قرآن منبع همه دانشها!

با توجه به اینکه بسیاری از یافته ها و دانش های بشری در قرآن نیست، چگونه قرآن مدعی بیان تمام امور می باشد و می گوید: «هيچ تر و خشكى نيست، مگر آنكه در كتاب مبين آمده است» و نیز می گوید: «هيچ چيزى در كتاب الهى فروگذار نشده است»؟!

قرآن كتاب تربيت و هدايت است؛ در آیاتی از قرآن که می گویند همه چیز در آن بیان شده و چیزی فرو گذار نشده است، منظور از «همه چيز» تمام امورى است كه براى پيمودن راه تربيت و هدايت لازم است. قرآن دایرة المعارفی بزرگ و گردآمده از همه گزاره های جزئی و فرمول های علومی چون رياضى و جغرافيايى و شيمى و فيزيک و گياه شناسى و... نیست. منظور از همه چیز در اين گونه آيات، يك امر نسبى است؛ يعنى تمام امورى كه در هدف هدايت و تربيت انسان دخالت دارد، در اين كتاب آسمانى هست. البته قرآن دعوتی كلى به كسب همه علوم و دانش ها كرده و تمام دانش هاى ياد شده و غير آن در اين دعوت كلى جمع است و علاوه بر آن گاه گاهى به تناسب بحث هاى توحيدى و تربيتى و... پرده از روى قسمت هاى حساسى از علوم و دانش ها برداشته است و برخی از حقایق علمی به گونه ای اشاره وار در قرآن بیان شده اند.

ضرورت شفاعت با وجود توانایی خدا بر بخشش مستقیم!؟

با توجه به اینکه خدا به همه چیز آگاه است و دوست دارد که بندگانش را ببخشد و مانعی هم در برابر بخشش او نیست، چه نیازی به شفاعت است؟

خداوند قدرت بخشش مستقیم را دارد؛ امّا خود برای ایجاد امید و شایستگی بیشتر در شفاعت شونده جهت توبه و نیز برای ترفیع مقام توبه کننده و هر بنده ای شفاعت را جعل فرموده است. شفاعت در شکل صحیح که مد نظر قرآن و روایات می باشد، در عرض توبه نیست تا با وجود یکی، توجیهی برای عملکرد دیگری وجود نداشته باشد. بلکه شفاعت از طرف خود خداوند متعال به عنوان یکی از راه های توبه معرفی شده است تا شفاعت شونده امید بیشتری به بخشش خداوند پیدا کند. در واقع شفاعت بر محور دگرگونى موضع «شفاعت شونده» دور مى زند؛ يعنى شخص شفاعت شونده به کمک شفیع خود را در وضع مطلوبى قرار دهد كه شايسته و مستحق بخشودگى گردد و در مسیر کمال قرار گیرد. ضمن اینکه طبق برخی روایات شفاعت برای همه انسانها، اعم از گناه کار و نیکوکار مفید است و می تواند باعث افزایش مقام و عامل مؤثری در کمال باشد.

اهميت «تعليم و تربيت» از نگاه قرآن

«تعليم و تربيت» در منظر قرآن کریم از چه جایگاهی برخوردار است؟

قرآن براي نشان دادن جایگاه فوق العاده «تعليم و تربيت»، جهان را به منزله دانشگاهى معرّفى كرده كه تمام مخلوقاتش براي علم هر چه بيشتر انسانها آفريده شده اند و هدف از آن، انديشيدن در اسرار پديده ها و آشنايی با علم و قدرت پروردگار است. هم هدف آفرينش جهان و هم هدف بعثت پيامبران(ص) پيشرفت علم و دانش بوده است. در سوره «نحل» يك قاعده كلّى بيان می كند و آن اين كه «از آگاهان سؤال كنيد اگر نمى دانيد»؛ زيرا علوم در حقيقت محصول تفكّر و تجربه اى است كه پيشينيان كسب كرده اند و براى آيندگان می گذارند.

«تعليم و تربيت» فلسفه بعثت انبياء

آيا می توان «تعليم و تربيت» را به عنوان يكی از دلایل بعثت انبياء نام برد؟

قرآن در سه مورد يكی از فلسفه های بعثت را «تعليم و تربيت» می داند و مى فرمايد: «او كسى است كه در ميان قوم درس نخوانده، رسولى از خودشان برانگيخت تا آياتش را بر آنان بخواند و آنها را پاكيزه كند و كتاب قرآن و حكمت به آنها بياموزد، هرچند قبل از آن در گمراهى آشكارى بودند». در جای ديگر می فرمايد: «همان گونه كه رسولى در ميان شما از خودتان فرستاده ايم تا آيات ما را بر شما بخواند و شما را تزكيه و پاكيزه سازد و كتاب و حكمت بياموزد و آنچه را امكان نداشت بدانيد به شما تعليم دهد».

نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

چه توجیهی دارد که یک نفر تمام عمر گناه و معصیت کند و با گریستن برای امام حسین(ع) و یک اشک به بهشت برود؟!

اینکه آدمی مشمول شفاعت و درک ثواب عزاداری امام حسین(ع) باشد، شرایط و ضوابطی دارد که مهم ترین آنها رعایت «تقوای الهی» است. یعنی حدود الهی را که چیزی جز «انجام واجبات و ترک محرمات» نیست، رعایت کند. هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیاد، نمی تواند خسران ترک واجب یا ارتکاب حرام را جبران کند؛ به خصوص اگر در این بین «حق الناس» ضایع شود.
اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری امام حسین(ع) بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق ایشان باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند.
ضمن اینکه «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازند و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشانند.

