پاسخ اجمالی:
بی شک اصول کافی معتبرترین کتاب «حدیثی» شیعه است. امّا شيعه بجز «قرآن کريم» هيچ کتابي را به طور «مطلق» صحیح نمی داند و این از محسّنات شیعه است. هر چند مرحوم كليني برترين محدّث تاريخ شيعه است؛ اما معصوم از خطا نبوده و اين امري طبيعی و مطابق با عقل است.
سؤال اینجاست که چرا اکثر اهل سنّت به صحیح بخاری «اعتماد مطلق» دارند؟! در حالی که در میان روایات این کتاب علاوه بر حدیث ضعیف و شاذّ، حدیث جعلی نیز وجود دارد. از لحاظ متن نیز روایاتی دارد که خلاف تعلیمات قرآن و در حق رسول خدا(ص) توهین بار است!
پاسخ تفصیلی:
مرحوم ثقه الاسلام محمد بن يعقوب کليني(رحمه الله عليه) اهل روستاي کلين در اطراف ري و تهران، و در خانواده اي عالم متولد شده اند. پدرشان از علما و مادرشان از يک خانواده جليل القدر بوده است، دايي ايشان نيز از علما شيعه به حساب مي آمده است، مرقد مطهر پدر ايشان در کلين و مورد زيارت و احترام بسيار در نزد شيعيان است و مرقد خودم مرحوم کليني در بغداد قرار دارد.(1)
جايگاه مرحوم کليني در نزد علماي شيعه
مرحوم کليني جايگاه ويژه اي در ميان علماي شيعه، دارد؛ چنانکه مرحوم شيخ طوسي در کتاب «الفهرست» به آن تصريح مي کند: «محمد بن يعقوب الكليني، يكنى أبا جعفر، ثقة، عارف بالاخبار»(2)؛ (محمدبن يعقوب کليني ملقب به اباجعفر، مورد اطمينان است و شناخت بر روايات دارد).
شهيد ثاني از علماي شيعه در کتاب «رسائل» خويش در باره ايشان چنين مي نويسد: «شيخ مبارک و جليل القدر، رييس مذهب، ابي جعفر محمد بن يعقوب کليني از اساتيد خودش که در کتاب کافي، کتابي که مانند او از حيث جمع آوري و تنظيم و چينش ابواب در دنيا وجود ندارد و آنرا در طول 20 سال نوشته است، روايت کرده است. خداوند تبارک و تعالي سعي ايشان را مشکور بدارد و اجر جزيل به ايشان دهد».(3)
شيخ بهایی درباره ايشان چنين مي نگارد: «و اما کتاب کافي، تاليف ابي جعفر محمد بن يعقوب کليني رازي، شخصيتي مولف و مورد اعتماد در اسلام که خداوند مرقد ايشان را معطر بگرداند در مدت 20 سال اين کتاب را جمع آوري کرده است».(4)
مرحوم محمد تقي مجلسي نيز در کتاب «لوامع صاحبقراني» اين گونه درباره ايشان مي نويسد: «رئيس حديث گويان و مورد اطمينان در اسلام کسي که بين خاص و عام، بين همه، مورد بزرگداشت و تجليل است، محمد بن يعقوب کليني رازي».(5)
جايگاه کافي در نزد علماي شيعه
هرچند هیچ یک از علما و دانشواران شیعه معتقد به صحت، صد در صد کتاب شريف کافي نيستند؛ اما آن را با الفاظی متعددی مورد توصیف و ستایش قرار داده اند: شهيد ثاني در شرحي لعمه دمشقيه کتاب کافی را چنین توصیف مي کند: «بزرگترين اثري که محمد يعقوب کليني بعد از خودشان به جا گذاشته اند اين موسوعه حديثي بزرگشان است که نامش «الکافي» است، هم در بحث اصول و هم در فروع (اعتقادي)؛ تاليف الکافي از باب جمع احاديث و باب بندي و تنظيم ابواب فقه و اصول، در نوع خودش يک کتاب ويژه است...».(6)
محقق علي بن عبد العالي محقق ثاني نیز كتاب كافي را از بزرگ ترین کتاب های حدیث شیعه می داند و چنین آن را توصیف می کند: «کتاب بزرگ که در حدیث نوشته شده است و به اسم کافی نامگذاری شده است، مانند آن را کسی نوشته است... در این کتاب احادیث شرعی و اسرار دینی وجود دارد که در غیر آن نمی توان یافت».(7)
شیخ مفید نیز کتاب کافی را برترین کتاب شیعه می داند و چنین آن را مورد توصیف قرار می دهد: «کافی از برترين كتاب هاي شيعه است كه بيشترين فايده را مي توان از آن برد».(8)
منطق شیعه در رفتار با کتابهای حدیثی
مطالب ياد آوري شده شمه ای از گفتار علما در باره مرحوم کليني و کتاب شريف ايشان کافي مي باشد و چنانکه ملاحظه شد، هيچ يک از علماي شيعه معتقد به صحت، صد در صد کتاب شريف کافي نيستند. زيرا هر چند مرحوم كليني برترين محدث تاريخ شيعه است؛ اما معصوم از خطا نبوده و اين امري طبيعي و مطابق با عقل است. بنابراین شيعه بعد از قرآن هيچ کتابی را به طور مطلق صحيح نمي داند و این حُسن و واقع بینی شيعه را مي رساند. البته از نظر شیعه بیشتر روایات اصول کافی صحیح است و همانها تفسیر قرآن شمرده می شود.
