دلیل اجابت نشدن خواسته پیامبر(ص) برای ثبت وصیت شان توسط حضرت علی(ع) در ماجرای رزیة یوم الخمیس؟!

چرا وقتی رسول خدا(ص) در مجلس وصیت از حضرت علی(ع) تقاضای دوات و قلم و ثبت وصیت داشت، ایشان به وصیت پیامبر(ص) عمل نکرد؟!

حضرت علی(ع) در آن مجلس بعد از پدید آمدن نزاعی که خلیفه دوم با کلام توهین آمیز خود ایجاد کرده بود، با هماهنگی و توجه به وضعیت و نظر پیامبر خدا(ص) به وصیت پیامبر(ص) عمل نکرد تا از اهانت های بیشتر به آن جناب و شدیدتر شدن اختلاف و نزاع بین اصحاب رسول خدا(ص) پیش گیری کرده باشد. چنانکه رسول خدا(ص) خود نیز بعد از پیش آمدن آن وضعیت، خطاب به نزاع کنندگان فرمود: «برخیزید و از نزد من بروید»؛ که نشان از ناراحتی ایشان از وضعیت پیش آمده است.

مخالفت شیعه با سخن پیامبر(ص) در خطا نبودن اجماع امّت مسلمان! (جایگاه اجماع در انتخاب خلیفه رسول خدا؟)

پیامبر فرموده است: اگر امتم بر امری اجماع کردند، هیچگاه آن اجماع خطا نخواهد بود. اجماع اهل حل و عقد در جامعه مسلمین بعد از وفات رسول خدا(ص) بر خلافت ابوبکر رضی الله عنه بود. چرا شیعه اصرار دارد که خلافت حق علی[ع] بود و غصب شده است؟!

اولا: این حدیث بنا بر راست آزمایی های سندی خود اهل سنت با چالش های جدی در وثاقت بعضی از راویان آن مواجه است.

ثانیا: حق انتخاب خلیفه پیامبر به تصریح قرآن، بیانات نبوی و دلایل عقلی منحصر در خدا و رسول خدا است و اجماع جایگاهی در آن ندارد. چون امامت و مقام جانشینی پیامبر صرفا اموری اجتماعی و سیاسی نیستند و سویه های معنوی چون تکامل اخلاقی جامعه و پاسداری از شریعت را نیز شامل می شوند و بدیهی است احراز صلاحیت اشخاص برای تصدی چنین مقامی فقط در حوزه علم الهی و پیامبر اوست و با اجماع کشف و اثبات نمی گردد.

ثالثا: گزارش های تاریخی از نزاع ها، تهدیدها و اجبارهایی که در سقیفه روی داد، نشان می دهد اجماعی به صورت حقیقی پدید نیامده است. هم در جریان سقیفه و هم در بعد از آن، اشخاص برجسته ای از مهاجرین و انصار مخالف خلافت ابوبکر بودند. به همین دلیل نیز حاکمان به قدرت رسیده در سقیفه دست به دامان قبیله ای به نام بنی اسلم شدند و در قبال باج دادن به آنها، قدرت قهریه شان را برای گرفتن بیعت اجباری از مردم به خدمت گرفتند.

رابعا: اگر این قاعده درست هم باشد، هنگام به قدرت رسیدن خلیفه دوم از آن قاعده تخطی شده است. زیرا او با وصیت خلیفه اول به قدرت رسید نه در اجتماع و با اجماع. امری که موجب اعتراض بسیاری از مسلمانان اعم از مهاجرین و انصار و بزرگان صحابه و اهل شام بود.

معنای واژه «شَجَر»

منظور از واژه «شَجَر» چیست؟

«شَجَر» به معنى گياهان ساقه دار است؛ و در قرآن در مقابل «نَجم»، به معنى گياهان بى‌ساقه قرار گرفته است. در «مقائيس اللّغه» آمده: «شجر» داراى دو معنى است: بلندى و ارتفاع، و تداخل اجزاء يك شى در يكديگر؛ و از آنجا كه درختان هم ارتفاع دارند، و هم شاخه‌ هاى آنها در يكديگر وارد مى شود، به آنها «شجر» اطلاق شده است. ولى بعضى معتقدند كه اين مادّه در اصل به معنى چيزى است كه «نمو» دارد، بالا رفته و شاخ و برگ پيدا مى ‌كند؛ و گاه به امور معنوى نيز اطلاق مى ‌شود، مانند: «وَالشَّجرةَ الْمَلْعُوْنةَ فى القرآن».

