پاسخ اجمالی:
حضرت علی(ع) در آن مجلس بعد از پدید آمدن نزاعی که خلیفه دوم با کلام توهین آمیز خود ایجاد کرده بود، با هماهنگی و توجه به وضعیت و نظر پیامبر خدا(ص) به وصیت پیامبر(ص) عمل نکرد تا از اهانت های بیشتر به آن جناب و شدیدتر شدن اختلاف و نزاع بین اصحاب رسول خدا(ص) پیش گیری کرده باشد. چنانکه رسول خدا(ص) خود نیز بعد از پیش آمدن آن وضعیت، خطاب به نزاع کنندگان فرمود: «برخیزید و از نزد من بروید»؛ که نشان از ناراحتی ایشان از وضعیت پیش آمده است.
پاسخ تفصیلی:
می دانیم که در حادثه معروف به «رزیة یوم الخمیس» خلیفه دوم با به کار بردن تعبیری توهین آمیز درباره حضرت رسول(صلی الله علیه وآله) مانع شد ایشان در واپسین روزهای زندگی، وصیت خود را مکتوب کند. در یکی از روایت هایی که از این حادثه شده، بخارى به نقل از زُهْرى از عبید اللّه بن عبد اللّه از ابن عباس می نویسد:
«هنگامى که رسول خدا در آستانه رحلت از دنیا قرار گرفت و اطراف حضرت گروهی از جمله عمر بن خطاب در خانه آن حضرت حاضر شده بودند فرمود: قلم و کاغذى بیاورید تا چیزی براى شما بنویسم که به برکت آن هرگز گمراه نشوید. عمر گفت: بیمارى بر پیامبر غلبه کرده [و العیاذ باللّه هذیان مى گوید] و ما قرآن را داریم و براى ما کافى است. در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد. بعضى مى گفتند: بیاورید تا حضرت بنویسد و هرگز گمراه نشوید. و بعضى سخن عمر را مى گفتند. هنگامى که سر و صدا و غوغا در حضور آن حضرت و اختلاف زیاد شد فرمودند: برخیزید و از نزد من بروید».(1)
حال یکی از سؤالاتی که ممکن است درباره این حادثه به ذهن برسد این است که بر فرض که خلیفه دوم مانع حاضر شدن دوات و کاغذ بر سر بالین پیامبر شده است؛ چرا حضرت علی(علیه السلام) به عنوان نزدیک ترین و مطیع ترین صحابی پیامبر اکرم(ص) اقدام به تهیه خواسته ایشان نکرد؟!
در پاسخ به این سؤال می گوییم: قرآن مجید در آیات متعددی مسلمانان را از نزاع و درگیری نزد رسول خدا نهی کرده است. مثلا در آیه 46 سوره انفال می خوانیم: «وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُكُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرين»؛ (و [فرمان] خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد! و نزاع [و كشمكش] نكنيد تا سست نشويد و قدرت [و شوكت] شما از ميان نرود و صبر و استقامت كنيد كه خداوند با استقامت كنندگان است!).
علاوه بر آن خداوند در دومین آیه سوره حجرات می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُكُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُون»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! صداى خود را فراتر از صداى پيامبر نكنيد و در برابر او بلند سخن مگوييد [و داد و فرياد نزنيد] آن گونه كه بعضى از شما در برابر بعضى دیگر صدا را بلند مى كنند مبادا اعمال شما نابود گردد در حالى كه نمى دانيد). در نقل های متفاوتی نیز که در منابع تاریخی و حدیثی وجود دارد می خوانیم که بعد از تعبیر اهانت آمیزی که خلیفه دوم راجع به پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) به کار برد، نزاع و جر و بحثی میان اصحاب پدید آمد و پیامبر(ص) از اصحاب خواست که مکان را ترک کنند.(۲) یعنی خود پیامبر(ص) نیز پافشاری مجددی بر خواسته خود یعنی حاضر کردن دوات و کاغذ نکردند.
به نظر می رسد این تصمیم هوشمندانه به این خاطر بوده که پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) دیدند اگر برای نوشتن وصیت نامه اصرار کنند، مخالفین نوشته شدن وصیت نیز در اسائه ادب به حضرت شان و این شایعه اهانت آمیز که بيماری بر ایشان غلبه کرده، بيشتر اصرار می كردند و هواداران آنها نيز این گفته را اشاعه داده و برای اثبات مدعای خود كوشش هايی می کردند. در اين صورت اسائه ادب به ساحت پيامبر گسترش و ادامه می يافت و همين امر منشأ اختلاف در بين امت اسلامی می شد.(۳)
در ضمن وقتی كه حضرت ديد در حضورش سخنان ناروا و توهين آميز گفته می شود بديهی است كه پس از رحلت آن حضرت به محتوای وصيت عمل نخواهد شد و نامه اثر خود را از دست خواهد داد. از اين رو هنگامی كه برخی برای جبران بدرفتاری به پيامبر عرض كردند آيا می خواهيد قلم و كاغذ بياوريم، چهره او برافروخت و سخت برآشفت وفرمود: «أَ بَعْدَ الَّذِي قُلْتُمْ لَا وَ لَكِنِّي أُوصِيكُمْ بِأَهْلِ بَيْتِي خَيْرا»(۴)؛ (پس از آن همه گفت وگوها می خواهيد قلم و كاغذ بياوريد؟! همين اندازه توصيه می كنم كه با عترت من به نيكی رفتار كنيد). اين را گفت و صورتش را از حاضرین برگرداند و آنان نيز جز علی و عباس و فضل، همه برخاستند و متفرق شدند.(۵)
مشخص است که در چنین وضعیتی حضرت علی(علیه السلام) نیز از فضای ملتهب مدینه و عدم اطاعت برخی اصحاب از اوامر رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) مطلع بود و نمی خواست با اصرار بر عملی کردن خواسته پیامبر، بر آشفتگی و حساسیت چنین فضایی بیافزاید.
پیشنهاد برای مطالعه:
مخدوش بودن احتجاج شيعيان بر خلافت علی(ع) با حديث قرطاس!
آخرین تلاش پیامبر(ص) براى تعیین جانشین؟
شبهه تناقض حدیث دوات و قلم با حدیث غدیر
حدیث دواة و قلم در منابع اهل سنت
حديث دوات و قلم (مسائل سؤال برانگيز در تاريخ اسلام)
اعتراف عمر به مخالفتش با آوردن دوات و قلم و انتصاب علي(ع)
دلالت حدیث دوات و قلم بر خلافت بلا فصل
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.