بخاری صحیح ترین کتاب اهل سنت!
برخلاف شیعه، بیشتر اهل سنّت صحیح بخاری را کاملا صحیح می دانند؛ ابن حجر عسقلاني می گوید: «اسماعيلى از بخارى روايت كرده است كه بخارى گفت: در اين كتاب نياوردهام مگر حديث صحيح را ... و ابراهيم بن معقل نسفى گفته است: از محمد بن اسماعيل(بخاري) شنيدم كه مى گفت: در اين كتاب جامع (صحيح بخاري) چيزى را وارد نكردم مگر آنچه كه صحيح بوده است...».(9) در حالی که در همين کتاب که اهل سنت ادعاي صحت کامل آن را دارند، و آن را صحیح ترین کتاب بعد قرآن کریم می دانند، علاوه بر اینکه احادیث ضعیف و شاذ یافت می شود، مطالبي خلاف عقل و خلاف معارف قرآن کريم موجود می باشد.
آلبانی حدیث شناس معروف اهل سنت معتقد است در صحیح بخاری و مسلم احادیث شاذ و غیر صحیح نیز وجود دارد و چنین می گوید: «اگر کسی اعتقاد به صحت تمام روایات بخاری و مسلم داشته باشد تعصب کور کورانه او را می رساند».(10)
در کتاب بخاری روایاتی یافت می شود که عقیده به «تجسیم» خدا را می رساند؛ از جمله چنین روایت شده است که خداوند در قیامت برای شناخته شدنش ساق پایش را به همگان نشان می دهد؛ ابوسعيد خدري به نقل از نبي مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) در این باره چینین می گوید: «... يقول يَكْشِفُ رَبُّنَا عن سَاقِهِ فَيَسْجُدُ له كُلُّ مُؤْمِنٍ وَمُؤْمِنَةٍ ويبقى كُلُّ من كان يَسْجُدُ في الدُّنْيَا رِيَاءً وَسُمْعَةً فَيَذْهَبُ لِيَسْجُدَ فَيَعُودُ ظَهْرُهُ طَبَقًا وَاحِدًا»(11)؛ ([روز قيامت] پروردگار ما ساقش را برهنه مي نمايد و همة مردان و زنان مؤمن، برايش سجده مي كنند. ولي كساني كه در دنيا به قصد رياء و شهرت، سجده مي كردند، مي خواهند سجده كنند اما پشت شان مانند يك سيني [سخت] مي شود. [در نتيجه، نمي توانند سجده كنند]).
این خدایی که بخاری معرفی می کند صاحب جسم و شبیه انسان است؛ از آنجایی که خدا قبل از انسان وجود داشته، پس انسانها شبه خدا خواهند بود! در حالی که خداوند در آیه 11 سوره مبارکه شورا می فرماید: «لیْسَ کَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّميعُ الْبَصير»؛ (هيچ چيز همانند او نيست و او شنوا و بيناست).
همچنین در کتاب بخاری روایاتی وجود دارد که شأن پیامبر اسلام را پایین می آورد و در حق ایشان توهین روا می دارد؛ مثلا در روایتی آمده است که پيامبر(صلي الله عليه و آله) در منظر عموم مردم لخت و عريان ظاهر مي شد!!!
از جابر بن عبدالله انصاری در این باره چنین نقل شده: «...أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) كان يَنْقُلُ مَعَهُمْ الْحِجَارَةَ لِلْكَعْبَةِ وَعَلَيْهِ إِزَارُهُ فقال له الْعَبَّاسُ عَمُّهُ يا بن أَخِي لو حَلَلْتَ إِزَارَكَ فَجَعَلْتَ على مَنْكِبَيْكَ دُونَ الْحِجَارَةِ قال فَحَلَّهُ فَجَعَلَهُ على مَنْكِبَيْهِ فَسَقَطَ مَغْشِيًّا عليه فما رؤي بَعْدَ ذلك عُرْيَانًا»(12)؛ (رسول الله(ص) [قبل از بعثت] هنگام تعميركعبه، همراه ساير قريش، سنگها را بر دوش خود حمل مي كرد، آنحضرت در آن هنگام، ازار پوشيده بود. عباس عموي رسول الله(ص)؛ فرمود: برادر زاده! چقدر خوب است، اگر ازارت را باز كنی و آن را زير سنگها و روی شانه ات بگذاری، راوي مي گويد: رسول الله(ص) ازار خود را باز نمود و آنرا روی شانه هاي خود نهاد. سپس بيهوش به زمين افتاد. و بعد از آن، هرگز برهنه ديده نشد)!!!
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.