گریه و عزاداری عامل افسردگی روانی جامعه!

آیا گریه و عزاداری باعث افسردگی روانی شهروندان یک جامعه نیست؟

عزاداری برای امام حسین(ع) نه تنها موجب هیچ نوع افسردگی نمی شود بلکه حتی برعکس، موجب رفع افسردگی می شود و این موضوع مورد تأیید پژوهش های علمی است. بررسی افراد مبتلا‌ به‌ درجاتی‌ از‌ افسردگی‌ که در این‌ مراسم‌ شرکت کرده اند نشان داد که میانگین نمره آنها پس از مراسم به حدود سلامتی رسیده و بهبود‌ پیدا‌ کرده اند‌.

بدعت بودن عزاداری!

آیا طبق معیارهای دینی، عزاداری بدعت محسوب می شود؟!

بدعت اضافه کردن چیزی در دین یا کاستن از آن است. اما آیا موضوعی مثل عزاداری به عنوان امری فطری و منطبق بر روحیه بشری که دارای شواهد قرآنی(همچون سوگواری یعقوب در جدایی از یوسف) و روایی فراوانی است و نمونه های بی شماری - حتی به نقل از بسیاری از منابع اهل سنت - در سیره پیامبر اکرم(ص)، اهل بیت(ع)، همسران پیامبر، خلفای راشدین، صحابه، تابعین و علما و فقهای ادوار مختلف فریقین دارد، می تواند امری خارج از دین باشد؟!
آیا می توان انکار کرد که رسول خدا(ص) خود هنگام شهادت عموی شان حمزه گریستند و دیگران را نیز به این کار ترغیب کردند؟ آیا می توان این واقعه تاریخی را رد کرد که خلیفه اول و مردم مکه و مدینه هنگام رحلت پیامبر به سوگواری و عزاداری پرداختند؟ بی گمان چنین نیست. احتمالا از همین روست که حتی در میان فقهای اهل سنت نیز هیچ کس فتوا به تحریم اصل گریه کردن در رثای مرگ عزیزان و اطرافیان نداده اند و همه آنها تحت شرایطی آن را مجاز شمرده اند و فقط مالکیه و حنفیه، بر اين باورند كه گریه با صدا و شیون با صوت، اشکال دارد.

کراهت رنگ سیاه و اصرار بر چادر مشکی!

اگر رنگ مشکی به خاطر آثار منفی آن مکروه است چه فرقی بین پیراهن و چادر مشکی وجود دارد؟!

اولا: پوشیدن رنگ مشکی همیشه و همه جا مکروه نیست؛ چنانکه در روایات عمامه و عبا و کفش مشکی استثناء شده و در مورد مقنعه و چادر و کفش زنان هم می تواند صدق کند یا در مورد ایام عزاداری کراهت ندارد.

ثانیا: از واژه جلباب که در قرآن درباره حجاب بیان شده، رنگ تیره نیز برداشت می شود. خصوصا این که در احادیثی که از دوره نزول آیه حجاب برای ما باقی مانده، دلالت هایی بر رنگ سیاه چادرهای زنان آن عصر وجود دارد.

ثالثا: حجاب فقط با پوشیده بودن بدن محقق نمی شود. بلکه آنچه اهمیت دارد جذابیت نداشتن برای نامحرم است، که با رنگ تیره محقق می شود. چنانکه روانشناسان نیز به آن تصریح کرده اند.

گریه و عزاداری بر مظلومان 1400 سال پیش و فراموشی مظلومان زمانه!

