«استعمار» و فلسفه ساختگی آن

واژه «استعمار» به چه معنی است و استعمارگران چه فلسفه ای را برای کار خود می تراشند؟

«استعمار» در لغت به معنی آباد کردن است؛ اما در عمل، ویرانگری است و پدیده نوظهوری نیست که مخصوص به عصر و یا قرن ما باشد. «استعمار» یک جریان انحرافی در زندگی اجتماعی است؛ زیرا اصل عدالت را حذف کرده و برتری جویی و سلطه گری را جایگزین آن کرده است. با این حال اندیشمندانِ استعماری آن را جزئی از مسئله انتخاب اصلح دانسته و می گویند: روح تسخیر با سرشت انسانها آمیخته شده همان گونه که انسان برای تکامل خود و حتی زنده ماندن به تسخیر نیروهای گوناگون طبیعت می پردازد، طبیعی است که در مورد همنوعان خود نیز این روش را به کار گیرد.

اسارت نفس از پیامدهای «شهوت پرستي»

«شهوت پرستي» چگونه نفس انسان را به اسارت در می آورد؟

اسارت در برابر خواسته هاى نفسانى، يكى از پيامدهاى «شهوت پرستي» است؛ زيرا انسان شهوت پرست چنان اسير شهوات خود مى شود كه بازگشت از آنها برايش مشكل و گاهى نيز غير ممكن مى گردد. در روایت آمده است كه امام علي(ع) مى فرمايند: «بنده شهوت چنان اسير است كه هرگز روى آزادى را نخواهد ديد».

هدف خلقت، از دیدگاه موحدان

فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه موحدان چیست؟

مادّی ها درباره هدف خلقت معتقد به پوچى آفرینش و بى هدفى خلقتند! اما پاسخ موحدان به این سؤال دقیق و حساب شده است. آنان خداوند را چشمه اى فیاض و نعمت آفرین می دانند که موجودات را در کنف حمایت خود مى گیرد، آنها را پرورش داده، از نقص به کمال مى برد، این است هدف واقعى عبودیت و بندگى ما، و این است فلسفه عبادات و نیایش هاى ما. آمدن انبیاء و نزول کتب آسمانى و تکالیف و برنامه هاى تربیتى، همه براى تکامل انسانى و قرب به خدا وعبادت و عبودیت خداست.

بی نیازی خداوند از عبادت بندگان، و امر به عبادت

آیا خداوند به عبادات ما نیاز دارد که امر به عبادت نموده است؟

طبق آیه «الله هو الغنی الحمید»، خداوند بى نیاز مطلق و انسانها فقر مطلقند؛ چراکه او وجودى است بى نهایت از هر نظر و واجب الوجود در ذات و صفات. این که می گوید: خداوند هم غنى است و هم حمید، از یک سو انسان را از مرکب غرور پیاده مى کند و از سوى دیگر می فهماند که نباید دست نیاز به درگاه غیر او دراز کرد. بنابراین، او نیازى به شما و عبادتتان ندارد، و این شما هستید که به او نیازمندید و از طریق عبادت او راه کمال را می پیمایید، و در عین حال رحمت واسعه او همه شما را در بر گرفته است.

جنبه هاى آموزنده داستان موسی(ع) و خضر(ع)

جنبه هاى آموزنده داستان موسى(علیه السلام) و خضر(علیه السلام) چیست؟

از داستان موسی(ع) و خضر(ع)، نکاتی استفاده می شود، از جمله: الف) پیدا کردن رهبر دانشمند و استفاده از پرتو علم او. ب) جوهره علم الهى از عبودیت و بندگى خدا سرچشمه مى گیرد. ج) همواره علم را براى عمل باید آموخت چنان که موسى به دوست عالمش مى گوید: «مِمّا علمت رشداً». د) در کارها نباید عجله کرد؛ «أَلاْ ُمُورُ مَرْهُونَةٌ بِأَوْقاتِه». هـ) وجود ظاهر و باطن در اشیاء و حوادث، و این که در مورد رویدادهاى ناخوشایند عجولانه قضاوت نکنیم.

جایگاه شرک در بین گناهان

چرا شرک در بین گناهان، به گناهی نابخشودنی تبدیل شده است؟

طبق آيه 48 سوره نساء، تنها گناه نابخشودنى شرك است و در آيه 116 سوره نساء نيز باعث گمراهی دانسته شده و طبق آيه 65 سوره زمر اگر انسان تمامى عمر خود را به عبادت و بندگى خدا و اعمال صالح مشغول باشد، و در پايان لحظه اى مشرك شود، تمام اعمال او محو و نابود خواهد شد، همچون تندباد بى امانی كه بر خاكسترى بوزد و تمام آنها را بر باد دهد.

بى نیازى انسان از عبادت!

آیا ممکن است انسان به تکامل برسد و بى نیاز از عبادت باشد؟

کسانی که فکر مى کنند: انسان ممکن است به جائى برسد که نیازى به عبادت نداشته باشد یا تکامل انسان را محدود پنداشته اند، و یا مفهوم عبادت را درک نکرده اند. این که بگویند: هدف از تکلیف، تکمیل انسان است، بنابراین، هنگامى که انسان به کمال خود رسید، بقاء تکلیف معنى ندارد، مغالطه اى بیش نیست؛ چرا که اگر انسان دست از انجام تکالیف بردارد فوراً رو به فساد خواهد گذاشت و اگر با داشتن ملکات فاضله، دست از عبادت و بندگى خدا بردارد، مفهومش تخلف این ملکات از آثار قطعى آنها است.

هدفدار بودن آفرینش، دلیلی بر وجود معاد

هدفدار بودن آفرینش در جهان بینى الهى چگونه معاد را اثبات مى کند؟

معاد نشانه هدف دار بودن آفرینش در جهان بینی الهی است. قرآن می فرماید: «ما آسمان ها و زمین و آنچه را در میان این دو است بیهوده و بى هدف نیافریدیم». در حقیقت این جهان بیهوده خلق نشده و باید جهانى بعد از این جهان باشد تا مسیر تکامل انسان در آن ادامه یابد از این رو تأمین هدف آفرینش، بدون پذیرش معاد ممکن نیست و اگر ارتباط این زندگى را از جهان پس از مرگ قطع کنیم، همه چیز شکل معمّا به خود گرفته و پاسخى براى چراها نخواهیم داشت.

حضرت مسیح(ع) و نفی الوهیت از خویش

آیا حضرت مسیح(علیه السلام) براى خویش مقام الوهیت قائل بود؟

خداوند براى آن که تولد عیسی(ع) دستاویزى براى الوهیت او قرار نگیرد، در آیه 51 سوره آل عمران، از زبان ایشان مى فرماید: «خداوند پروردگار من و شما است، پس او را پرستش کنید». در قرآن- بر خلاف اناجیل که عیسی(ع) غالباً کلمه پدر را درباره خدا به کار مى برد- ایشان بر عبودیت و بندگى خود در پیشگاه خدا تاکید می کند. تا زمانى هم که در میان مردم بود هیچ کس جرأت نکرد، او را خدا معرفى کند و حتى آثار تعلیمات او، به منحرفان اجازه نداد تا دو قرن بعد از او نیز، عقائد شرک آلود خود را ظاهر سازند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قالَ الرّضا عليه السّلام :

مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً يُحْيى فيهِ اَمْرُنا لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ.

هر کس در مجلسى بنشيند که در آن ، امر (و خطّ و مرام ما) احيا مى شود، دلش در روزى که دلها مى ميرند، نمى ميرد.

بحارالانوار، ج 44، ص 278