تناقض آيات قرآن درباره «امكان تكلّم مجرمان» در قيامت!

راه جمع بین آياتی كه برای مجرمان در قیامت قدرت «تكلّم» قائلند و آيات ديگری كه آن را نفی می كنند چيست؟

اوّلا: گويندگان صواب كه در آيه 38 سوره نبأ به آن اشاره شده فرشتگان يا مؤمنانند نه مجرمان، و چنان كه مفسّران نيز گفته اند، سخن صواب ايشان همان شفاعت به حق است؛ چنان كه امام صادق(ع) در پاسخ به پرسشى درباره همين آيه فرمود: «كسانى كه در روز قيامت به آنان اجازه داده مى شود سخن صواب گويند، ما اهل بيت هستيم كه خدايمان را ستايش مى كنيم، بر پيامبران درود مى فرستيم و شيعيانمان را شفاعت مى كنيم».
ثانيا: در قيامت مراحل، مواقف و موقعيّت‌هاى مختلفى وجود دارد و خداوند مجرمان و کافران را از مطلق مخاصمه و مجادله در محضر خویش نهى نكرده، بلكه از مجادله به هنگام محاسبه اعمال نهى کرده است. چنانکه مخاصمه ياد شده در آیه 28 سوره ق، مربوط به مرحله پس از حسابرسى اعمال و در مقام عذرخواهى است، ولى مُهر شدن لب‌هاى مجرمان در زمان محاسبه و در حين انجام آن است كه مى كوشند گناهان خود را از اساس منكر شوند.

شرائط «شفاعت کنندگان» و «شفاعت شوندگان»

از ديدگاه قرآن، «شفاعت کنندگان» و «شفاعت شوندگان» در روز قیامت چه شرائطي بايد داشته باشند؟

قرآن شرائطي را براي «شفاعت كنندگان» يا «شفاعت شوندگان» در روز قيامت بيان كرده است؛ از جمله اینکه شهادت به حقّ بدهند، یعنی موحّد و يكتاپرست باشند و شفاعت شوندگان را به خوبى بشناسند و شفاعت را از روى علم و با دليل و برهان بگویند و ...

قرار دادن دشمن براى پیامبران

منظور از این سخن خداوند که ما براى هر پیامبرى دشمنى از مجرمان قرار دادیم چیست؟

خداوند برای دلداری پیامبر(ص) می فرماید: «تنها تو نیستى که دشمن دارى، بلکه براى هر پیامبرى دشمنى از سوى ما قرار داده شده». این سخن چگونه با حکمت خدا و آزادی انسان قابل جمع است؟ مفسران در این رابطه می گویند: 1- تمام اعمال انسان از یک نظر منتسب به خداست. 2- منظور از «جعلنا»، اوامر و نواهى انبیاء است که عده اى را به دشمنى مى کشاند. 3- جمعى هستند که بر اثر اصرار در گناه و لجاجت، سرانجام دشمن انبیاء مى شوند، اما عوامل آن را خود فراهم ساخته اند.  ممکن است این سه تفسیر در مفهوم آیه جمع باشد.

توصيف قرآن از وضع انسان در «قيامت»

قرآن وضع اضطراب انگیز انسان در «قیامت» را چگونه به تصویر کشیده است؟

قرآن مردم را در آن روز به پروانه تشبيه می کند. اين تشبيه به خاطر كثرت مردم و اضطراب و حركت به هر سو و سرگردانى آنهاست. پروانه ها معمولا خود را ديوانه وار به آتش شمع و چراغ كوبيده و مى سوزانند و اين كارشان به خاطر كمي حافظه است، به شعله ها نزديك شده، حرارت را لمس مى كند و فرار مى كند، اما فراموش كرده بار ديگر به شعله نزديك مى شود تا سرانجام خود را مى سوزاند. مجرمان نیز در آن روز در برابر آتش دوزخ اين چنين اند؛ آنها به قدرى مضطربند كه گويى حافظه خود را از دست داده و همچون پروانگان خود را در آتش دوزخ مى افكنند.

علت ناميدن رستاخيز به «یوماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً»

چرا قرآن کریم از رستاخیز به «یوماً كانَ شَرُّهُ مُسْتَطيراً» تعبیر نموده است؟

«مستطير» از ماده «طيران» به معناى «پرواز» گرفته شده و مفهوم آن در اينجا «پراكنده» و «گسترده» است. «شَرّ» در اين جا به معناى عذاب روز قيامت و يا وحشت آن است که گستردگى آن تمام زمين و آسمان را پر مى كند. نه تنها بدكاران و مجرمان كه حتى فرشتگان، نيكان و پاكان نیز در اين وحشت و اضطراب گسترده شريك اند. آيه فوق، ترس از آن روز را يكى از صفات مثبت اخلاقى ابرار و پاكان مى شمرد؛ زيرا چنين ترسى مايه پرهيز از هر گونه گناه و توجه به اطاعت مطلق پروردگار است.

