پیشینه و تاریخچه تقلید مصطلح فقهی در نزد شیعه

تقلید مصطلح فقهی در تاریخ شیعه چه پیشینه و تاریخچه ای داشته است؟

پیشینه تقلید در امور شرعی که به معنای مراجعه افراد غیرمتخصص به دین شناسان متخصص برای شناخت وظایف و احکام شرعی است، به زمان خود ائمه معصومین(ع) برمی گردد. روایات و بیانات متعددی از آن حضرات درباره جواز مراجعه مردم عادی به دین شناسان و پیروی از آنها در مقام تحصیل احکام شرعی وجود دارد و به دست ما رسیده است. حتی برخی از این روایات به جواز مراجعه به برخی از شاگردان و اصحاب حدیث شناس ائمه(ع) در زمان حضور خود آنها دلالت دارد و منحصرا مربوط به زمان غیبت نیست. بدیهی است كه اين تبعيّت فقط براى اين است كه آنها به حلال و حرام خداوند آگاهى دارند و اين همان تقليد است. به تدریج این مراجعه به راویان حدیث ائمه و مجتهدین در آن احادیث تبدیل به سیره ای غیرقابل تردید در میان متدینان شد و هم اینک نیز با تدوین رساله های عملیه توضیح المسائل، ادامه دارد.

اجماع فقها بر وجوب تقلید؟

آیا میان فقها بر وجوب تقلید اجماع وجود دارد؟

برخی از فقهای شیعه مانند شهید اول، سید مرتضی و میرزای قمی و نیز چهره هایی از فقهای اهل سنت مانند غزالی و فخر رازی، ادعای اجماع علما را بر مشروعیت تقلید نموده اند. با این حال از آنجایی که به نظر می رسد مدرک اجماع کنندگان، آیات و روایات است، اعتبار این اجماع به سایر ادله تقلید بازمی گردد و این اجماع به اصطلاح اجماعی «مدرکی» بوده و نمی تواند در این مورد خاص، به عنوان دلیل مستقل در کنار دیگر منابع اجتهاد در نظر گرفته شود. ضمن اینکه در طول تاریخ، عده ای از علما و صاحب نظران به مخالفت با تقلید پرداخته اند.

به هر حال اگر تقلید از مجتهد امری نامشروع باشد، شخص مکلف برای تحصیل حکم شرعی راهی جز اجتهاد یا احتیاط ندارد. لازمه ضرورت یافتن اجتهاد برای همه مکلفین پدید آمدن عسر و حرج و اختلال در معیشت مردم‌ خواهد بود. چون اجتهاد مقدماتی دارد که فراگیری آنها بسیار دشوار‌ است‌ و انسان را از اشتغال به نیازهای دیگرش باز می دارد. از این رو بعضی از علما، اجتهاد مطلق ‌‌را‌ نـاممکن می دانند. حـال چگونه ممکن است شارع مقدس، همه امت را به دنبال‌ اجتهاد‌ و استنباط احکام بفرستد؟! احتیاط نیز امکان پذیر نیست، زیرا از لحاظ آشنایی با مبانی علمی، شناخت موارد احتیاط کمتر از درجه اجتهاد را نمی طلبد.

 

سفارش امام علي(ع) درباره اعتدال و میانه روی در طلب روزي

امام علي(علیه السلام) در نامه 31 نهج البلاغه، درباره اعتدال و میانه روی در طلب روزي چه سفارشي كرده است؟

امام علي(ع) درباره میانه روی در طلب روزي می فرماید: «بدان به يقين هرگز به همه آرزوهايت دست نخواهى يافت و [نيز بدان] هرگز از اجلت تجاوز نخواهى كرد [و بيش از آنچه مقرر شده عمر نمى كنى] و تو در همان مسيرى هستى كه پيشينيان تو بودند [آنها رفتند و تو هم خواهى رفت]، حال كه چنين است در به دست آوردن دنيا زياده روي مكن و در كسب و كار ميانه رو باش، زيرا بسيار شده كه تلاش فراوان [در راه دنيا] منجر به نابودى [اموال] گرديده [اضافه بر اين] نه هر تلاشگرى به روزى رسيده و نه هر شخص ميانه رويي محروم گشته است، در طلب دنيا ميانه رو باشيد؛ چرا كه به هركس آنچه مقدر شده است داده مى شود».

