پاسخ اجمالی:
اولا: تشریع این حکم برای حفظ احترام آنها بود؛ عده ای می خواستند به قصد انتقام و یا توهین به پیامبر(ص)، بعداز وفات ایشان با همسران شان ازدواج و حرمت شان را هتک کنند.
ثانیا: همسران پیامبر(ص) همیشه مورد توجه مردم بودند و اگر مجاز بود پس از وفات نبی مکرم اسلام، کسی با آنها ازدواج کند، آن شخص مورد اعتماد نسبی عموم مردم قرار می گرفت و ممكن بود اين كار را وسيله سوءاستفاده قرار دهد و يا به عنوان اينكه آگاهى خاصی از درون خانه پيامبر(ص) و تعليمات و مكتب او دارند به تحريف اسلام پردازند و يا منافقين مطالبى را از اين طريق در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد.
ثالثا: علاقه و تمایل شخصیت های برجسته و قدرتمند جامعه آن روز به ازدواج با آن زنان و ظرفیت بالای آنها برای پدید آوردن نزاع و کشمکش بر سر این موضوع می توانست آرامش و وحدت اجتماعی آن روز جامعه اسلامی را با چالش مواجه کند.
رابعا: گاه در طول زندگى انسانها مسائل مهمى مطرح مى شود كه به خاطر آنها بايد فداكارى و از خودگذشتگى نشان دهند و از بعضى از حقوق حقه خود چشم بپوشند؛ به خصوص اينكه هميشه افتخارات بزرگ مسئوليت هاى سنگينى نيز همراه دارد.
پاسخ تفصیلی:
خداوند متعال در بخشی از آیه 53 سوره احزاب می فرماید: «وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيماً»؛ (شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است)! بنابراین هیچ کدام از همسران آن حضرت حق ندارند همانند دیگر زنانی که بعداز مرگ همسران شان یا جدایی از آنها مجددا ازدواج می کنند، زندگی دیگری را شروع نمایند. در مقام قضاوت راجع به این حکم، ممکن است این سؤال به ذهن برسد که محکومیت این زنان – به خصوص برخی از آنها که هنگام وفات پیامبر هنوز جوان بودند – به چنین تکلیفی، ظلمی در حق آنها به شمار نمی آید؟
برای پاسخ به این سؤال باید به شرایط تاریخی زمانه زیست پیامبر(صلی الله علیه وآله) و شؤون اختصاصی آن حضرت توجه کرد.
عبارات نقل شده در مقدمه تنها قسمت کوتاهی از آیه 53 سوره احزاب هستند و عبارات کامل این آیه کریمه بدین شرح است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلاَّ أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلى طَعامٍ غَيْرَ ناظِرينَ إِناهُ وَ لكِنْ إِذا دُعيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَ لا مُسْتَأْنِسينَ لِحَديثٍ إِنَّ ذلِكُمْ كانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيي مِنْكُمْ وَ اللَّهُ لا يَسْتَحْيي مِنَ الْحَقِّ وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ وَ ما كانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَ لا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْواجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَداً إِنَّ ذلِكُمْ كانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظيما»؛ (اى كسانى كه ايمان آورده ايد! در خانه هاى پيامبر داخل نشويد مگر به شما براى صرف غذا اجازه داده شود، در حالى كه [قبل از موعد نياييد و] در انتظار وقت غذا ننشينيد؛ امّا هنگامى كه دعوت شديد داخل شويد؛ و وقتى غذا خورديد پراكنده شويد، و [بعد از صرف غذا] به بحث و صحبت ننشينيد؛ اين عمل، پيامبر را ناراحت مى نمايد، ولى از شما شرم مى كند [و چيزى نمى گويد]؛ امّا خداوند از [بيان] حق شرم ندارد! و هنگامى كه چيزى از وسايل زندگى را [به عنوان عاريت] از آنان [همسران پيامبر] مى خواهيد از پشت پرده بخواهيد؛ اين كار براى پاكى دل هاى شما و آنها بهتر است! و شما حق نداريد رسول خدا را آزار دهيد، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآوريد كه اين كار نزد خدا بزرگ است).