انگیزه خداوند از کیفر مجرمان؟!

آیا انگیزه خداوند از کیفر مجرمان در آخرت با انگیزه های انسانها در مجازات خلافکاران یکسان است؟

در ارتباط با انگیزه های مجازات دنیوی مجرمان، مواردی ذکر شده، مانند: تشفی خاطر، تربیت و اصلاح شخص و اجتماع، احقاق حقّ، و ... اما این انگیزه ها در عذاب اخروی خداوند صدق نمی کند. مانند تشفی خاطر؛ زیرا خداوند همانند انسان قلب و دل ندارد. از سویی برخی از انگیزه ها در آخرت جایگاهی ندارند، زیرا آخرت، هنگامه حساب و جزای است و نه سرای تکلیف. از سوی دیگر انگیزه احقاق حقّ مظلوم نیز به انگیزه های دیگر باز می گردد. در نتیجه این انگیزه ها نمی تواند توجیه کننده عذاب اخروی خداوند باشد.

محتواى سوره قمر

سوره «قمر» حاوى چه مطالبى مى باشد؟

در آغاز سوره قمر، از مساله نزدیکى قیامت و موضوع «شق القمر» سخن گفته، سپس درباره قوم «نوح» و قوم «عاد» و قوم «ثمود» و قوم «لوط» و «آل فرعون» آیاتی بیان شده و در آخرین بخش، مقایسه اى میان این اقوام و مشرکان «مکّه» و مخالفان پیامبر اسلام(ص) کرده و سوره را با شرح قسمتى از مجازات مجرمان در قیامت، و پاداش هاى عظیم پرهیزگاران، پایان مى دهد.

محتواى سوره الرحمن

سوره «الرحمن» حاوى چه مطالبى مى باشد؟

سوره الرحمن به طور کلى، بیانگر نعمتهاى مختلف «معنوى» و «مادى» خداوند است؛ اما مى توان محتواى آن را به پنج بخش تقسیم کرد: آغاز سوره از برخی نعمتهاى الهی سخن مى گوید؛ سپس چگونگى آفرینش انس و جن را بیان می کند؛ بخش بعد بیانگر نشانه ها و آیات خداوند در زمین و آسمان است؛ سپس از نعمتهاى دنیوى فراتر رفته و نعمتهاى جهان دیگر را بیان می کند؛ در پایان اشاره کوتاهى به سرنوشت مجرمان و قسمتى از مجازاتهاى دردناک آنها آمده است.

تأثیر اعتقاد به شفاعت در اصلاح مجرمان

اعتقاد به شفاعت چه تأثیری بر مجرمان دارد؟

با توجه به این که شفاعت به معنى صحیح، قیود و شرائط فراوانى در چند جهت دارد، کسانى که معتقد به این اصل اند براى این که مشمول آن شوند ناگزیرند شرائط آن را فراهم سازند، و از گناهانى همانند ظلم بپرهیزند، و براى رسیدن به مقام «ارتضاء» و بر قرار ساختن «عهد الهى» از گناه توبه کنند، و یا حداقل در آستانه توبه قرار گیرند. و از طرفى براى بر قرار ساختن پیوند میان «خود» و «شفاعت کننده» یک نوع سنخیت، هر چند ضعیف، میان خود و او بر قرار سازند. با این شرائط، شفاعت نقش مؤثرى در اصلاح مجرمان خواهد داشت.

عدالت الهى در برخورد با پرهیزکاران و مجرمان

قرآن کریم حیات و مرگ پرهیزکاران و مجرمان را چگونه توصیف مى کند؟

خداوند در سوره های جاثیه و ص و قلم، به این مطلب اشاره فرموده که کافران و مجرمان با مؤمنان در زندگی و مرگ یکسان نیستند. مؤمنان در پرتو ایمان و عمل صالح، از آرامش خاصى برخوردارند، به طورى که سخت ترین حوادث زندگى تأثیرى در روح آنها نمى گذارد، در حالى که افراد بى ایمان و آلوده، دائماً در اضطراب اند، اگر در نعمت اند، بیم زوال آن پیوسته آنها را رنج مى دهد، اگر در مصیبت و ناراحتى اند، قدرت مقابله با آن را ندارند. خلاصه، این دو گروه در تمام شئون زندگى و مرگ و عالم برزخ و قیامت تفاوت دارند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الصّادقُ عليه السّلام :

کُلُّ الْجَزَعِ وَ الْبُکاءِ مَکْرُوهٌ سِوَى الْجَزَعُ وَ الْبُکاءُ عَلَى الحُسَينِ عليه السّلام

هر ناليدن و گريه اى مکروه است ، مگر ناله و گريه بر حسين عليه السّلام .

بحارالانوار، ج 45، ص 313