ظهور نکردن امام موعود شیعه با وجود تشکیل حکومتهای شیعی!

اگر علت غیبت امام زمان شعیان ترس از حکومت های ستمگر است، چرا با وجود قدرت گرفتن شیعیان در دوره هایی مثل حکومت آل بویه، صفویان و جمهوری اسلامی ظهور نمی کند؟!

مصونیت امام زمان(عج) از خطر گزندهای دشمنان و ستمکاران فقط یکی از دلایل غیبت حضرت شان است، اما این غیبت حکمت های دیگری نیز دارد که مهم ترین آنها آمادگی روانی و اجتماعی و فرهنگی جامعه بشری برای ظهور و برپایی حکومت عدل جهانی است. یعنی احساس یأس از تمامی مکاتب انسانی و غیروحیانی و احساس نیاز به نوع دیگری از حکومت. به عبارت دیگر یکی از حکمت های غیبت مهدی موعود(عج) ذخیره یک حجت الهی برای تحقق یافتن تام و کامل اراده خداوند در سراسر جهان است. آنچه برای تحقق این امر لازم است آمادگی در سطح وسیع و جهانی است نه در حد حکومت محلی و محدود شیعه. حضرت مهدی(عج) قرار است اسلام را فراگیر و عدل را در سراسر جهان حاکم کند.

الزام و اجبار زنان به حجاب، به خاطر دل بیمار مردان!؟

چرا باید ما زنان به خاطر دل بیمار مردان حجاب داشته باشیم؟! چرا ما بايد در گرمای وحشتناك تابستان حجاب داشته باشیم تا آقايان گمراه نشوند؟! بهتر نیست آقایان به ما نگاه نکنند؟!

اولا: اسلام برای مردان نیز رعایت نکاتی را در تعامل اجتماعی با زنان نامحرم لازم شمرده است؛ اسلام به مردان و پسران نیز دستور داده كه از چشم چرانى به شدّت بپرهيزند و عفاف ویژه خود را داشته باشند.
ثانیا: تحریک نشدن مردان تنها حکمت حجاب نیست و حکمت های دیگری نیز برای آن وجود دارد: حجاب باعث امنیت اجتماعی است؛ حجاب با کاهش زمینه های تنوع طلبی جنسی مردان، به تحکیم خانواده کمک می کند؛ حجاب موجب حفظ کرامت و شخصیت زن می گردد.
ثالثا: گرمای تابستان بهانه ای ناپذیرفتنی می باشد و مخالفان حجاب در سرمای زمستان هم ترویج بی حجابی می کنند. در حالی که هزاران سال است بانوان در جوامع مختلف - مسلمان و غیر مسلمان، حتی به هنگام کار سنگین کشاورزی، در مناطق گرم - حجاب خود را در گرمای تاستان حفظ می کنند.

عوامل مؤثر در اعتلای تمدن های بشری؟

عوامل مؤثر در اعتلای تمدن های بشری چیست؟

عوامل متعددی در اعتلای تمدن های بشری نقش دارند. مانند: 1- امنیت و آرامش. 2- غرور و همبستگی ملّی، و به تعبیر ابن خلدون «عصبیت». 3- همکاری و تعاون. 4- اخلاق. 5- بردباری و صبوری. 6- وحدت و یکپارچگی. 7- دین. 8- رفاه نسبی. 9- احساس نیاز.

سلاح های کشتار جمعی از منظر اسلام؟

آیا قرآن با عبارت «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ»، «اجازه مطلق» برای ساخت هر نوع سلاحی - حتی سلاح کشتار جمعی - را داده است؟!

اولا: در آموزه های دین اسلام صریحا تجاوز از حدود در جنگ مانند جنگ پیش از پیشنهاد مصالحه یا کشتن زنان و کودکان یا سوزاندن سربازان دشمن یا انتشار سم در شهرهای آنها یا حتی قطع درختان میوه صریحا مورد نهی قرار گرفته است. امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده اند که: «مسلمانان حق ندارند برای از بین بردن کفار، سم را در بلاد مشرکین قرار دهند». بدیهی است چنین دینی نمی تواند اجازه استفاده از سلاح هایی را بدهد که به صورت کور افراد نظامی و غیرنظامی را از بین می برد و محیط زیست را تخریب می کند. دستور به عدم تعدّی در آیات قرآن، روشن بودن آداب جنگ و جهاد اسلامی و محدود کردن اعمال قدرت و خشونت جنگی در روایات و فقه اسلامی نشان از مخالفت اسلام با کشتار جمعی و سلاح آن است.

ثانیا: نوع سلاح های قابل دسترسی برای سربازان سپاه اسلام در آن زمان ساده و کم کشتار بوده اند و خواه ناخواه با سلاح معاصران خود مقایسه می شدند و ذکر شدن یکی از مصادیق «قوّه» با عطف تفسیری «وَ مِنْ رِباطِ الْخَيْل‏» به آن، مشخص می کند که مراد از «قوة» در این آیه کریمه همان طور که در زمان نزول آیه نیز چنین بوده، نوع سلاح های متعارف در جنگ هاست، نه سلاح های کشتار جمعی.

منافات دعا کردن با حکمت و مصلحت الهی!

وقتی که شما معتقد باشید تمام امور و وقایع جهان بر اساس حکمت و مصلحت الهی مقدّر می شود، دعا کردن چه ضرورتی دارد؟! آنچه اتفاق خواهد افتاد بر اساس حکمت و مصلحت الهی خواهد بود و شاید خواسته شما در این محدوه قرار نگیرد!