دلائل ولایت مطلقه فقیه؟

چه دلیلی بر «ولایت مطلقه» فقیه وجود دارد؟ آیا این نوع ولایت مختص پیامبر و ائمه(علیهم السلام) نبوده است؟

بنابر آموزه های کلامی و فقهی شیعه، فرد معصوم از حق حاکمیت الهی برخوردار است و این از آن روست که در دستگاه فکری تشیع، معصومین نه تنها پیشوایان فکری و ایمانی و دینی مردم، بلکه رهبران سیاسی جامعه نیز هستند. این شأن حاکمیتی به دلایل نقلی و عقلی، به فقها نیز قابل انتقال است.

احادیث بسیاری از معصومین در این باب مورد استناد قرار می گیرد که حداقل دو عنوان از آنها قابل پذیرش و غیرقابل خدشه اند. اولی توقیع شریف حضرت ولیعصر(عج) که دلالت بر لزوم مراجعه به راویان احادیث اهل بیت(ع) به صورت کلی و مطلق می کند و شامل تدبیر امور اجتماعی و حاکمیتی نیز می شود و دیگری حدیث مجاری الامور از حضرت علی(ع) که اطلاق آن در بیان جریان یافتن امور به دست عالمان به حلال و حرام شامل شؤون اجتماعی نیز می گردد.

دلایل عقلی قابل انتقال بودن شؤون اجتماعی و حاکمیتی معصومین به فقها نیز تعابیر گوناگونی دارند؛ یکی از مهم ترین این دلایل این است که بگوییم حیات اجتماعی و کمال فرد و جامعه در گرو اجرایی شدن قوانین الهی است و در زمان غیبت، بدون حضور حاکمی عادل و عالم به شرع، اجرای آن احکام معطل می گردد. بنابراین باید به عالم ترین و عادل ترین و تواناترین فرد برای برقراری آن قوانین که همان فقیه است، مراجعه کرد و او را عهده دار تصدی آن اجتماعی نمود.

چنین تلقی ای از جایگاه فقیه، ریشه در عمق تاریخ فقه شیعه دارد و از دیرباز تا کنون، فقهای شیعه اگرچه کمتر از اصطلاح «ولایت فقیه» استفاده کرده اند، اما با برشماری بسیاری از مناصب سیاسی و حاکمیتی جزئی که سرپرستی شان باید با فقیه باشد، عملا مقام اجتماعی فقیه را به عنوان حاکم شرع و مقام سیاسی ای که باید در مقابل حاکم جائر، به او مراجعه کرد، پذیرفته اند.

قید مطلقه نیز اشاره به این دارد که همه شؤون اجتماعی و حاکمیتی ولایت معصومین بدون هیچ استثنایی، به فقیه منتقل می شود. البته اِعمال این ولایت باید در چارجوب های رعایت مصالح کلی مؤمنین و جامعه اسلامی باشد.

ده شرط قرآن برای «انفاق»؟

قرآن برای انفاق ارزشمند چه شرایطی را بیان کرده است؟

قرآن درباره انفاق در راه خدا ده شرط بيان كرده است: 1. از بهترين قسمت مال انتخاب شود، نه از اموال كم ارزش. 2. مورد نياز مردم باشد. 3. انفاق به نيازمندان واقعی با در نظر گرفتن اولويّتها. 4. پنهان باشد. 5. همراه با منّت و آزار نباشد. 6. توأم با اخلاص و پاكى نيّت باشد. 7. مال انفاق كردنی را كوچك و كم اهميت بشمارد، ولو ظاهراً بزرگ باشد. 8. از اموال مورد علاقه و دل بسته باشد. 9. خود را مالك حقيقى نداند و تنها واسطه‌ اى ميان خالق و خلق بداند. 10. انفاق از اموال حلال باشد؛ چون خدا فقط آنرا مى‌ پذيرد.