عصمت انبیاء در ترازوی عقل

چگونه از طريق عقل می توان عصمت پيامبران را اثبات کرد؟

اولا: عوامل گناه در وجود پيامبران در برابرعوامل باز دارنده کارآمد نیستند؛ یعنی جهل و غلبه شهوات به عنوان دو عامل مهم در بروز گناهان، به خاطر علم وسیع و احاطه انبیاء به زشتی اعمال، کاملا در وجود آنها منتفی است.
ثانیا: هدف از بعثت پيامبران هدايت نوع بشر است. اين هدف در صورتى تأمين مى شود كه هيچ گونه شك و ترديدى براى مردم نسبت به سخنان و تعليمات آنها نباشد و به آنها اعتماد كنند.
ثالثا: در صورت بروز هر نوع گناهی از سوی انبیاء، هدف بعثت آنها که هدایت بشر است، نقض می گردد چون مردم درباره هر گفته یا رفتار انبیا احتمال دروغ و تحريف حقايق، خطا و اشتباه را ممکن خواهند دانست.
رابعا: اگر خداوند نبوتش را در اختیار کسی قرار دهد که ممکن است دروغ بگوید و خطا کند و مرتکب گناه گردد، به دست خود اسباب گمراهی بندگانش را مهیا نموده است.
خامسا: هر مأموريتى نياز به شايستگى و قابليتى در خور آن مأموريت دارد؛ امكان ندارد افراد نالايق و كسانى كه استعدادى براى آن مأموريت ندارند وظيفه خود را به طور صحيح انجام دهند.

نوع «حکومت» امام زمان(عج)؟!

نوع حكومت حضرت مهدى(عجل الله تعالی فرجه) در «عصر ظهور» همانند کدام یک از حكومت ها است؟

حكومت مهدى(عج) شبيه هيچ يك از حكومت هاى موجود در دنيا نيست؛ زيرا اولاً: ایشان اسلام را به عنوان برنامه حكومتى عادل پياده می كند. ثانياً: اساس حكومت هاى رايج در دنيا بر ظلم و تعدى استوار است؛ در حالى كه يكى از اهداف حكومت امام زمان(عج) برچيدن ظلم و بى عدالتى و گسترش عدل و داد در سطح جامعه است. ثالثاً: همه نظام ها و قوانين موجود در جهان بر ماديت و اسقاط عنصر الهى در امور استوار است؛ ولی حكومت مهدى(عج) بر پايه معنويت و ارتباط انسان با خدا و تربيت جسم و روح استوار است.

«رشد تربیتی» انسان در عصر ظهور

در عصر ظهور، «رشد تربيتى» انسان چگونه ارتقاء می یابد؟

تکامل تربيت و بلوغ روحى انسان از جمله برنامه هاى مهم قيام امام مهدى(عج) است تا بدين وسيله برنامه هاى ديگر او به شايستگى به انجام رسد و زمينه ها و شرايط و عوامل اصلى رفاه، عدالت، قانون شناسى، تعهدپذيرى و ... در سطح جامعه ها پديدار گردد.

عزاداری عاملی برای تخدیر اجتماعی و مانع عمل گرایی انقلابی!

گریه عامل فروکش کردن خشم انقلابی نسبت به دشمنان حق است و عقده‌های متراکم جبهه حق را تخلیه می‌کند؛ آیا جامعه ای که با عزاداری همه احساسات خود را تخلیه می کند، می تواند اهل اقدام و عمل باشد؟!

اولا: استمرار حیات شیعه حول عزاداری امام حسین(ع) در دوران سخت و پرتقیه خلفای اموی و عباسی خلاف این فرض را ثابت می کند.
ثانیا: هر اقدام انقلابی متوقف بر تزکیه و آموزش آحاد جامعه و گرد آمدن حول موضوع و «هدفی واحد» است که این مهم نیز در مجالس عزاداری امام حسین انجام می گیرد.
ثالثا: خاستگاه همه انقلابها، توفیقات و اقدامات اصلاح گرانه شیعه در نیم قرن اخیر، «مجالس عزادرای» امام حسین(ع) بوده اند.

نشر «فرهنگ اسلامی» وظیفه حكومت اسلامی

آيا می توان تعليم و تربيت و ترويج فرهنگ اسلامی را از وظايف حكومت اسلامی دانست؟

با توجه به اينكه انسان موجودی فرهنگی است و هر گونه اصلاح در وضع جامعه بدون نفوذ در فكر و روح او امكان پذير نيست؛ لذا در جوامع امروزى براى رسيدن به اهداف سياسی، اقتصادی و ... سعى مى کنند در فرهنگ ملّت ها نفوذ كنند. در برنامه حكومت اسلامى كه از متن قرآن و سنّت استنباط مى شود، روى مسائل فرهنگى، تعليم و تربيت و تبشير و انذار تكيه شده و برنامه هاى گوناگونى در اشكال مختلف براى اين معنى در نظر گرفته اند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

نَفَسُ الْمَهْمُومِ لِظُلْمِنا تَسْبيحٌ وَ هَمُّهُ لَنا عِبادَةٌ وَ کِتْمانُ سِرّنا جِهادٌ فى سَبيلِ اللّهِ

نَفَس کسى که بخاطر مظلوميّت ما اندوهگين شود، تسبيح است و اندوهش براى ما، عبادت است و پوشاندن راز ما جهاد در راه خداست .

امالى شيخ مفيد، ص 338