جایگاه عدل الهی در ممنوعیت ازدواج بیوه های پیامبر(ص)؟

اینکه خداوند به بیوه های پیامبر(ص) پس از او حق ازدواج دیگری را نمی دهد - خصوصا که برخی مثل عایشه جوان بودند - ظلم و بی عدالتی نیست؟

اولا: تشریع این حکم برای حفظ احترام آنها بود؛ عده ای می خواستند به قصد انتقام و یا توهین به پیامبر(ص)، بعداز وفات ایشان با همسران شان ازدواج و حرمت شان را هتک کنند.

ثانیا: همسران پیامبر(ص) همیشه مورد توجه مردم بودند و اگر مجاز بود پس از وفات نبی مکرم اسلام، کسی با آنها ازدواج کند، آن شخص مورد اعتماد نسبی عموم مردم قرار می گرفت و ممكن بود اين كار را وسيله سوءاستفاده قرار دهد و يا به عنوان اينكه آگاهى خاصی از درون خانه پيامبر(ص) و تعليمات و مكتب او دارند به تحريف اسلام پردازند و يا منافقين مطالبى را از اين طريق در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد.

ثالثا: علاقه و تمایل شخصیت های برجسته و قدرتمند جامعه آن روز به ازدواج با آن زنان و ظرفیت بالای آنها برای پدید آوردن نزاع و کشمکش بر سر این موضوع می توانست آرامش و وحدت اجتماعی آن روز جامعه اسلامی را با چالش مواجه کند.

رابعا: گاه در طول زندگى انسانها مسائل مهمى مطرح مى شود كه به خاطر آنها بايد فداكارى و از خودگذشتگى نشان دهند و از بعضى از حقوق حقه خود چشم بپوشند؛ به خصوص اينكه هميشه افتخارات بزرگ مسئوليت هاى سنگينى نيز همراه دارد.

مخدوش بودن احتجاج شيعيان بر خلافت علی(ع) با حديث قرطاس!

چرا شيعه اصرار دارد با حديث قرطاس بر خلافت علی(ع) استدلال کند، در حالي که چنین استدلالی بنابر دلایل مختلفی مخدوش است: 1- پيامبر سواد نداشت و چگونه می تواند بگويد «برای شما چیزی بنویسم»؟! 2- سند آن ضعيف است. 3- اگر موضوع وصيت امر الهی بوده پيامبر نبايد از اراده خود بر می گشتند. 4- اگر اين وصيت حساس بوده، پيامبر می توانستند تا روز وفاتشان که به مسجد می رفتند آن را بار ديگر مطرح کنند در حالی که ايشان فقط از مردم حلاليت می طلبيد. 5- اگر خلافت علی(ع) و حدیث غدیر در مواقع متعدد بيان شده بود، چه لزومی داشت که پيامبر آن را برای چندمين بار بيان کند؟ و اگر در ايّام گذشته به خلافت ايشان اشاره ای نکرده چرا آن را برای آخرين لحظات گذاشته است؟! 6- اگر در اين جلسه توهينی به پيامبر شده، نبايد علی(ع) سکوت می کرد. 7- توهين هذيان گويی از عمر بعيد است. 8- بر فرض پذيرش وقوع چنين جلسه ای، پيامبر به خاطر احترام به نظر يارانش آن را ننوشته نه به خاطر آشوب عمر. 9- حال که آن وصيت نوشته نشد، آيا مردم خصوصا آن همه صحابه رسول خدا گمراه شدند؟!

1. پیامبر(ص) سواد نوشتن نداشت، امّا كاتب داشتند و برخوردار نبودن از سواد دلیل بر عدم امکان نگارش نبود؛ چون معنای سخن ایشان در این حدیث امر به نوشتن است.
2. این حدیث توسط اهل سنّت نیز نقل شده و سند آن در منابع آنان نیز صحیح است.
3. پیامبر بارها به خلافت امام علی(ع) سفارش کرد و در جریان این حدیث می خواست به آن تاکید کند.
4. بعد از این جریان باز هم پیامبر اقداماتی مشهود و صریحی در راستای هدف آن حدیث انجام رساند و برای مثال کوشید مخالفان علی(ع) را با سپاه اسامه خارج از شهر کند.
5. وصیت به خلافت علی(ع) در حدیث قلم و قرطاس، می توانست با وجود سفارشات قبلی، نشان از اهمیت آن باشد.
6. علی(ع) بخاطر تبعیت از پیامبر و جلوگیری از نزاع نزد ایشان سکوت کرد.
7. اینکه پیامبر اصحاب را بیرون کرد نشان می دهد توهینی صورت گرفت و همین مانع نوشتن شد.
8. از «نص روایت» چنین بر می آید که پيامبر وقتی نتوانست وصيت بنويسد، آشوبگران را از خانه بيرون کرد و از نزاع موجود ناراحت بود.
9. به هر حال اراده پيامبر محقق نشده است و این عین گمراهی برای مانعان آن است؛ امّا حساب نوع مردم مستضعف از خائنين جداست.

