ناسازگاری قرآن و علم در مورد «خلقت استخوان‌ها»!

آيا دانش روز سخن قرآن را در مورد «خلقت استخوان از گوشت» تأييد می‌كند؟

مراحل آفرينش «جنين» که در قرآن به آن اشاره شده با علم منافاتي ندارد؛ زيرا تعبير قرآن درباره نطفه اين است كه: «نطفه به علقه تبديل مى‌شود». علقه يك مجموعه سلولى است كه به ديواره رحم آويزان است و از خون رحم تغذيه مى‌كند.
پس استخوان‌ها پيشتر به وجود مى‌آيد، سپس ماهيچه‌ها بر آنها مى‌رويد و آنها را مى‌پوشاند و بدين‌سان درستى سخن خداوند آشكار مى‌شود كه فرمود: «پس مضغه را آفريديم و پس از آن بر استخوان‌ها گوشت رويانديم».

فلسفه تحريم برخی از «خوراکی ها»

چرا اسلام خوردن برخی از خوراکی ها را تحریم نموده است؟

اسلام با تحریم گوشت درندگان، نمي خواهد انسان مسلمان خوى درندگى پيدا كند. همچنین گوشت خنزير(خوك) را تحريم كرده؛ زیرا اين حيوان معروف به بى بند و بارى جنسى است، و اسلام نمى خواهد از طريق هورمونهاى موجود در گوشت این حیوان، اين صفات ناپسند به جامعه اسلامی منتقل شود. اگر اسلام، شرب خمر را حرام كرده به خاطر آن است كه بوى آن بد، مزه آن ناخوشايند، و آثار آن ناميمون است و ضررهاى فراوانى به دنبال دارد.

حرمت استفاده از مردار، خون و گوشت خوک

آیا در هنگام ضرورت مى توان از غذاهاى حرام استفاده کرد؟

خداوند در قرآن مى فرماید: «خدا تنها گوشت مردار، خون، گوشت خوک، و گوشت هر حیوانى را که به هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن گفته شود تحریم کرده». بر این اساس برخی از این گوشت ها پلیدى ظاهرى دارند، مانند گوشت مردار، خوک و خون، و بعضى پلیدى معنوى دارند مانند قربانى براى بت ها.  اما گاهی انسان براى حفظ جان خویش مجبور به استفاده از بعضى از غذاهاى حرام مى شود، قرآن در این باره مى فرماید: (ولى کسى که مجبور شود [براى نجات از مرگ] از آنها بخورد، گناهى بر او نیست، به شرط این که ستمگر و متجاوز نباشد!».

تاثير قرآن بر عرب بياباني

اصمعى در مورد تاثير آيات قرآن بر عرب بيابانى چه مى گويد؟

زمخشرى از اصمعى نقل مى كند كه: عربی بیابانی با شنیدن آیه «وفي السماء رزقكم وما توعدون»، برخاست و شترى را كه با خود داشت نحر كرد و گوشت آن را در ميان نيازمندان تقسيم نمود، شمشير و كمانش را نيز شكست و كنار انداخت و رفت. بار دیگر با شنیدن آیه «فورب السماء والأرض إنه لحق»، صيحه اى زد و گفت: «... چه كسى خداوند جليل را به خشم آورده كه اين گونه سوگند ياد مى كند، آيا سخن او را باور نكردند كه ناچار از قسم شده!». اين جمله را سه بار تكرار كرد و بر زمين افتاد و از دنیا رفت!

تشبیه شلاّق عمر به عصاى موسى!

آیا سخن شاعر مصرى در تشبیه شلاّق عمر به عصاى موسى صحیح است؟

چه شباهتى است بین عصاى پیامبرى معصوم، و تازیانه فردی که کسى از آن در امان نمانده مگر عده کمى از بزرگان صحابه؟ و چه تناسبى است میان موسى با کسى که خود اعتراف مى کند: «صبح کردم در حالى که مردم را مى زنم و کسى ما فوق من نیست مگر پروردگارعالمیان»، و درباره او گفته شده: « تازیانه عمر ترسناک تر از شمشیر حجّاج بود». در ثانی این شاعر چنین وانمود مى کند که تازیانه عمر تنها براى اشخاص مستکبر و گمراه بکار مى رفت در حالى که به اعتراف علماى اهل سنت، عمر افرادى را با تازیانه زد که نه گمراه بودند و نه مستکبر.

