منظور از اجازه روایت؟

منظور از اجازه روایت چیست؟

«اجازه روایت» که در گذشته به عنوان یکی از برترین روش‌ های نقل حدیث رواج داشته است، عبارت است از: اذن شفاهی يا كتبی نقل حدیث توسط استادی که غالبا از فقها و مجتهدین بوده، به شاگردانی که دارای شایستگی هایی مانند امانت در نقل و قدرت فهم احادیث بوده اند. این روش در مقابله با جعل، وضع و تحریف احادیث بسیار مؤثر بوده و امروزه بعد از علم به طرق مشایخ بزرگ و با تدوین و انتشار گسترده کتاب‌های مرجع حدیثی همانند کتب اربعه حدیثی و اطمینان از عدم جعل و تحریف در آن؛ اجازه نقل روایت جنبه تشریفاتی پیدا کرده است.

نقل حدیث بیانگر عقیده ناقل آن نیست

آیا این سخن که: "نقل احادیث «تحریف قرآن» بیانگر عقیده ناقل حدیث به این موضوع می‌باشد" صحیح است؟!

انتساب عقيده‌اى به گروهى به دليل نقل روايت - بى‌آنكه بر آن تصريح كرده و پذيرفته باشند - كارى نادرست است؛ زيرا نقل حديث مادامى كه ناقل آن بر صحّت روايت تعهدى نسپرده و به مفاد آن ملتزم نشده به تنهايى نمى‌تواند از عقيده ناقل آن حكايت كند. به‌علت غفلت از اين نكته است كه به جماعتى از بزرگان نظير «محمد بن‌يعقوب كلينى» و «على بن‌ابراهيم قمى» و «محمد بن‌مسعود عياشى» نسبت تحريف داده‌اند؛ با اين استدلال كه اينان در كتاب‌هاى حديثى خود، رواياتى آورده‌اند كه برحسب پندار مدّعيان بر وقوع تغيير در قرآن دلالت دارد. حال آنكه چنين نسبتى جاهلانه و سخت بى‌بنياد و از نظر روش تحقيق مردود است.

منظور از علم رجال و ضرورت آن؟

منظور از «علم رجال» چیست؟ آموختن آن چه ضرورتی دارد؟

«علم رجال» علمی است که درباره ی وضعیت راویانِ حدیث بحث می کند؛ از این لحاظ که آیا در آنها شرایطی که منجر به قبول روایت از آنها می شود، وجود دارد یا خیر؟ با آموختن این علم می توان روایات را از لحاظ سندی بررسی کرد. هدف از این علم این است که راویان احادیث، یک به یک مورد بررسی قرار بگیرند تا مشخص شود که کدام یک از آنها عادل یا غیر عادل، ثقه یا غیر ثقه، شیعه امامی یا غیر اثنی عشری، ممدوح یا مذموم، معلوم یا مجهول و... می باشند. با شناخت راویان حدیث میزان اعتبار آن برای مجتهد معلوم می شود.

تاکید شیعه بر احادیث ائمه اهل بیت و فراموشی احادیث پیامبر(ص)!

چرا شیعه به احادیث ائمه اهل بیت تاکید دارد و احادیث پیامبر(ص) را به فراموشی سپرده است؟!

شیعه معتقد است حدیث امامان معصوم(ع) حدیث پیامبر(ص) و عین سنّت ایشان است. شیعه در نیل به سنّت صحیح پیامبر به آنها اعتماد دارد، چون آنها مصداق آیه «تطهیر» هستند؛ یعنی آنها در تلقی، درک و انتقال صحیح سنت نبوی معصوم هستند. همچنین آنها مصداق واقعی «اهل الذکر» و صاحبان حقیقی علم و باب علم نبوی هستند: «انا مدینة العلم و علی بابها».

از طرفی امامان اهل بیت مصداق «ثقلین» هستند، لذا سنّتشان در کنار کتاب خدا و سنّت رسول خدا حجّت است. پیامبر(ص) در حدیث ثقلین از مسلمانان خواسته است که به قرآن و عترت او تمسک جویند تا گمراه نشوند. پیامبر(ص) بخش عظیمی از حقایق و معارف قرآن را برای مردم بیان کرد، ولی بخش دیگری را که شرایط بیان آنها فراهم نبود، یا مصلحت این بود که در زمان های بعد بیان شود را به عترت معصوم خود سپرد تا آنان بیانش کنند.

شیعه مروّج اصلی سنت پیامبر(ص) می باشد؛ چرا که شیعه بعد از رحلت پیامبر(ص) هرگز نقل احادیث پیامبر را ممنوع نکرد و پیوسته به احادیث ایشان برای فهم بهتر اسلام و قرآن تمسک می کرد. امّا در مقابل اهل تسنّن مدتها نقل احادیث پیامبر را ممنوع اعلام کردند و شعار آنها این بود که: «حَسْبُنا كِتابُ الله‏»؛ (کتاب خدا برای ما کافی است)، غافل از اینکه کتاب خدا را باید با سنت پیامبر(ص) و راهنمایی اهل بیت(ع) تفسیر کرد.

«غرانیق» افسانه یا واقعیت؟!

