پاسخ اجمالی:
امام علی(ع) درباره اهمیت و آثار پرداخت «زکات» می فرماید: «زكات، همراه نماز، وسيله تقرّب مسلمانان به خدا قرار داده شده است، بنابراين هر كسى كه زكات را با طيب خاطر عطا كند، كفّاره [گناهان] او قرار داده خواهد شد و مانع و حاجبى [از آتش دوزخ] براى او خواهد بود، پس نبايد هيچ كس به آنچه [در راه خدا] پرداخته دلبستگى داشته باشد و برای آنچه داده است شدیدا متأسف باشد، آن كس كه بدون طيب خاطر به اميد دريافت چيزى كه برتر از آن است آن را بپردازد، نسبت به روش و سیره پيامبر(ص) جاهل بوده و در گرفتن پاداش متضرر شده است، در عمل گمراه شده و همیشه پشيمان خواهد بود».
پاسخ تفصیلی:
امام علي(علیه السلام) در خطبه 199 «نهج البلاغه» پس از آن که درباره اهمیّت «زكات» مطالبی را بیان می نماید، مى فرمايد: (سپس زكات، همراه نماز، وسيله تقرّب مسلمانان به خدا قرار داده شده است)؛ «ثُمَّ إِنَّ الزَّكَاةَ جُعِلَتْ مَعَ الصَّلَاةِ قُرْبَاناً لأَهْلِ الْإِسْلَامِ».
«قربان» در اينجا به معناى چيزى است كه موجب تقرّب به سوى خدا مى شود و مى دانيم نماز، رابطه خلق با خالق و زكات، رابطه خلق با ساير بندگان خداست كه ارتباط با آنها نوعى ارتباط با خدا محسوب مى شود. شايسته توجّه است كه نماز و زكات در 27 آيه از قرآن مجيد در كنار يكديگر قرار گرفته اند كه نشان مى دهد اين دو براى تأمين سعادت فرد و جامعه، لازم و ملزوم يكديگرند. سپس امام(عليه السلام) بعضى از آثار مهم زكات و شرايط آن را برشمرده و مى فرمايد: (بنابراين هر كسى كه زكات را با طيب خاطر عطا كند، كفّاره [گناهان] او قرار داده خواهد شد و مانع و حاجبى [از آتش دوزخ] براى او خواهد بود)؛ «فَمَنْ أَعْطَاهَا طَيِّبَ النَّفْسِ بِهَا، فإِنَّها تُجْعَلُ لَهُ كَفَّارَةً، وَ مِنَ النَّارِ حِجَازاً وَ وِقَايَةً». مطابق اين تعبير امام(عليه السلام)، نخستين شرط براى قبولى زكات آن است كه با ميل و رغبت و به عنوان امتثالِ فرمان پروردگار و جلب رضاى او آن را بپردازد و در چنين حالتى دو اثر مهم دارد كه يكى از آنها كفّاره گناهان پيشين است و ديگرى حجاب بودن در مقابل آتش دوزخ.
به يقين كسى كه زكات را با كراهت بپردازد و نتواند عشق و علاقه به مال را از دل بيرون كند، اداى تكليف كرده؛ اما از بركات معنوى و روحانى و اخلاقى آن بهره مند نخواهد شد. پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در حديثى می فرماید: «أَرْضُ الْقِيامَةِ نارٌ ما خَلَا ظِلَّ الْمُؤْمِنِ فَإنّ صَدَقَتَهُ تُظِلُّهُ»(1)؛ (سراسر زمين قيامت را آتشى فرا مى گيرد جز سايبان مؤمن كه صدقات او سايبانى براى او مى شود). قرآن مجيد يكى از صفات منافقان را اين گونه بیان می کند؛ اگر انفاقى در راه خدا كنند با كراهت توأم است، به همين دليل مقبول درگاه الهى نمى افتد: «وَ مَا مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللهِ وَ بِرَسُولِهِ... وَ لَا يُنفِقُونَ إِلَّا وَ هُمْ كَارِهُونَ».(2)
در ادامه اين سخن، امام(عليه السلام) نتيجه گيرى مى كند و مى فرمايد: (پس نبايد هيچ كس به آنچه [در راه خدا] پرداخته دلبستگى داشته باشد و برای آنچه داده است شدیدا متأسف باشد)؛ «فَلَا يُتْبِعَنَّهَا أَحَدٌ نَفْسَهُ، وَ لَا يُكْثِرَنَّ عَلَيْهَا لَهَفَهُ(3)».
