پاسخ اجمالی:
اوّلا: گويندگان صواب كه در آيه 38 سوره نبأ به آن اشاره شده فرشتگان يا مؤمنانند نه مجرمان، و چنان كه مفسّران نيز گفته اند، سخن صواب ايشان همان شفاعت به حق است؛ چنان كه امام صادق(ع) در پاسخ به پرسشى درباره همين آيه فرمود: «كسانى كه در روز قيامت به آنان اجازه داده مى شود سخن صواب گويند، ما اهل بيت هستيم كه خدايمان را ستايش مى كنيم، بر پيامبران درود مى فرستيم و شيعيانمان را شفاعت مى كنيم».
ثانيا: در قيامت مراحل، مواقف و موقعيّتهاى مختلفى وجود دارد و خداوند مجرمان و کافران را از مطلق مخاصمه و مجادله در محضر خویش نهى نكرده، بلكه از مجادله به هنگام محاسبه اعمال نهى کرده است. چنانکه مخاصمه ياد شده در آیه 28 سوره ق، مربوط به مرحله پس از حسابرسى اعمال و در مقام عذرخواهى است، ولى مُهر شدن لبهاى مجرمان در زمان محاسبه و در حين انجام آن است كه مى كوشند گناهان خود را از اساس منكر شوند.
پاسخ تفصیلی:
امكان «تكلّم مجرمان» در قيامت
شمارى از آيات قرآن كريم بر اين معنى دلالت مى كند كه در قيامت لبهاى مؤمنان مُهر و موم مى شود [الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَ تُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَ تَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ](1) و دست و پايشان به گناه اعتراف مى كند و به آنان اجازه دروغگويى و كتمانِ گناه داده نمى شود و اگر چيزى گويند، ناگزيرند به حقايق اعتراف كنند [يَوْمَ يَقُومُ الرُّوحُ وَ الْمَلَائِكَةُ صَفًّا لاَّ يَتَكَلَّمُونَ إِلّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَـنُ وَ قَالَ صَوَابًا](2) و نيز به آنان اجازه مخاصمه و فرافكنى داده نمى شود [لَا تَخْتَصِمُواْ لَدَىَّ وَ قَدْ قَدَّمْتُ إِلَيْكُم بِالْوَعِيدِ].(3)
از سوى ديگر، شمار ديگرى از آيات قرآن بر اين نكته دلالت مى كند كه در روز قيامت، مشركان شرك خويش را انكار مى كنند و قسم ياد مى كنند [وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُواْ أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ * ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلّا أَن قَالُواْ وَ اللهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ](4) و آشكار است كه اين قسم و سخن آنان، ناصواب است و برخلاف مفاد آيات نخست، بر اين دلالت دارد كه به آنان اجازه سخن گفتن داده شده و با هم مخاصمه [إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ](5) و يكديگر را نفرين مى كنند [ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُ بَعْضُكُم بِبَعْض وَ يَلْعَنُ بَعْضُكُم بَعْضًا].(6) با اين وجود، چگونه مى توان ميان اين آيات توافق برقرار كرد؟
در پاسخ باید گفت:
اوّلا؛ گويندگان صواب كه در آيه دوم [آيه 38 سوره نبأ] به آن اشاره شد، فرشتگان يا مؤمنانند نه مجرمان، و چنان كه مفسّران نيز گفته اند، سخن صواب ايشان همان شفاعت به حق است؛ چنان كه امام صادق(عليه السلام) در پاسخ به پرسشى درباره همين آيه فرمود: «كسانى كه در روز قيامت به آنان اجازه داده مى شود سخن صواب گويند، ما اهل بيت هستيم كه خدايمان را ستايش مى كنيم، بر پيامبران درود مى فرستيم و شيعيانمان را شفاعت مى كنيم».