فلسفه اجتهاد؟

فلسفه و ضرورت اجتهاد مداوم و نو به نو در همه زمانها چیست؟

جامعیت و خاتمیت اسلام به این معناست که برای همه شؤون زندگی انسان در همه زمانها، حتی پدیده هایی که در زمان معصومین نبوده اند، حکم معین داشته باشد. پیش بینی اسلام به منظور قانون گذاری در ابعاد متغیر و نو به نو زندگی انسان این بوده است که هـمیشه افرادی چنان تسلط و احـاطه بـر علوم و منابع‌ شرع‌ و بینش ها و گرایش ‌های اسـلامی‌ داشته بـاشند که هرگاه در مورد سؤال و حادثه ای نو به آنان رجوع‌ شود، بتوانند حکم آن را از بـین‌ آن منابع شرعی و بینش های اسلامی بـیرون‌ بیاورند.

سفارش به پرهيز از «نگاه حرام»

در روايات چه سفارشاتی درباره پرهيز از «نگاه حرام» شده است؟

رسول خدا(ص) در خطبه شعبانیه فرمودند: «چشمهايتان را از چيزي كه نگاه به آن حلال نيست بپوشانيد». امام صادق(ع) نيز فرمود: «نگاه به نامحرم، تيري از تيرهاي شیطان است». آری انسان مبتلا و آلوده به نگاه حرام، مي ‏تواند در اثر تمرين و تهذيب نفس، از اين خطر رهايي پيدا كند.

حکمت گفتن «بسم الله» هنگام ذبح حیوانات

حکمت «بسم الله» گفتن به هنگام ذبح حیوانات چیست؟

درباره حکمت گفتن «بِسْمِ اللَّهِ» به هنگام ذبح حیوانات با بررسي اسرار آيات قرآن مي فهميم كه اگر ذابح موحد نباشد يا عمداً نام خدا را نبرد، آن حيوان به منزله مردار است و خوردنش حلال نيست، بنابراين نام و ياد خدا به مثابه دم مسيحایی است كه در تجليگاه «وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي‏» پديد آمدن حيات را تضمين مي كند و هر كاري كه نام خدا در آن ظهور نيابد هر چند به حسب ظاهر در صحراي خيال چونان غزال مي ‏خرامد؛ ليكن در وادي حقيقت و عقلِ بيدار، مرداري بيش نيست.

امام علی(ع) و توصیه به گذشتن از دنیا به خاطر آخرت

امام علی(علیه السلام) در نهج البلاغه با چه بیانی مردم را به انجام نیکی ها و پرهیز از بدی ها دعوت کرده اند؟

امام علی(ع) برای تشویق مردم به انجام نیکی و پرهیز از بدی می فرماید: «آنچه از دنيا كم شود و به آخرت افزوده گردد بهتر است از آنچه از آخرت، كم و به دنيا افزوده گردد. چه بسا كاستي ای كه سودمند است و چه بسا افزايشی كه زيانبار است». همچنین مى فرمايد: «آنچه براى شما حلال شده بيش از چیزی است كه حرام گرديده». يعنى آنچه براى شما مجاز شمرده شده، نسبت به گناهان، بسيار بيشتر و گسترده تر است، پس محرمات محدود را رها ساخته و در جادّه وسيع حلال گام نهید و بدانید خللی در زندگى مادى و معنوى تان پیدا نمی شود.

تقسیم «رزق و روزی»؟!

آیا این سخن صحیح است که "رزق و روزی هر موجودی تقسیم شده و مشخص است"؟

اینکه طبق آیات و روایات فراوان "خداوند روزی همه را تأمین می کند"، به معنای آن نیست که تلاش انسان برای کسب روزی و بهبود وضع زندگی بی معناست؛ چراکه با ملاحظه دیگر آیات و روایات می بینیم منظور از تضمین روزی، فراهم کردن زمینه های کسب روزی برای انسان است تا با تلاش خود بدان دست یابد و موارد استثنایی که خداوند علی رغم کوشش یا تنبلی اشخاص روزی های شان را کم یا زیاد می کند، به این خاطر است که مردم با فراموش کردن خدا، زیادی و کمی روزی خود را منحصر در کارهای خود نبینند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الامامُ علىٌّ(عليه السلام)

بالصَّدَقِة تُفْسَحُ الآجالُ

با صدقه دادن، عمرها طولانى مى شود

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 48