دستورات اخلاقي اسلام در هنگامه «جنگ»

اسلام برای هنگام جنگ و نبرد چه دستورات مهمّ اخلاقي صادر كرده است؟

اسلام در هنگام جنگ و نبرد از مسائل اخلاقى نيز غافل نشده است و دستورات مهمّي در اين باره دارد، از جمله اینکه: آغازگر جنگ نباشید، مجروحان و غیر نظامیان را نکشید، آب و مواد آشامیدنی را آلوده نکنید، از قطع درختان و کشتن حیوانات و تخریب محیط زیست بپرهیزید، حمله شبانه نکنید؛ بلکه جنگ بعد از ظهر باشد تا درگيرى كمترى رخ دهد، و افراد كمترى كشته شوند، از ترور و حمله غافلگیرانه بپرهیزید.

هدف، «وسیله» را توجیه نمی کند

بر اساس آموزه های اسلامی، آیا برای پیروزی بر دشمن از هر روشی می توان استفاده کرد؟

برای پیروزی بر دشمن نمی توان از هر روشی استفاده كرد. امام علی(ع) وقتی بر شريعه فرات مسلط شد لشكر معاويه را از بردن آب منع نكرد و پيامبر اسلام(ص) هم در جريان فتح خيبر، حاضر نشد تا آب را به روي يهوديان ببندد. آری براى يك «سياستمدار الهى» پيروزى بر دشمن از لحاظ اهميت در درجه دوم است و در درجه اوّل حفظ ارزشها مهم است. ارزشهايى كه ماندنى است و بهترين وسيله تكامل جامعه انسانى و پرورش انسانهاى شايسته و تشكيل «حيات طيبه» است.

ماجرای «ترور» کعب الأشرف؟!

ماجرای «ترور» یا قتل «کعب الأشرف» به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله) چیست و آیا می توان آن را اثبات نمود؟

ابن اسحاق می نویسند: خبر شکست مشرکان در جنگ بدر، برای «کعب الأشرف» گران تمام شد، لذا پیامبر(ص) و اصحاب ایشان را در اشعار خود مسخره می کرد و به مسلمانان و حتی همسران پیامبر(ص) توهین کرده، آنان را اذیت می نمود. همچنین وی مردم «مکه» را بر ضد پیامبر(ص) تحریک نموده، دعوت به جنگ با مسلمانان می کرد. پس از بازگشت وی از «مکه»، پیامبر(ص) سخنانی فرمود که برخی لزوم قتل کعب را فهمیدند، لذا او را کشتند. اما قتل کعب «ترور» نبود؛ زیرا حضرت علنی اعلام کرد و «ترور» امری پنهانی است. از سویی کعب همواره بر ضد اسلام توطئه می کرد و در حقیقت در حال جنگ با اسلام بود.

مرز بین تروریسم و جهاد در اسلام؟

مرز بین تروریسم و جهاد در اسلام چیست؟

جهاد و ترور تفاوت ذاتی و گوهری دارند. ترور هرگونه اقدام خشونت آمیز و غیر قانونی است که با ایجاد ترس و وحشت در بین مخالفان، برای کسب امتیازات فردی یا گروهی صورت می پذیرد. اما جهاد در اصطلاح اسلامی، به كوشش مسلحانه براى حفظ و پيشرفت آيين حق، دفع تجاوز ظالمان و از همه مهمتر ایجاد فضایی آزاد برای همه بشر است تا بتوانند کلام حق را بشنوند و در صورت تمایل بپذیرند. جهاد بايد تنها براى خدا، بر اساس قانون الهی و خالی از هرگونه غرض شخصى و مادى صورت گيرد.

گزارشات تاريخی درباره اعزام حضرت مسلم(ع) به كوفه

گزارشات تاريخی درباره اعزام حضرت مسلم(عليه السلام) به كوفه چه می‌گويد؟

اولین اقدام امام حسين(ع) در پاسخ به نامه های کوفیان، فرستادن مسلم به کوفه بود. امام او را مورد خطاب قرار داد و فرمود: «اگر مشاهده کردی که مردم یکپارچه متمایل به بیعت من هستند، بسرعت خبر آن را به من برسان تا من بر حسب آن عمل کنم». مسلم که در حدود چهل سال داشته، از میان خود اهل بیت برای چنین امر مهمّی به کوفه فرستاده شد. مسلم پس از ورود به کوفه به منزل مختار رفت و شروع به گرفتن بیعت کرد. در مدّت سی و پنج روز حدود هجده هزار نفر با او بیعت کردند. جاسوسان بنی امیّه در نامه‌ای به یزید نوشتند: اگر نیاز به کوفه دارد، درباره آن هر چه زودتر تصمیم مناسبی بگیرد. مسلم مشغول جمع‌آوری نیرو و سلاح بود كه یزید، ابن زیاد را برای کوفه برگزید و او با تهدید، كوفيان را سرکوب و با گماشتن جاسوس، به محلّ اختفای مسلم دست يافت و او را دستگير و به شهادت رساند.

