پاسخ اجمالی:
قرآن مردم را در آن روز به پروانه تشبيه می کند. اين تشبيه به خاطر كثرت مردم و اضطراب و حركت به هر سو و سرگردانى آنهاست. پروانه ها معمولا خود را ديوانه وار به آتش شمع و چراغ كوبيده و مى سوزانند و اين كارشان به خاطر كمي حافظه است، به شعله ها نزديك شده، حرارت را لمس مى كند و فرار مى كند، اما فراموش كرده بار ديگر به شعله نزديك مى شود تا سرانجام خود را مى سوزاند. مجرمان نیز در آن روز در برابر آتش دوزخ اين چنين اند؛ آنها به قدرى مضطربند كه گويى حافظه خود را از دست داده و همچون پروانگان خود را در آتش دوزخ مى افكنند.
پاسخ تفصیلی:
قرآن در آیه 4 سوره قارعه می فرماید: (روزى كه مردم مانند پروانه هاى پراكنده به هر سو حركت مى كنند)؛ «يَوْمَ يَكُونُ النّاسُ كَالْفَراشِ الْمَبْثُوتِ». توصيف این حالت تنها يكبار در قرآن مجيد آمده است و وضع اضطراب انگيز انسان را در آن روز مجسم مى كند. همين تعبير با تفاوت مختصرى در آيه 7 سوره قمر آمده است آن جا كه مى گويد: (گويى مردم همانند ملخ هاى پراكنده اند)؛ «كَأنَّهُمْ جَرادٌ مُنْتَشِرٌ». در اين كه چرا مردم در آن روز به پروانه تشبيه شده اند مفسّران تفسيرهاى گوناگونى دارند و در مجموع گفته اند اين تشبيه به خاطر كثرت مردم و اضطراب و وحشت و حركت به هر سو و ناتوانى و سرگردانى آنهاست. اين نكته نيز مى تواند در تعبير فوق نهفته باشد كه پروانه ها معمولا خود را ديوانه وار به آتش شمع و چراغ مى كوبند و مى سوزانند، مجرمان نیز در آن روز در برابر آتش دوزخ چنين حالى را دارند و اينها همه حاكى از حيرت و سرگردانى شديد و اضطراب و واهمه عظيم در آن روز است. به هر حال تعبير، تعبير بسيار گويا و ترسيم روشنى از حالت عجيب انسان ها در آن روز است كه قرآن مجيد با يك تشبيه كوتاه آن را بازگو كرده است.
بعضى معتقدند اين كه پروانه آن قدر دور شمع مى چرخد تا خود را آتش مى زند به خاطر آن است كه فاقد حافظه است، به شعله ها نزديك مى شود و حرارت آن را لمس مى كند و فرار مى كند، اما بلافاصله فراموش كرده، بار ديگر به شعله نزديك مى شود تا سرانجام خود را به آتش مى زند و مى سوزاند. بدكاران مجرم در آن روز نيز به قدرى پريشان خاطر و مضطربند كه گويى حافظه خويش را از دست مى دهند و همچون پروانگان خود را در آتش دوزخ مى افكنند.
ارباب لغت و مفسّران براى «فَراشْ» معانى متعددى ذكر كرده اند: بعضى آن را به ملخ هايى كه در آسمان پهن و گسترده و متراكم مى شوند تفسير كرده اند و بعضى به پشه هايى كه گروه گروه با هم پرواز مى كنند؛ ولى غالب اهل لغت و مفسّران، آن را به همان معناى پروانه تفسير نموده اند، مخصوصاً «خليل بن احمد» در كتاب «العين» مى گويد: «اَلْفَراشُ الَّتى تَطيرُ طالِبَةً لِلضَّوءِ»؛ (فراش پرنده اى است كه پرواز مى كند در حالى كه طالب نور است). «صحاح اللغة» نيز مى گويد: «فراش» جمع «فراشه» همان پرنده اى است كه پرواز مى كند و در آتش فرو مى افتد.(1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.