جواز معاشرت با اهل کتاب، تاییدی بر پلورالیسم!

آیا اینکه قرآن، غذای اهل کتاب و ازدواج با آنان را حلال کرده، می تواند تاییدی بر پلورالیسم باشد؟!

اولا: آیات زیادی از قرآن، اهل کتاب را به اسلام آوردن دعوت و تشویق و بلکه الزام کرده است و همچنین آنان را به خاطر اسلام نیاوردنشان، کافر و فاسق و مشمول لعن الهی خوانده است. بنابراین آنها را به رسمیت و مشروعیت و حقانیت نشناخته است.
ثانیا: این آیه در مقام منّت گذاری و رفع عسر و حرج از مسلمانان نازل شده است؛ زیرا با اهل کتاب روابط تجاری و اجتماعی تنگاتنگ دارند. قبل از سوره مائده منع شرعى وجود داشته، و سوره مائده که در مقام منّت‏ گذارى و تخفیف است دلالت دارد بر اینکه آن منع قبلى به منظور تخفیف برداشته شده است؛ پس آیه ربطی به پلورالیسم ندارد.

امکان ابقای اهل کتاب بر دین خود با پرداخت جزیه، تاییدی بر پلورالیسم!

آیا حکم جزیه اهل کتاب، تاییدی بر پلورالیسم است؟

اولا: آیاتی از قرآن اهل کتاب را به خاطر اسلام نیاوردنشان، کافر و فاسق و مشمول لعن الهی خوانده، مانند آیه 89 سوره بقره.
ثانیا: این آیه نه تنها دلالتی بر پلورالیسم ندارد بلکه خودش دلیل نسخ و عدم مشروعیت شرایع قبلی است؛ زیرا ابتدا فرمان جنگ می دهد، سپس آنان را فاقد ایمان به خدا و فاقد دین حق می داند.
ثالثا: این آیه فقط دلالت بر همزیستی مسالمت آمیز اهل کتاب در کنار مسلمانان پس از تسلیم شدن در برابر حکومت اسلامی دارد و هیچ ربطی به پلورالیسم به معنای مشروعیت و حقانیت اهل کتاب ندارد.

جایگاه «نماز» در فقه شیعه

از منظر فقه شیعه «نماز» چيست و چه احکام و شرایطی دارد؟

از نظر شيعه و بلكه تمام مسلمانان «نماز» ستون دين، رابطه ميان انسان و خدا و معراج مؤمن است و موقعيت هيچ عبادتي به پايه آن نمى رسد و به نظر علماى شيعه انسان با ترك نماز، گناهكار و فاسق شمرده مي شود و احترامي ندارد، غيبتش جايز و اعتماد از او سلب مى گردد. ماهيت نماز از نظر شیعه از سه قسمت شرايط،‌ اجزاء و موانع تشكيل شده است.

دلایل انصراف «مسلم ابن عقیل» از ترور ابن زیاد؟!

به چه دلیل «مسلم بن عقیل» در آخرین لحظه از ترور و قتل عبیدالله ابن زیاد اجتناب کرد؟!

بر اساس شواهد تاریخی، «مسلم بن عقیل» در لحظه آخر از «ترور» و قتل «ابن زیاد» خودداری کرد و دلیلش این بود که پیامبر(ص) از حیله و مکر نهی کرده بود و اینکه «ترور» با سیره مسلم سازگاری نداشت.
از سویی مسلم وظیفه داشت از مردم «کوفه» برای حضرت بیعت بگیرد و ...، در این حال «ترور» ابن زیاد سبب خروج مسلم از حیطه وظایفش می شد.
از سوی دیگر مسلم وظیفه اش بیداری مردم بود و این هدف با قتل و «ترور» حاصل نمی شد.
در نهایت اینکه ابن زیاد در پناه «هانی بن عروه» بود؛ و اسلام در این شرایط از «ترور» و قتل نهی می کند، گرچه شخصی فاجر و فاسق باشد.

عقیده شیعه بر ارتداد همه صحابه بجز اندکی!

شيعه مي گويد همه صحابه بعد از رسول خدا(ص) بجز اندکي - که از هفت نفر بيشتر نيستند - مرتد شدند، در اين صورت آيا رسالت پيامبر عبث نبوده است؟! و آيا صحابه پیامبر(ص) از اهل بیت هم مرتد شده اند؟!

اولا: احادیثی که در آنها به این موضوع اشاره شده است در منابع اهل سنت بیشتر از منابع شیعه است: «إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمْ القَهْقَرَى».
ثانیا: احادیث انگشت شمار در منابع شیعه اکثرا ضعیف هستند و دو سه تای باقی مانده از آنها در حد خبر واحد هستند.
ثالثا: معنای درست همین دو سه حدیث باقی مانده نیز «بی وفایی امت» رسول خدا به موضوع «ولایت حضرت علی» است نه به معنای «ارتداد مصطلح فقهی».
رابعا: به نظر می رسد طرح جنجالی این موضوع برای جلوگیری از بررسی دقیق ادعای اهل سنت مبنی بر «عدالت همه صحابه» است.
خامسا: ما به «ارتداد همه صحابه» قائل نيستيم؛ ما مخالف نظريه «عدالت همه صحابه» هستيم و اين مخالفت به مقتضای آيات قرآن و شواهد تاریخی و حدیثی است.

