنفی» و «نصر حامد ابوزید» از مدافعان و تئوری پردازان معاصر دنیای عرب در جهت تبیین و بسط اندیشه «پلورالیسم» دینی و حقیقت شناختی اند.
«پلورالیسم» در شبه قاره هند، بیش از دنیای عرب با اقبال مواجه شد. گرایش های «پلورالستیک» در نیمه نخست قرن بیستم، دانشمندان هندی؛ همچون پروفسور «راد کرشینان و روبیندو» را بر آن داشت که درصدد تلفیق آیین هندو و مسیحیت در مذهب عام تری برآیند تا در نتیجه مذهب جدیدتری را فراهم آورند.
«گاندی» در دفاع از نگرش «پلورالیستی» و تبیین آن نوشت: «قاعده زرّین، رواداری متقابل است؛ زیرا همه ما هرگز عقاید یکسانی نداریم و همواره تنها بخشی از حقیقت را از زوایای مختلف می بینیم».(2)
پیشینه اندیشه های «پلورالیستی» در ایران را به نیم قرن پیش بر گردانده اند، امّا نه با نام «پلورالیسم» یا عناوین دیگر چون صراطهای مستقیم و یا... بلکه از تعدّد ادیان حق و انحصار یا عدم انحصار آن در اسلام سخن به میان می آمده و کسانی چون «کیوان قزوینی» و سپس «علامه طباطبایی» و «شهید مطهری» از منظر وحدت دین حق به ادیان موجود جهان می نگریسته اند.
البته اگر از منظر درون دینی به مسأله بنگریم بحث از حقّانیت اسلام به مثابه آخرین پیام آسمانی از سلسله ادیان الهی و وحیانی، با آشکارترین وجه آن در قرآن آمده است.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.