آیا بهتر نیست که بجای متوقف شدن در 1400 سال قبل، به حال مقتولان میانمار، غزه، یمن و ... گریه کنیم؟

در اسلام آنچه اهمیت دارد یاری مظلومان می باشد و گریه بر ستمدیدگان، جبران وظیفه «یاری مظلوم» را نمی کند. افراد بی تفاوت در قبال رنج مظلومان مورد توبیخ خدا خواهند بود. آیات و راوایات با کمال صراحت مسلمانان را ملزم و مکلف به یاری ستمدیدگان می کند. بنابراین وظیفه اساسی و اولیه ما به عنوان مسلمان در قبال رنج ها و ظلم هایی که دیگر مسلمانان متحمل می شوند، نه گریه و زاری که یاری آنها و حمایت شان با جان و مال است.
اما عزاداری برای امام حسین(ع) و گریه برمصائب ایشان، نه تنها منافاتی با دلسوزی و حمایت از مظلومین عالم ندارد بلکه مقوم آن است. زیرا از یک طرف قیام امام حسین(ع) برترین الگوی ظلم ستيزان است و گریه و عزاداری میثاقی بر ادامه اهداف سید الشهدا در ظلم ستیزی است و از طرف دیگر این عزاداری ها می تواند توده های مسلمان را بسیج و آنها را تربیت کند. نیروهای تربیت یافته در این مجالس، بهتر از دیگر مسلمانان، آمادگی دفاع و حمایت از برادران و خواهران مسلمان رنج دیده شان در اقصی نقاط عالم را دارند.

نجات و بهشت رفتن انسان گنهکار به صرف گریه بر امام حسین(ع)!؟

چه توجیهی دارد که یک نفر تمام عمر گناه و معصیت کند و با گریستن برای امام حسین(ع) و یک اشک به بهشت برود؟!

اینکه آدمی مشمول شفاعت و درک ثواب عزاداری امام حسین(ع) باشد، شرایط و ضوابطی دارد که مهم ترین آنها رعایت «تقوای الهی» است. یعنی حدود الهی را که چیزی جز «انجام واجبات و ترک محرمات» نیست، رعایت کند. هیچ عمل مستحبی ولو دارای ثواب زیاد، نمی تواند خسران ترک واجب یا ارتکاب حرام را جبران کند؛ به خصوص اگر در این بین «حق الناس» ضایع شود.
اصولا ثواب هاى‏ عظيم و پاداش‏هاى فوق العاده ای که در احادیث برای عزاداری امام حسین(ع) بیان شده، از آن كسانى است كه عارف به حق ایشان باشند و بدانند آن حضرت براى چه هدفى قيام كرد و در چه راهى شربت شهادت نوشيد و در مسير اهداف آن بزرگوار قرار گيرند.
ضمن اینکه «مداومت» بر گناه به امید واهی جبران آن در عزاداری و امید واهی به شفاعت، بعداز مدتی ممکن است «توفیق عزاداری» را نیز از او سلب کند. بسیاری از گناهان انسان را از جاده مستقیم الهی خارج می سازند و به کوره راه های كفر و عناد با اهل بیت(ع) می کشانند.

مفهوم و مصادیق شعائر الهی؟

منظور از شعائر الهی چیست؟ آیا انسان نیز می تواند از شعائر الهی باشد؟

«شعائر الله» یعنی نشانه های خدا. در قرآن برای این نشانه ها، مصادیقی از مناسک حج ذکر شده، امّا بنابر نظر بسیاری از علما حتی برخی از علمای اهل سنت معنای عام مفهوم «شعائر الله» منحصر در آن مناسک نیست و می تواند شامل همه اعمال و اتفاقاتی گردد که انسان را به یاد عظمت خدا و تقوای قلوب می اندازد. با این توضیح می گوییم بی گمان قیام آزادی خواهانه امام حسین(ع) - قیام آن حضرت نه صرفا بدن و جسم ایشان - علیه دستگاه ظلم اموی و الهام بخشی حرکت ایشان برای آزادگان تاریخ نیز یکی از مصادیق نشانه ها و عظمت خداست و تعظیم کار ایشان از تقواست.