ماجرای غرانیق چیست؟ اگر این ماجرا واقعیت دارد، چگونه با مصونیت پیامبران از تلقینات شیطانی سازگار است؟

مشرکان بتهاى لات و عزى و منات را «غرانيق» مى دانستند و نقل شده پيامبر(ص) وقتی به آيه «أفرَأيتُم اللّاتَ وَالعُزَّى» رسید بر آن افزود: «تِلكَ الغرانيق العُلى‏ و إن شَفاعتهُن لتُرتجى‏»!
اما این داستان جعلی است، زیرا:
1. در آیات بعد بت پرستی شدیدا مذمت شده و در ابتدای سوره همه سخنان پیامبر وحی دانسته شده.
2. پیامبر پیوسته با بت پرستی مبارزه کردند و چنین نسبتی به ایشان نادرست است.
3. پیامبران مطلقا از القاء شیطان معصومند.
4. این داستان در منابع حدیثی نیامده و محققان و مفسران شیعه و سنی آن را جعلی دانسته اند.

معیار «عرضه روایات بر قرآن» دلیلی بر صیانت قرآن از تحریف

معیار «عرضه روایات به قرآن» چگونه می تواند بر صیانت قرآن از تحریف دلالت کند؟

از جمله دلايل بر رد شبهه تحريف در قرآن، مسأله «عرضه احاديث بر قرآن» است. طبق اين مبنا هر روايتى كه موافق قرآن باشد صادق و هر روايتى كه مخالف قرآن باشد كاذب است. بنابراین اولا: معروض عليه مى‌بايست قطعى باشد؛ زيرا مقياس و فارق بين حق و باطل است و مقياس نمى‌تواند شك بردار باشد. ثانیا: عرضه روايات مى‌بايست بر اين مقدار موجود از قرآن كه نزد عموم مسلمانان متواتر است انجام گيرد. 

روایات خاص مبنی بر وجوب «تعزیر»

آیا روایاتی می توان یافت که به صورت خاص وجوب «تعزیر» را بیان نموده باشد؟

هر چند جستجوى كامل پيرامون تمام گناهان قابل تعزير امكان پذير نمى باشد، زيرا در تمام مصاديق تعزير، روايت مخصوص وجود ندارد، ولى اين استقراء و جستجو در دايره اى تنگ تر، و نسبت به برخى از گناهان، كه حديث خاصّى در مورد آن وجود دارد، ممكن است، و اين استقراء ناقص نيز موجب علم و يقين مى گردد، و امكان استفاده يك حكم كلّى از آن وجود دارد؛ زيرا اوّلا: اين نوع روايات فراوانند و ثانياً: الغاى خصوصيّت به صورت قطعى امكان پذير است.

جايگاه اصول کافی نزد شيعه؟

آيا بيشتر روايات اصول کافی ضعيف دانسته شده است؟ اگر چنين است، چرا شيعه آن را تفسير قرآن می داند؟!

بی شک اصول کافی معتبرترین کتاب «حدیثی» شیعه است. امّا شيعه بجز «قرآن کريم» هيچ کتابي را به طور «مطلق» صحیح نمی داند و این از محسّنات شیعه است. هر چند مرحوم كليني برترين محدّث تاريخ شيعه است؛ اما معصوم از خطا نبوده و اين امري طبيعی و مطابق با عقل است. 
سؤال اینجاست که چرا اکثر اهل سنّت به صحیح بخاری «اعتماد مطلق» دارند؟! در حالی که در میان روایات این کتاب علاوه بر حدیث ضعیف و شاذّ، حدیث جعلی نیز وجود دارد. از لحاظ متن نیز روایاتی دارد که خلاف تعلیمات قرآن و در حق رسول خدا(ص) توهین بار است!

ضعف مصادر حدیثی «مهدویّت»؟!

این شبهه که "مصادر حدیثی در موضوع «مهدویّت» ضعیف است و قدمای از محدثین در نقل این روایات دقت لازم را به خرج نداده اند" چگونه پاسخ داده می شود؟

برخى مى گويند: «معروف نزد قدما چنين بوده كه هر روايتى در مسائل تاريخى و از آن جمله موضوع مهدويت را بدون بررسى سند آن نقل مى كردند؛ ولى بعد از آن عصر، حركت جديدى پديد آمد و بين روايات تمييز داده شد و اخبار را به دسته هاى مختلف از قبيل: صحيح، حَسَن، قوى و ضعيف تقسيم نمودند؛ ولى اين پيشرفت و حركت شامل روايت هاى تاريخى كه از آن جمله روايات مهدويت است، نگرديد ...». این سخن باطلی است و دلایل زیادی بر رد آن وجود دارد؛ از جمله اینکه سیره محدثین کاملا برخلاف این ادعا بوده و آنان نهايت احتياط را در جمع و نقل احاديث در كتب خود داشته اند.

منظور از «علم درایه» و ضرورت آن؟

منظور از «علم درایه» چیست؟ و تحصیل آن چه ضرورتی دارد؟

«درایه» در لغت از ریشۀ «دَرَیَ» به معنای شناخت و دانستن است. در اصطلاح نیز به علمی می گویند که از سند حدیث و متنِ آن و کیفیت حمل حدیث و آدابِ نقل آن بحث می کند. به وسيله این علم، طبقه‏ بندى حديث از قبيل: متواتر، مستفيض، صحيح، ضعيف، موثق، حسن، مرسله، مقطوعه، مضمره بودن و ... شناخته مى‏ شود و از پيش نيازهاى اجتهاد است. هدف این علم مشخص کردنِ روایاتِ معتبر از غیر معتبر و نیز شناختنِ کلمات و اصطلاحات علوم حدیثی می باشد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

‏عن موسى بن جعفر (عليه السلام) قال:

و لا تأخذوا من تربتى شيئا لتبرکوا به فأن کل تربة لنا محرمة الا تربة جدى الحسين بن على عليهما السلام فأن الله عزوجل جعلها شفاء لشيعتنا و أوليائنا.

جامع الاحاديث الشيعه، ج 12، ص