همان طور که می بینیم پیام و مضمون کلی این آیه، نکوهش و هشدار به توهین به ساحت مقدس پیامبر است و حکم تشریع شده درباره ممنوعیت ازدواج همسران ایشان را بایستی در همین چارچوب معنایی تفسیر و تحلیل کرد؛ بدین شرح که می گوییم: این امکان وجود داشت که عده ای به قصد انتقام گرفتن از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و یا توهین به ایشان، بعداز وفات شان با همسران شان ازدواج و حرمت شان را هتک کنند. اين خطر هنگامى ملموس تر مى شود كه بدانيم گروهى خود را براى اين كار آماده ساخته بودند. بعضى آن را به زبان آورده و بعضى شايد تنها در دل داشتند. از جمله كسانى را كه بعضى از مفسران وعلمای اهل سنت در اينجا نام برده اند طلحه و عثمان بودند که خیال ازدواج با عایشه و ام سلمه را بعداز رحلت رسول اکرم(ص) در سر می پروراندند.(1)
عامل بازدارنده و مهم دیگر سوء استفاده های احتمالی بود که می توانست زحمات پیامبر را از این رهگذر بی ثمر و نابود کند؛ همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله) به واسطه جایگاه و احترامی که نزد آحاد جامعه آن روز داشتند، همیشه مورد توجه بودند و اگر مجاز بود پس از وفات نبی مکرم اسلام، کسی با آنها ازدواج کند - به خاطر انتساب پیشینی آن زنان به پیامبر(ص) – آن شخص مورد اعتماد نسبی عموم مردم قرار می گرفت.(2) و به این عنوان که همسر پيامبر(ص) را بعد از او در اختيار خود گرفته، ممكن بود اين كار را وسيله سوءاستفاده قرار دهد و يا به عنوان اينكه آگاهى خاصی از درون خانه پيامبر(ص) و تعليمات و مكتب او دارند به تحريف اسلام پردازند و يا منافقين مطالبى را از اين طريق در ميان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پيامبر باشد.(3)
علاوه بر آن، امکان ازدواج با همسران پیامبر، از جنبه ای دیگر نیز تهدیدکننده استقرار و امنیت جامعه اسلامی بود و آن اینکه می بینیم علاقه و تمایل شخصیت های برجسته و قدرتمند جامعه آن روز به ازدواج با آن زنان و ظرفیت بالای آنها برای پدید آوردن نزاع و کشمکش بر سر این موضوع می توانست آرامش و وحدت اجتماعی آن روز جامعه اسلامی را با چالش مواجه کند.
در مقابل این توطئه ها و تهدید هایی که می توانست جامعه مسلمانان از نظر اعتقادی و اجتماعی با مشکل روبه رو سازد، خداوندى كه بر اسرار نهان و آشكار آگاه است حكمی قاطع صادر فرمود و جلوی اين امور را به كلى گرفت و براى تحكيم پايه هاى آن، به همسران پيامبر(صلی الله علیه وآله) لقب «ام المؤمنين» داد(4) تا همگان بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادران خويش است.
در اینجا فقط اشاره به یک نکته کوتاه برای تکمیل این پاسخ الزامی است. اینکه همسران پیامبر(صلی الله علیه وآله) بعداز وفات ایشان بدون همسر باید زندگی می کردند و مانند زنان عادی از امکان ازدواج مجدد محروم بودند، شاید در نگاه اول نوعی از دست دادن یک حق به نظر بیاید، اما یکی از سنت های مألوف بین انسان ها این است که گاه در طول زندگى شان مسائل مهمى مطرح مى شود كه به خاطر آنها بايد فداكارى و از خودگذشتگى نشان دهند و از بعضى از حقوق حقه خود چشم بپوشند؛ به خصوص اينكه هميشه افتخارات بزرگ مسئوليت هاى سنگينى نيز همراه دارد.
بدون شك همسران پيامبر(صلی الله علیه وآله) افتخار عظيمى از طريق ازدواج شان با پيامبر(ص) كسب كردند داشتن چنين افتخارى نياز به چنين فداكارى هم دارد. به خصوص که می بینیم پیامبر(ص) در زمان حیاتش، سختی ها و مسئولیت های سنگین انتساب به وجود مقدس شان را به آنها گوشزد کرده بود و آن بانوان نیز از این وضعیت اطلاع داشته اند. در آیات 28 و 29 سوره مبارکه احزاب می خوانیم: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا* وَ إِنْ كُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ مِنْكُنَّ أَجْراً عَظيما»؛ (اى پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مى خواهید بیایید با هدیه اى شما را بهره مند ساخته و به نیکویى رها سازم* و اگر شما خدا و پيامبرش و سراى آخرت را مى خواهيد، خداوند براى نيكوكاران شما پاداش عظيمى آماده ساخته است).
تاکید بر موقعیت خاص و منحصر به فرد این بانوان به عنوان همسران رسول خدا (صلی الله علیه وآله) در آیاتی دیگر از قرآن نیز مورد تاکید قرار گرفته است. برای مثال می بینیم که در آیه 32 همین سوره احزاب به صراحت خطاب به زنان گفته شده که: «یا نِساءَ النَّبِىِّ لَسْتُنَّ کَاَحَدٍ مِنَ النِّساء»؛ (شما با سایر زنان فرق دارید).
به هر حال در نظر گرفتن همه این نکات ما را به این نتیجه می رساند که تشریع چنین حکمی برای آن بانوان به خاطر مصالح اجتماعی ای بسیار ارزشمند و حساس آن برای جامعه اسلامی، نه تنها منافاتی با عدالت خداوند نداشته بلکه بر اساس والاترین مراتب حکمت اتخاذ شده است.
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.