آری! مردم دو گروهند؛ گروهى زكات و ساير صدقات خود را با نهايت خشنودى در راه خدا مى دهند و به مضمون «إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَ لَا شُكُوراً»(4) همه عشق و علاقه آنها متوجّه جلب رضاى پروردگار است؛ نه انتظار سپاسگزارى دارند و نه پاداش و جزايى از گيرندگان مى طلبند؛ ولى گروه ديگرى به سختى جان كندن، زكات را از خود جدا مى كنند و پيوسته دلشان نگران آن است و گاه و بى گاه مى گويند فلان مالى را كه براى زكات داديم چقدر خوب و مرغوب بود و چه اندازه براى آن زحمت كشيده بوديم و اگر امروز در دست ما بود چنين و چنان مى شد. اين گروه، مصداق همان سخن امام(علیه السلام) هستند. اكنون ببينيم امام(عليه السلام) پيامدهاى منفى آن را چگونه بيان مى كند، مى فرمايد: (آن كس كه بدون طيب خاطر به اميد دريافت چيزى كه برتر از آن است آن را بپردازد، نسبت به روش و سیره پيامبر(صلى الله عليه وآله) جاهل بوده و در گرفتن پاداش متضرر شده است، در عمل گمراه شده و همیشه پشيمان خواهد بود)؛ «فَإِنَّ مَنْ أَعْطَاهَا غَيْرَ طَيِّبِ النّفْسِ بِهَا، يَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا، فَهُوَ جَاهِلٌ بِالسُّنَّةِ، مَغْبُونُ الاْجْرِ، ضَالُّ الْعَمَلِ، طَوِيلُ النَّدَمِ».
در تفسير جمله «يَرْجُو بِهَا مَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْهَا»؛ جمعى از شارحان نهج البلاغه گفته اند: منظور اين است كه انسان با ايمان در اداى زكات و ساير قرباني ها حتّى انتظار بركت مال و برخوردارى از مواهب بيشتر الهى را نداشته باشد؛ بلكه تنها رضا و خشنودى خدا را در نظر بگيرد؛ ولى اين تفسير با تعبير «جاهِلٌ بِالسُنَّةِ» و «ضَالُّ الْعَمَلِ» سازگار نيست؛ زيرا از روايات اسلامى به خوبى استفاده مى شود كه انتظار فضل و عنايت الهى در اين گونه موارد نه تنها ممنوع نيست؛ بلكه نیکو هست.
در روايات زكات و صدقه وارد شده است كه در هنگام تنگدستى از طريق دادن صدقه، گشايش روزى بطلبيد(5) و حتى قرآن مجيد مى گويد: «يَمْحَقُ اللهُ الرِّبَا وَ يُرْبِى الصَّدَقَاتِ»(6)؛ (خداوند ربا را نابود مى كند و صدقات را افزايش مى دهد).
ولى دو تفسير ديگر براى اين جمله، مى توان گفت كه: با جمله هاى ديگر هماهنگ تر است؛ نخست اينكه اين جمله ادامه جمله «غَيْرَ طَيِّبِ النّفْسِ بِهَا»؛ باشد؛ يعنى هنگام زكات نه طيب خاطر دارد نه اميد برتر از آن از سوى خدا. بديهى است چنين كسى برخلاف سنّت عمل كرده و به گمراهى كشيده شده است. ديگر اينكه منظور اين است كسى كه به هنگام اداى زكات، رضايت درونى ندارد و در عين حال برتر از آن را از خدا مى طلبد، سخت در اشتباه و جاهل به سنّت است.(7)
تا کنون هیچ نظری برای این مطلب درج نشده است.