پاسخ اجمالی:
گناهان مربوط به زبان و آثار مخرّبى كه در فرد و جامعه دارد بسيار زياد مى باشد، از جمله: 1- جدال و مراء. 2ـ خصومت و نزاع و لجاج در كلام. 3- بد زبانى و دشنام. 4- استهزاى ديگران. 5- فاش كردن اسرار مردم. 6- دروغ. 7- غیبت. 8- تهمت. 9- شهادت به باطل. 10- ايذاء ديگران با گفتار. 11- تبليغ باطل و تشويق بر گناه و امر به منكر و نهى از معروف. 12- سخن چينى. 13- كفران و ناسپاسى با زبان. 14- نشر شايعات بى اساس و اكاذيب و اشاعه فحشاء. 15- غنا. و موارد بسیار دیگر.
پاسخ تفصیلی:
به همان نسبت كه بركات زبان و آثار سازنده آن زياد است، آفات و گناهانى كه به وسيله آن انجام مى گيرد و آثار مخرّبى كه در فرد و جامعه دارد بسيار زياد مى باشد.
محقّق بزرگوار مرحوم «فيض كاشانى» در كتاب «المحجّة البيضاء»،(1) و «غزالى» در «احياء العلوم»(2) بحث بسيار مشروحى تحت عنوان گناهان زبان ذكر كرده اند؛ غزالى بيست نوع انحراف و آفت براى زبان شمرده است:
1 ـ گفتگو كردن در امورى كه به انسان مربوط نيست (و در سرنوشت او اثر مادّى و معنوى ندارد).
2 ـ بيهوده گويى و پرحرفى.
3 ـ گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده.
4 ـ جدال و مراء(منظور از «جدال» جرّ و بحث هايى است كه براى تحقير ديگران انجام مى شود، و «مراء» به معنى بحثهايى است كه به عنوان اظهار فضل و برترى جويى است).
5 ـ خصومت و نزاع و لجاج در كلام.
6 ـ تكلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافيه پردازى و مانند آن.
7 ـ بد زبانى و دشنام.
8 ـ لعن كسى كه مستحقّ لعن نيست.
9 ـ غنا و اشعار (منظور اشعارى است كه محتواى باطل دارد يا با آهنگ لهوى خوانده مى شود).
10 ـ مزاح و شوخى هاى ركيك و زشت.
11 ـ سخريّه و استهزاى ديگران.
12 ـ فاش كردن اسرار مردم.
13 ـ وعده هاى دروغين.
14 ـ دروغ و خبرهاى خلاف گفتن.
15 ـ غيبت كردن.
16 ـ سخن چينى (حرف اين را براى آن بردن و ميان دو نفر يا دو گروه نفاق و آشوب بپا كردن).
17 ـ نفاق در سخن (كه در تعبيرات عربى به چنين كسانی ذو اللِّسانين گفته مى شود؛ مثلاً، در پيش رو چيزى بگويد و در پشت سر چيز ديگر).
18 ـ مدح نا به جا و ستايش از كسانى كه شايسته ستايش نيستند.
19 ـ نسنجيده و بى مطالعه سخن گفتن كه غالباً توأم با خطاها و خلافها است.
20 ـ سؤال از مسائل پيچيده اى كه درك آن خارج از توان فكرى سؤال كننده است.
بررسى ها نشان مى دهد كه آفات زبان منحصر به آنچه در بالا آمده نيست؛ هر چند بخش مهمّى از آن را تشكيل مى دهد. شايد نظر مرحوم فيض كاشانى و غزالى نيز احصاء تمام گناهان زبان نبوده است؛ به همين دليل، موارد ديگرى را مى يابيم كه مى توان بر آن بيست مورد افزود، مانند موارد دهگانه زير:
1 ـ تهمت زدن.
2 ـ شهادت به باطل.
3 ـ خودستايى.
4 ـ نشر شايعات بى اساس و اكاذيب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذكر احتمال بـاشد.
5 ـ خشونت در سخن و بى ادبى در كلام.
6 ـ اصرار بى جا (مانند اصرار بنى اسرائيل در مورد گاوى كه مأمور به ذبح آن بودند).
7 ـ ايذاء ديگران با گفتار، و به اصطلاح نيش زبان زدن.
8 ـ مذمّت كسى كه سزاوار مذمّت نيست.
9 ـ كفران و ناسپاسى با زبان.
10 ـ تبليغ باطل و تشويق بر گناه و امر به منكر و نهى از معروف.
شايد نياز به توضيح نباشد كه آنچه در بالا آمد نيز تمام گناهان زبان را تشكيل نمى دهد بلكه موارد سى گانه فوق، قسمت عمده آن است.
ولى ذكر اين نكته نيز لازم به نظر مى رسد كه بعضى در اين زمينه افراط كرده اند، و گاه براى بالا بردن عدد گناهان زبان، گناهانى كه مربوط به زبان نيست،جزء گناهان زبان شمرده اند؛ مانند: اظهار فقر و نادارى، و بدعت و بدعتگذارى در دين، و تفسير به رأى، و جاسوسى و امثال اين امور كه هر يك گناه مستقلّى است؛ و گاه ممكن است با زبان يا قلم و گاه با اعمال ديگر انجام شود؛ و قرار دادن اينها در زمره گناهان ويژه زبان، زياد مناسب به نظر نمى رسد؛ زيرا اگر بخواهيم اين گونه محاسبه كنيم تمام گناهان و همه رذائل اخلاقى مانند، ريا، حسد، تكبّر، قتل نفس و زنا، همه اينها را به نوعى مى توان با زبان مرتبط كرد.
گاه نيز آمده اند يكى از آفات زبان را شاخه شاخه كرده اند و هر كدام را عنوان مستقلّى شمرده اند، مانند تندى سخن با استاد، تندى سخن با پدر و مادر، صدا زدن به نامهاى زشت و مانند اينها.
به هر حال، بهتر است در اينجا مانند همه جاى ديگر از افراط و تفريط بپرهيزيم.(3)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.