ترور شخصیت از منظر اسلام؟

اسلام چه نگاهی به «ترور شخصیّت»، و چه برنامه هایی برای مقابله با آن دارد؟

حرمت انسان ها به عنوان اعضای جامعه، امری است که بسیار مورد توجه آموزه های دین مبین اسلام است. برای مثال در آیات 11 و 12 سوره حجرات دستورهای شش گانه ای در نهی از ارتکاب چند عنوان از مهم ترین رذائل اخلاقی ذکر شده که هر گاه به طور كامل در جامعه ای پياده شود آبرو و حيثيت افراد جامعه از هر نظر بيمه مى گردد. روایات معصومین نیز به ما می آموزد كه آبرو و حيثيت افراد همچون مال و جان آنها است، بلكه از بعضى جهات مهمتر است! پيغمبر گرامى اسلام(ص) مى فرمايد: «خون و مال و آبروى هر مسلمانی بر مسلمان دیگر حرام است». بر این اساس اسلام «ترور شخصیّت» را بسیار مذموم و ناپسند می داند. این دین مبین در راستای مقابله با این پدیده شوم، توصیه های فراوانی دارد: از جمله اینکه از «تهمت»، «مسخره کردن دیگران»، «عیب جویی»، «سخن چینی»، «غیبت»، بدبینی و «بد گمانی»، نهی و عاملان این اعمال را به شدت مورد مؤاخذه و تهدید به جزای سخت اخروی کرده است. از طرفی به همه افراد جامعه دستور داده تا از اعتماد به سخنان افراد «فاسق» اجتناب کنند تا با ترویج «شایعه» و دروغ مبارزه شود. در نهایت با «تشریع احکام قانونی سخت» با تروریست های شخصیّت برخورد شدید می کند. نتیجه اینکه دین مبین اسلام از همه راههای ممکن تلاش دارد تا از هرگونه ترور شخصیت و انتشار شایعات در جامعه جلوگیری به عمل آورد و در کنار این پیشگیری ها با مجازات دروغ گویان، اهل افتراء و ناشران اکاذیب، از حرمت و آبروی شهروندان پاسدری کند.

تمسک به قرآن برای حکم به جواز «ترور»؟!

آیا می توان برای حکم به جواز «ترور» به آیه 60 سوره «انفال» که به آیه «ارهاب» معروف است استدلال نمود؟

برخی با تمسک به آیه «ارهاب»، به جواز ترور دشمنان اسلام حکم داده اند تا در آن ها ایجاد خوف و وحشت نموده، و از دشمنی با اسلام و مسلمانان دست بردارند. خداوند در این آیه می فرماید: «هر نیرویی در قدرت دارید برای مقابله با آن ها [دشمنان] آماده سازید و اسب های ورزیده، تا به وسیله آن، دشمن خدا و دشمن خویش را بترسانید».
لکن این آیه امر به آماده کردن جنگ جویان دارد؛ زیرا هنگامی که دشمنان بدانند، مسلمانان آماده جهاد و مستعد بر آنند هیچ گاه قصد تعرض به مسلمانان را در سر نمی پرورانند.

ماجرای «ترور» یا قتل «ابو رافع بن حقیق»؟!

ماجرای «ترور» یا قتل «ابو رافع» به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله) چیست و آیا می توان آن را اثبات نمود؟

بعد از واقعه احد «ابو رافع بن حقیق» که از یهودیان مدینه بود، در «خیبر» شبانه توسط پنج یا هشت نفر ار مسلمین که در میان آن ها «عبداللَّه بن عتیک» بود، به قتل می رسد و دلیل کشتن او توسط مسلمانان این بود که او با «کعب بن الأشرف» در دشمنی با رسول خدا(ص) و اذیت و آزار مسلمانان همکاری می کرد، از این رو مسلمانان مصلحت دیدند که او را از پای درآوردند؛ زیرا امثال آن دو از بارزترین مصادیق محاربین و نقض کنندگان عهد و پیمان به حساب می آمدند.

ترور «ابوعفک» به دستور پیامبر(ص)؟!

ماجرای «ترور» یا قتل «ابوعفک» به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله) چیست و آیا می توان این مطلب را اثبات نمود؟

برخی از مورخین در تحلیل قتل های صدر اسلام، قتل «ابوعفک» را «ترور» می دانند. مورخین می نویسند: پیامبر(ص) با یهود قرارداد ترک مخاصمه و عدم تعرض بسته بود، ولی یهودیان بر ضد پیامبر(ص) و مسلمانان توطئه کردند؛ از جمله «ابوعفک» که با اشعار خود مردم را بر ضد حضرت می شوراند. از این رو «سالم بن عمیر» نذر کرد که او را به قتل برساند و او را «ترور» کرد. در پاسخ می توان گفت این قتل و «ترور» از ناحیه پیامبر(ص) یا به امر وی نبوده، از سویی قتل «ابوعفک» پس از نقض عهد از ناحیه یهودیان صورت گرفته است.

ماجرای «ترور» عصماء بنت مروان؟!

ماجرای «ترور» یا قتل عصماء دختر مروان به دستور پیامبر(صلی الله علیه واله و سلم) چیست و آیا می توان آن را اثبات نمود؟

برخی از مورخین می گویند: پس از قتل «ابوعفک»، «عصماء دختر مروان» با ناراحتی از این امر، به عیب گویی اسلام و مسلمانان پرداخته و انصار را بواسطه پیروی از پیامبر(ص) توبیخ نمود و با هجو پیامبر(ص)، مردم را بر ضدّ آن حضرت تحریک نمود. آزار و اذیت عصماء ادامه داشت تا آن که «عمیر بن عدی» با وجود ضعف بینایی او را به قتل رسانید. اما این قصه از جهاتی قابل تردید است: 1- غالب مورخان این قصه را نقل نکرده اند. 2- قتل عصماء به فرمان پیامبر(ص) نبوده و اساسا آیا عمیر با چشمانی ضعیف می تواند عصماء را «ترور» کند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الامام الصادق عليه السلام

إن الله تبارک و تعالي يقول : الصوم لي و انا أجزي عليه

خداوند تبارک و تعالي مي فرمايد : روزه از من است و پاداش آنرا من مي دهم

ميزان الحکمة 6 / 389