اولا: دعا کردن دستوری است که خدای حکیم داده است و حُکم خدای حکیم منافاتی با حکمت او ندارد.  ثانیا: دستور به دعا فقط برای اجابت نیست؛ حکمت اصلی دعا ارتباط با خداست.  ثالثا: دعا خود در «سلسله اسباب» حکمت و مصلحت الهی قرار دارد. خداوند به همان دليل كه حكيم است، مواهب او نسبت مستقيمى با شايستگى ها و لياقت هاى افراد دارد؛ دعا كنندگان واقعى با رفتن به در خانه خدا ميزان اين شايستگى را در خود بالا مى برند.  رابعا: توجه به اثرات و برکات دعا نشان می دهد که این آموزه دینی به هیچ وجه موضوعی بی ثمر نیست و به خاطر این آثار و برکات امری «راجح» و قابل اعتناء می باشد.

آثار و برکات پرداخت «زکات»؟

از ديدگاه امام علی(ع) پرداخت «زکات» چه آثار و برکاتی در پی دارد؟

امام علی(ع) درباره اهمیت و آثار پرداخت «زکات» می فرماید: «زكات، همراه نماز، وسيله تقرّب مسلمانان به خدا قرار داده شده است، بنابراين هر كسى كه زكات را با طيب خاطر عطا كند، كفّاره [گناهان] او قرار داده خواهد شد و مانع و حاجبى [از آتش دوزخ] براى او خواهد بود، پس نبايد هيچ كس به آنچه [در راه خدا] پرداخته دلبستگى داشته باشد و برای آنچه داده است شدیدا متأسف باشد، آن كس كه بدون طيب خاطر به اميد دريافت چيزى كه برتر از آن است آن را بپردازد، نسبت به روش و سیره پيامبر(ص) جاهل بوده و در گرفتن پاداش متضرر شده است، در عمل گمراه شده و همیشه پشيمان خواهد بود».

شرایط «ذمه» در اسلام

در اسلام چه شرایطی برای «ذمه» تعیین شده است؟

روح تعالیم پیامبر(ص) دعوت به توحید، و مبارزه با شرک بود. در واقع حضرت با هیچ قوم و قبیله ای، خصوصاً صاحبان ادیان الهی، خصومت شخصی نداشت، و آنان را مجبور به پذیرش اسلام نکرد، در واقع آنان می توانستند با پذیرش شرایط «ذمّه»، از دین خود پیروی کنند. در واقع آنان با قبول پرداخت «جزیه»، نباید بر علیه امنیت، آبرو و اموال مسلمانان توطئه کرده و با مشرکان همکاری کنند. همچنین نباید تظاهر به منکرات؛ مانند شرب خمر کرده و ... در مقابل حکومت اسلامی نیز در برابر ستیزه جویی دیگران، امنیت آنان را تامین می کرد.

فلسفه «قصاص» از منظر اسلام؟

فلسفه «قصاص» از دیدگاه اسلام چیست؟

اهداف «قصاص» در اسلام عبارت است از: تامین عدالت کیفری، حفظ نظم و امنیت اجتماع و پیشگیری از انتقام فردی. در واقع «قصاص» نوعی مقابله به مثل با جنایتکار است به گونه ای که مجرم همانند خسارتی که وارد کرده مجازات می شود. از این رو «قصاص» علاوه بر اجرای عدالت کیفری، تامین کننده امنیت جانی، و موجب پیشگیری از انتقام فردی است. لذا «قصاص»، پاسخی منطقی است به یک احساس طبیعی انسانی، و در واقع کنترل کننده آن است.

قانون «قصاص» حافظ امنیت و مصالح عمومی جامعه

قانون «قصاص» چگونه می تواند حافظ امنیت و مصالح عمومی جامعه باشد؟

یکی از اشکالات قانون «قصاص» این است که در اسلام یک حق خصوصی و وابسته به اراده صاحبان حق می باشد. از این رو مجرم می تواند با پرداخت دیه از مجازات فرار کنند، که این بر خلاف نظم و امنیت جامعه است. در واقع خصوصی بودن حق «قصاص»، در جهت تسکین آلام و پیشگیری از طغیان احساسات آنان است. لذا در کنار چنین حقّی، اجازه عفو نیز به آنان داده شده، که به معنی رها کردن مجرم نیست. زیرا اسلام، در جهت حفظ امنیت و مصالح عمومی جامعه، در جنایات حقی را برای حاکم قائل شده که بر اساس آن می تواند مجرم را مجازات نماید.

مصادیق «حقوق بشر» در قرآن و سنت

در قرآن و سنت به چه مواردی از «حقوق بشر» اسلامی اشاره شده است؟

در قرآن و سنت جلوه هایی از حقوق بشر اسلامی بیان شده که عبارتند از: 1- حق حیات و زندگی برای همه انسان ها، هدیه خداوند است که برای تمامی انسان ها تضمین شده است. 2- هر انسانی حقّ بهداشت و برخورداری از خدمات اجتماعی از طرف جامعه و دولت را دارد. 3- در جنگ ها، کشتن کسانی که در جنگ شرکت نکرده اند؛ مانند کهنسالان و زنان و کودکان جایز نیست. 4- کرامت، حقّی است که برای همه انسان ها تضمین شده و همه مردم را در بندگی خدا و فرزند بودن حضرت آدم(ع)، با یکدیگر متحد ساخته است. و ... .

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ علىٌّ(عليه السلام)

الدُّنيا أمَد، الآخرةُ أبَدٌ

دنيا تمام شدنى است، آخرت هميشگى است

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 54