پیامدهای حکومت «ظالمان»؟

پیشگوئی امام علي (ع) از وضع مردم در زمان حکومت «ظالمان» چگونه است؟

ایشان می فرماید: «در آن هنگام، فرزندان سبب خشم [پدران و مادران] مى شوند و باران، گرمى مى افزايد؛ فرومايگان همه جا را پر مى كنند و نيكانِ بزرگوار، كمياب مى شوند!، مردم آن زمان همچون گرگان؛ و سلاطين آنها همچون درندگان؛ و طبقه متوسّط، طعمه آنها؛ و مستمندان، همچون مردگان خواهند بود! در آن زمان، راستگويى از ميان مى رود و دروغ فراوان مى شود. مردم با زبان اظهار دوستى مى كنند، و با دل دشمنى. به گناه و آلودگى افتخار مى كنند و از عفّت و پاكدامنى در شگفتى فرو مى روند و اسلام همچون پوستينى وارونه پوشيده مى شود!».

رابطه جهل و مفاسد اجتماعی

جهل چه مفاسد اجتماعی در پی دارد؟

طبق آیات قرآن گسترش جهل در جامعه مضرات و مفاسد اجتماعی زیادی را در بر دارد؛ جهل موجب پراكندگى و اختلاف است. جهل عامل سوء ظن و بدبينى است. جهل سرچشمه بى ادبى است. جهل عامل مصائب اجتماعى و ندامت هاست. جهل موجب دگرگون شدن ارزش هاست و ... .

تکفیر صحابه توسط شیعه!

چرا شیعه غالب صحابه را تکفیر می کنند؟! در حالی که نسبت به تکفیر خودشان از سوی گروههای تند روی سنّی اعتراض دارند!

اوّلا: در معتبرترین منابع اهل سنت، احادیثی منتسب به پیامبر اکرم(ص) درباره ارتداد عدّه ای از صحابه - بعد از رسول خدا(ص) - وجود دارد، و اهل سنت به پاسخ این پرسش سزاوارترند. ثانیا: از اوّلیات فقه شیعه این است که کسی که شهادتین را می گوید مسلمان است و تکفیرش روا نیست. ثالثا: آنچه شیعه بر آن پای می فشارد باطل بودن نظریّه «عدالت همه صحابه» است. یعنی شیعه می گوید: قرآن و واقعیّات تاریخی نشان می دهد که بعضی از صحابه عادل نبودند.

جنگ با علي(ع) معادل با «كفر»

به چه دلیل شیعیان مدعی اند جنگ با حضرت علی(عليه السلام) مساوی با «کفر» است؟

حضرت امير(ع) كه پس از پيامبر(ص) همانندي ندارد در معرفي خود مي فرمايد: «من بنده خدا و برادر پيامبر او هستم؛ اولين يار او و اولين كسي هستم كه وي را تصديق كرد». رسول خدا(ص) نيز درباره شأن حضرت علي(ع) فرمود: «علي به منزله جان پيامبر است؛ هر كس او را بكشد مرا كشته است و هر كس او را به خشم در آورد مرا به غضب در آورده است». بر اين اساس در كتابهاي كلامي، آمده: كسي كه به جنگ علي(ع) برخاست كافر است؛ زيرا پيامبر(ص) درباره او فرمود: «حربك حربى» و كسي كه با حضرت علي(ع) مخالف باشد نه معاند، «فاسق» است.

علت کم بودن رهروان راه حق

امام علی(علیه السلام) علت کم بودن رهروان راه حق را چه می داند؟

امام علی(ع) با اشاره به اينكه اگر رهروان جاده هدايت كم هستند به جهت زرق و برق دنياست، به پويندگان این راه دلداری داده و مى فرمايد: «اى مردم! در طريق هدايت از كمى پويندگانش وحشت نكنيد، زيرا مردم گرد سفره اى اجتماع كرده اند كه سيرى آن كوتاه و گرسنگى آن بس طولانى است». این عبارت در واقع برگرفته از آیات قرآن است، آیاتی که سخن از اكثريت جاهل، بى ايمان، غير عاقل، فاسق، ناسپاس و مانند آن دارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ رَسُولُ اللّهِ صلّى اللّه عليه و آله :

اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ عليه السّلام حَرارَةً فى قُلُوبِ الْمُؤ منينَ لا تَبْرَدُ اَبَداً.

براى شهادت حسين عليه السلام ، حرارت و گرمايى در دلهاى مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمى شود.

جامع احاديث الشيعه ، ج 12، ص 556