پاسخ اجمالی:
طبق آیه «الله هو الغنی الحمید»، خداوند بى نیاز مطلق و انسانها فقر مطلقند؛ چراکه او وجودى است بى نهایت از هر نظر و واجب الوجود در ذات و صفات. این که می گوید: خداوند هم غنى است و هم حمید، از یک سو انسان را از مرکب غرور پیاده مى کند و از سوى دیگر می فهماند که نباید دست نیاز به درگاه غیر او دراز کرد. بنابراین، او نیازى به شما و عبادتتان ندارد، و این شما هستید که به او نیازمندید و از طریق عبادت او راه کمال را می پیمایید، و در عین حال رحمت واسعه او همه شما را در بر گرفته است.
پاسخ تفصیلی:
خداى متعال در آیات 15ـ17 سوره «فاطر»، براى بیان این حقیقت که ما نیازمند به عبادت او هستیم، نه او نیازمند به عبادت ما، مى فرماید: (اى مردم! شما نیازمند به خدا هستید و او از هر نظر بى نیاز و شایسته حمد و ستایش است)؛ «یا أَیُّهَا النّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللّهِ وَ اللّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمِیدُ».
چه سخن مهم و پر ارزشى، که موقعیت ما را در عرصه عالم هستى در برابر هستى بخش، روشن مى سازد، و بسیارى از معماها را مى گشاید، و به سؤالات زیادى پاسخ مى گوید.
آرى، بى نیاز حقیقى و قائم بالذات در تمام عالم هستى، یکى است، و او خدا است، همه انسانها، بلکه همه موجودات سر تا پا نیازند و فقیر و وابسته به آن وجود مستقل که اگر لحظه اى ارتباطشان قطع شود هیچ اند و پوچ.
همان گونه که او بى نیاز مطلق است، انسانها فقر مطلقند، و همان گونه که او قائم به ذات است، مخلوقات همه قائم به او هستند، چرا که او وجودى است بى نهایت از هر نظر، و واجب الوجود در ذات و صفات.
با این حال، او چه نیازى به عبادت ما ممکن است داشته باشد؟، این ما هستیم که از طریق عبادت و اطاعت او، راه تکامل را مى پیمائیم، و به آن مبدأ بى پایان فیض در پرتو عبودیتش لحظه به لحظه نزدیکتر مى شویم، و از انوار ذات و صفاتش بهره مى گیریم.
بنابراین، انسانها نیازمند به او هستند و نه غیر او، و لذا هرگز نباید سر تعظیم و تسلیم بر آستان غیر او بگذارند، و رفع نیازمندى خود را از غیر او بطلبند، که آنها نیز همه مانند خودش نیازمند و محتاجند، حتى بزرگداشت پیامبران الهى و پیشوایان حق، به خاطر آن است که، فرستادگان و نمایندگان اویند، نه این که: از خود استقلال دارند.
از این رو، او هم «غنى» است و هم «حمید»، یعنى در عین بى نیازى آن قدر بخشنده و مهربان است که شایسته هرگونه حمد و سپاس گزارى است، و در عین بخشندگى و بنده نوازى، از همگان بى نیاز مى باشد.
توجه به این واقعیت، دو اثر مثبت در انسانهاى مؤمن مى گذارد، از یک سو، آنها را از مرکب غرور و خود خواهى و طغیان پیاده مى کند، و به آنها هشدار مى دهد که، چیزى از خود ندارند که به آن ببالند، هر چه هست امانت هاى پروردگار نزد آنهاست.
و از سوى دیگر، دست نیاز به درگاه غیر او دراز نکنند، و طوق عبودیت غیر اللّه را بر گردن ننهند، از رنگ همه تعلقات آزاد باشند، تا همگان غلام همتشان گردند.
مؤمنان با این دید، و جهان بینى، هر چه در عالم مى بینند از پرتو وجود او مى دانند، و هرگز توجه به اسباب، آنها را از «مسبب الاسباب» غافل نمى کند.
در آیه بعد، براى تأکید همین فقر و نیاز انسانها، به او مى فرماید: (اگر بخواهد شما را مى برد، و خلق جدیدى را مى آورد)؛ «إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَأْتِ بِخَلْق جَدِید».
بنابراین، او نیازى به شما و عبادتتان ندارد، و این شما هستید که به او نیازمندید.
این آیه، نظیر مطلبى است که در آیه 133 سوره «انعام» آمده، آنجا که مى فرماید: «وَ رَبُّکَ الْغَنِیُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ وَ یَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِکُمْ ما یَشاءُ کَما أَنْشَأَکُمْ مِنْ ذُرِّیَّةِ قَوْم آخَرِینَ»؛ (پروردگار تو بى نیاز و مهربان است، اگر بخواهد شما را مى برد، و به جاى شما هر کس را بخواهد جانشین مى سازد، همان گونه که شما را از نسل اقوام دیگرى به وجود آورد).
او، نه نیازى به طاعت شما دارد، و نه بیمى از گناهانتان، و در عین حال رحمت واسعه او همه شما را در بر گرفته است، نه از میان رفتن تمام جهان چیزى از عظمت او مى کاهد، و نه آفرینش این عالم، چیزى بر مقام کبریائى او افزوده.
و در آخرین آیه، باز به عنوان تأکید مجدد مى فرماید: (و این کار براى خدا ناممکن نیست)؛ «وَ ما ذلِکَ عَلَى اللّهِ بِعَزِیز».
آرى، او هر چه را اراده کند، به آن فرمان مى دهد: موجود باش! آن نیز بلافاصله موجود مى شود، انسان که سهل است، این سخن درباره تمام عالم هستى صادق است.
به هر حال، اگر به شما دستور ایمان و اطاعت و پرستش مى دهد، همه براى خود شما است، و سود و برکات آن عائد خود شما مى گردد. (1)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.