قرآن و بیان مراحل تکامل «جنین»

قرآن مراحل تکامل «جنین» را چگونه بیان می کند؟

قرآن در سوره «مومنون»، می فرماید: «ما انسان را از عصاره اى از گل آفريديم - بعد او را نطفه اى در قرارگاه مطمئن [رحم] قرار داديم - سپس نطفه را به صورت علقه و علقه را به صورت مضغه و مضغه را به صورت استخوان هايى در آورديم، سپس بر استخوان ها گوشت پوشانيديم». بعد از بيان اين پنج مرحله به سراغ آخرين و مهمترين مرحله كه مرحله دميدن روح انسانى است مى رود و مى فرمايد: «سپس او را آفرينش تازه اى بخشيديم». طى اين مراحل آن هم در آن مدت كوتاه، هم دليلى است بر عظمت مبدأ عالَمِ هستى و هم نشانه اى است از زندگى پس از مرگ.

گوشتهای حرام در اسلام

در اسلام خوردن چه گوشتهایى حرام است؟

بر اساس آیات قرآن، مجموعه ای از گوشت ها در اسلام تحریم گردیده است: همانند مردار، گوشت خوک، گوشت حیواناتى که طبق سنت جاهلیت به نام بت ها و اصولاً به غیر نام خدا ذبح شوند، یا خفه شده باشند، یا با شکنجه و ضرب جان دهند و یا به واسطه بیمارى از دنیا بروند، یا بر اثر پرت شدن از بلندى بمیرند، یا به ضرب شاخ مرده باشند، زیرا تا زمانى که رگ هاى اصلى گردن بریده نشود، خون به قدر کافى بیرون نخواهد ریخت، و با مردن حیوان، این خون مرکز انواع میکروب ها گردیده و جزء گوشت هاى سالم محسوب نخواهند شد.

اعتدال در مصرف گوشت

دیدگاه اسلام در مورد استفاده از گوشت چیست؟

اسلام در مورد استفاده از گوشت ها، کاملاً اعتدالى را در پیش گرفته، یعنى نه مانند مردم عصر جاهلیت، و نه مانند بسیارى از غربى هاى امروزی، که هر نوع گوشتى را مى خوردند، و نه مانند «هندوها» که مطلقاً خوردن گوشت را ممنوع مى دانند، بر شیوه های افراطى و تفریطى خط بطلان کشیده و براى استفاده از گوشت ها شرایطى را تعیین کرده است. بر این اساس حیواناتی که از گوشت آنها استفاده می شود باید علف خوار باشند؛ و نه گوشت خوار، از سویی نباید مورد تنفّر بوده و برای جسم و یا روح انسان زیان آور نبوده و مردار نباشند.

شکار در حال احرام

حکم شکار در حال احرام چیست؟

خداوند در آیه 95 سوره مائده، با صراحت و قاطعیت صید در حال احرام را حرام دانسته و مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! در حال احرام شکار نکنید». بر اساس این آیه، مشهور فقهاء و مفسرین امامیه، عمومیت این حکم را تأئید مى کنند. اما برخی از فقهاى اهل تسنن مانند شافعى، حرکت صید را مخصوص حیوانات حلال گوشت دانسته، زیرا به حیوانات اهلى صید و شکار گفته نمى شود. از سویی در روایات ما نه تنها صید کردن در حال احرام تحریم شده ، بلکه حتى کمک کردن، اشاره کردن و نشان دادن صید در حال احرام، نیز حرام است.

کفاره صید در حال احرام

کفاره صید در حال احرام چیست؟

طبق آیه 95 سوره مائده، اگر محرم عمداً صیدى را به قتل برساند، باید همانند آن را در شکل و اندازه از چهار پایان به عنوان کفاره بدهد. و اگر همانندى براى آن پیدا نشود، به نوعى آن شکار را تعیین قیمت نموده و به آن مقدار از حیوانات اهلى حلال گوشت کفاره می دهد. آنگاه در ادامه می فرماید: لازم نیست حتماً کفاره به صورت قربانى باشد، بلکه دو چیز دیگر نیز هر یک به تنهائى مى توانند جانشین آن شوند: نخست این که معادل پول آن را در راه اطعام مساکین مصرف کند و دوم اینکه معادل آن روزه بگیرد.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الباقر عليه السّلام :

بَلا فى اِثْنَيْنِ مِنْ اَصْحابِهِ قالَ: فَلمّا مَرَّبِها تَرَقْرَقَتْ عَيْناهُ لِلْبُکاءِ ثُمَّ قالَ: هذا مَناخُ رِکابِهِمْ وَ هذا مُلْقى رِحالِهِمْ وَهيهُنا تُهْراقُ دِماؤُهُمْ، طوبى لَکِ مِنْ تُرْبَةٍ عَلَيْکِ تُهْراقُ دِماءُ الاحِبَّةِ.

بحارالانوار، ج 44، ص 258