علت مخالفت علمای شیعه با ترویج افکار و اشعار مولوی؟

علت مخالفت علمای شیعه با ترویج افکار و اشعار مولوی چیست؟

مولوی در اشعار خود تمثیلهای زیبایی به کار برده و بسیاری از علمای علم اخلاق از تمثیلهای او استفاده می کنند؛ اما بخاطر انحرافاتی که در برخی اشعار او وجود دارد علما با گرفتن بزرگداشت برای او مخالفت کرده اند. مولوی علاوه بر اخلاق متکبرانه صوفیانه خود، دربرابر پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) نیز اشعار سخیفی دارد و گاهی نیز به تمجید معاویه و شیطان می پردازد. همچنین عقایدی خلاف شرع و قرآن اتخاذ کرده که باعث می شود علما در مورد او احتیاط کنند و با برخی از افکار و اشعار او مخالفت ورزند.

مسئله «عزاداری» و «سوگواری»

با توجه به منابع دینی و تاریخی مسئله «عزاداری» و «سوگواری» چگونه توجیه و تبیین می شود؟

«عزاداری» و «سوگواری» که از صفات انسانی است، غذای روح بوده باعث تعدیل احساسات و برانگیختن عواطف بر ضد حکومت های فاسد و ظالم می گردد؛ عزاداری یک مكتب فكرى و عقيدتى و عملى است که مربوط به تمام مظلومان بوده موجب اظهار تنفر از ظالمان می شود. آری برای پیوند با یک مکتب تنها منطق کافی نیست؛ بلکه پیوند عاطفی که عشق و علاقه و محبت می باشد، لازم است.

آثار بُعد عاطفی فاجعه کربلا؟

بُعد عاطفی فاجعه کربلا چه آثاری در جامعه شیعیان و مسلمانان دیگر داشت؟

یکی از جنبه‌های حادثه کربلا، بُعد عاطفی آن است. شهادت شانزده تن از اهل بیت پیامبر(ص) به آن صورت استثنایی امری سخت بوده و اندوه ناشی از آن در قلوب شیعه به صورت امری پایدار در آمد.  اثر عاطفی آن بلافاصله در شیعه پدیدار شد و توّابین به عنوان اولين گروهی بودند که تحت تأثیر این بُعد قضیه قرار گرفته و به خاطر مقصر دانستن خود، راه قيام و شهادت را انتخاب نمودند.
با نگاهی به آنچه در احادیث امامان(ع) درباره اقامه عزاء و زیارت مرقد امام حسین(ع) وارد شده می‌توان دریافت که به سرعت بعد عاطفی کربلا جای خود را در جامعه شیعه باز کرده و حتی گروه‌هایی از سُنّیان را نیز به خود جذب کرد.  به مرور عزاداری سالانه آغاز شد و ادبیات شیعی نیز تحت تاثیر این قضیه و سایر رخدادهای خونینی که برای شیعیان (اعم از زیدی با امامی) پیش آمد، ادبیاتی مبتنی بر «مرثیه» شد.

عزاداری عاملی برای تخدیر اجتماعی و مانع عمل گرایی انقلابی!

گریه عامل فروکش کردن خشم انقلابی نسبت به دشمنان حق است و عقده‌های متراکم جبهه حق را تخلیه می‌کند؛ آیا جامعه ای که با عزاداری همه احساسات خود را تخلیه می کند، می تواند اهل اقدام و عمل باشد؟!

اولا: استمرار حیات شیعه حول عزاداری امام حسین(ع) در دوران سخت و پرتقیه خلفای اموی و عباسی خلاف این فرض را ثابت می کند.
ثانیا: هر اقدام انقلابی متوقف بر تزکیه و آموزش آحاد جامعه و گرد آمدن حول موضوع و «هدفی واحد» است که این مهم نیز در مجالس عزاداری امام حسین انجام می گیرد.
ثالثا: خاستگاه همه انقلابها، توفیقات و اقدامات اصلاح گرانه شیعه در نیم قرن اخیر، «مجالس عزادرای» امام حسین(ع) بوده اند.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْکَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى کانَتْ لَنا.

بحارالانوار، ج 98، ص 8