ثانياً؛ در قيامت صحنههاى گوناگون و موقعيّتهاى مختلفى وجود دارد؛ مثلا در آيه «لَا تَخْتَصِمُواْ لَدَىَّ ...» خطاب خداوند به كافران معاند و در رأس آنان، شيطان است كه آنان را گمراه ساخته و در مقام انكار اِغواى خويش مى گويد: «رَبَّنَا مَا أَطْغَيْتُهُ وَ لَـكِن كَانَ في ضَـلَالٍ بَعِيدٍ»(7) و از طرفى كفّار نيز مى كوشند شيطان را مسئول گمراهى خويش بدانند و عذاب الهى را متوجّه وى سازند و در نتيجه در محضر خداوند مخاصمه اى ميان آنان رخ مى دهد؛ لذا خداوند مى فرمايد: «نزد من مخاصمه نكنيد: «لَا تَخْتَصِمُواْ لَدَىَّ» و مشكل خودتان را ميان خودتان مطرح كنيد. بنابراين ظاهر آيه نشان مى دهد كه خداوند آنان را از مطلق مخاصمه و مجادله نهى نكرده، بلكه از مجادله در محضر خودش نهى فرموده است.
نكته ديگر آنكه تخاصم ياد شده و نهى از آن در محضر خداوند، مربوط به مرحله پس از فراغت از حسابرسى اعمال و در مقام عذرخواهى است كه پس از اعتراف به گناه صورت مى گيرد، ولى مُهر شدن لبهاى مجرمان در زمان محاسبه و در حين انجام آن است كه مى كوشند گناهان خود را از اساس منكر شوند، ليكن در همين زمان، اعضايشان به سخن مى آيد و به اعمالشان اعتراف مى كنند. بنابراين در قيامت صحنههاى مختلفى وجود دارد كه برخى از آنها عبارت است از:
1. دقّت در حسابرسى؛ در اين مرحله لبهاى ملحدان و منكران مُهر مى شود.
2. پايان حسابرسى؛ در اين صحنه، دوزخيان با يكديگر منازعه مى كنند و هر يك ديگرى را در انجام گناه خود مقصّر مى داند.
3. شفاعت اهل ايمان؛ كه همان سخن صواب آنان است.
گفتنى است كه هر يك از اين صحنه ها، ويژگى و جايگاه خاص خود را دارد. علاوه بر آيات گذشته كه به صحنه هايى از قيامت اشاره داشت، سه آيه زير نيز بر اختلاف صحنهها حمل مى شود كه در هر سه مورد، به عدم امكان عذرخواهى يا بى فايده بودن عذرخواهى ستمكاران اشاره دارد: «لَا يُؤْذَنُ لَهُمْ فَيَعْتَذِرُونَ»(8)، «يَوْمَ لَا يَنفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ»(9) و «فَيَوْمَـئِذٍ لّا يَنفَعُ الَّذِينَ ظَـلَمُواْ مَعْذِرَتُهُمْ».(10)
از خدا چيزى را پنهان نمى دارند
پرسش: خداوند متعال مى فرمايد: «يَوْمَئِذٍ يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَ عَصَوُاْ الرَّسُولَ لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الاَرْضُ وَ لَا يَكْتُمُونَ اللهَ حَدِيثًا».(11) ظاهر آيه شريفه چنين است كه در روز قيامت كافران و نافرمايان هيچ چيز را از خداوند پنهان و كتمان نخواهند كرد، اما در آيه ذيل آمده است كه آنها شرك خويش را كتمان مى كنند: «ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ وَ اللهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ».(12) چگونه مى توان ميان دو آيه جمع كرد؟
پاسخ: اولا؛ جمله «لَا يَكْتُمُونَ اللهَ حَدِيثًا» بخشى از تمنّى و آرزوى كافران را ذكر مى كند؛ يعنى آنان با خود مى گويند: اى كاش در دنيا هيچ سخنى را درباره رسالت كتمان نمى كرديم، يا مى گويند: اى كاش در آخرت كفرورزى خود در دنيا را انكار نمى كرديم. اين آرزو و تمنّاى دوم از آن جهت است كه آنان در روز قيامت در مرحله نخست، كفر خويش را انكار مى كنند و مى گويند: «وَ اللهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ»، ليكن در مرحله بعدى پشيمان مى شوند و با خود مى گويند: اى كاش از ابتدا به همه چيز اعتراف مى كرديم. ثانياً، آنان هرگز نمى توانند چيزى را كتمان كنند؛ زيرا اعضاى بدن آنان، از جمله دست و پايشان عليه آنان شهادت مى دهند.(13)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.