نسبت رفتار عجولانه به پیامبران الهی در قرآن!

در آیات قرآن به بعضی از پیامبران الهی رفتارهای عجولانه و دور از شأنی نسبت داده می شود. عجله حضرت داوود در قضاوت(ع)، عجله حضرت یونس(ع) در نفرین کردن و گریز از میان قوم خود، عجله حضرت موسی(ع) در اعتراض به اعمال حضرت خضر(ع)، عجله حضرت موسی(ع) در اعتراض به حضرت هارون(ع) به خاطر گوساله پرست شدن بنی اسرائیل، از این موارد می باشند. آیا با این وجود می توان آنها را معصوم دانست؟!

چنین رفتارهایی از سوی انبیاء ترک اولایی است که هیچ گاه آن بزرگواران را از دایره عصمت خارج نمی کند. بررسی موقعیت ها و شرایطی که منجر به بروز چنین رفتارهایی از انبیاء شده نشان می دهد که چنین رفتارهایی سرچشمه گرفته از احساس مسئولیت های آنان بوده و مطبق با علوم و معارف الهی است که از سوی خداوند به آنها افاضه شده بود. فقط ممکن است آدابی جزئی در به جان آوردن آنها رعایت نشده باشد که فقط در حد نوعی ترک اولی است و هیچ وقت به حد معصیت نمی رسد.

گناه سبب ویرانى

چگونه گناه سبب ویرانى فرد و جامعه مى شود؟

آبادی و برکت از جامعه آلوده به گناه، خیانت، نفاق، دزدى، ظلم، تنبلى و ... ، رخت بر می بندد؛ جامعه ای که روح تعاون و همکارى را از دست دهد، دچار جنگ و نزاع و خونریزى می شود. جامعه ای که مردمش آلوده انواع هوس ها باشند، نمی توانند در عین حال نیرومند و پا بر جا باشند و در مقابل دشمنان ایستادگى کنند.

رفتار صحابه با یکدیگر، خلاف نظريه عدالت

آیا رفتار برخى صحابه با یکدیگر نظریه عدالت صحابه را تأیید می کند؟

نزاع و کشمکش و دشنام و ناسزا و حتی جدال و خونریزى میان اصحاب بوده است. پس وقتى خود صحابه، طرف مقابل خود را گمراه و منحرف از دین خدا و رسول مى دانستند و او را عادل نمى دانستند، پس چگونه ما همه آنان را پاک و عادل بشماریم.

گناهان زبان

آفات و گناهان زبان کدامند؟

گناهان مربوط به زبان و آثار مخرّبى كه در فرد و جامعه دارد بسيار زياد مى باشد، از جمله: 1- جدال و مراء. 2ـ خصومت و نزاع و لجاج در كلام. 3- بد زبانى و دشنام. 4- استهزاى ديگران. 5- فاش كردن اسرار مردم. 6- دروغ. 7- غیبت. 8- تهمت. 9- شهادت به باطل. 10- ايذاء ديگران با گفتار. 11- تبليغ باطل و تشويق بر گناه و امر به منكر و نهى از معروف. 12- سخن چينى. 13- كفران و ناسپاسى با زبان. 14- نشر شايعات بى اساس و اكاذيب و اشاعه فحشاء. 15- غنا. و موارد بسیار دیگر.

«قضاوت و دادرسی» از منظر شیعه

فقه شیعه در مسئله «قضاوت و دادرسی» چه دیدگاهی دارد؟

«قضاوت» راه خاتمه دادن به نزاع هاى مختلف مردم است و از نظر شيعه يكى از مراحل رياست عامه و خلافت خدا در روي زمين است. قاضى، امين الهى بر جان و مال و ناموس مردم است؛ ولى به همان اندازه نيز خطر و لغزش او بزرگ و غير قابل جبران است. در احاديث معصومين(ع) درباره خطر قضاوت تعبيراتى ديده مى شود كه پشت انسان را مى لرزاند. قاضى بايستي بر اساس اقرار، قسم و بينه (دو شاهد عادل) حكم كند و وقتي حكمى صادر كرد هيچ كس جز خود او، حق مخالفت با آن را ندارد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

إنّ لکلٍّ أجلا لا يَعْدُوهُ

براى هر چيز مدّتى است که از آن تجاوز نمى کند

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 46