شهادت حضرت زهرا(س) در منابع اهل سنّت

آیا شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) را می توان از منابع اهل سنّت اثبات کرد؟

در منابع اهل سنت گزارش های فراوانی درباره حوادثی که بعد از وفات رسول خدا(ص) بر حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) گذشت وجود دارد. برای مثال منابعی مانند المصنف، تاریخ طبری، الامامه و السياسه، العقد الفرید، الاستیعاب، شرح نهج البلاغة ابن ابی الحدید، مختصر اخبار البشر، مسند فاطمه و کنز العمال، از تهدید عمربن خطاب به آتش زدن خانه حضرت زهرا(س) در صورت امتناع حضرت علی(ع)از بیعت با ابوبکر حکایت دارند. برخی منابع دیگر مانند فرائدالسمطين، الامامه و السياسه، میزن الإعتدال و شرح نهج البلاغه صریحا از هجوم و ضرباتی که بر پیکر مطهر حضرت زهرا(س) در آن هجوم وارد آمد سخن می گویند. به هر حال انعکاس چنین حقایقی را درباره این واقعه دردناک، در منابع اهل سنت نمی توان انکار کرد. واقعیتی که پشیمانی خلیفه اول را از ارتکاب آن در پی داشت و این پشیمانی در بسیاری از منابع اهل سنت، مانند تاریخ طبری، مروج الذهب، كنز العمال، المعجم الکبیر، مختصر تاریخ دمشق، مجمع الزوائد و لسان المیزان و... ثبت شده است.

«گواهی تاریخ» بر عدم تحریف قرآن

چگونه می‌توان برای اثبات تحریف ناپذیری قرآن کریم به «گواهی تاریخ» استناد کرد؟

قرآن از نخستين روز پيدايش مورد توجه امتى بزرگ و بيدار بوده و در نهايت احترام، مورد تقديس و تعظيم قرار گرفته است. زيرا قرآن براى تمامى شؤونات حيات دينى و سياسى و اجتماعى مسلمین، به عنوان نخستين مرجع و منبع به‌حساب مى‌آید. به‌همين جهت است كه همگان در حفظ و حراست و مراقبت از سلامت و بقاى آن در تمامى اعصار مى‌كوشيدند. با این وجود چگونه ممكن است گمراه‌پيشگان و باطل‌كيشان در چنين كتاب استوار و پيراسته‌اى دست‌برد زده باشند؟!

اشتباه تاريخی قرآن درباره «هامان»!

آیا قرآن درباره تطبیق تاریخی «هامان» اشتباه کرده است؟!

مقصود از «هامان» در قرآن، «آمون» است و اين دو اسم از نظر تلفظ و وزن، به هم نزديكند؛ به ويژه آنگاه كه بدانيم «آمون»، «اَمانا» نيز تلفظ مى شود و نشانه اختصارى «بزرگِ كاهنان» است؛ مانند اسم فرعون كه به معناى سراى بزرگ حكومت و لقب پادشاهان مصر بوده است. در نتيجه، هامان لقب بزرگ كاهنانِ «آمون» است که در ضمن وزير فرعون هم بوده است. به عبارت دیگر هامان معرّب «آمون» يا «اَمانا» است كه لقب رؤساى كاهنان معبد آمون، بزرگِ خدايان مصريان در شهر طيبه در نيل عليا بوده است. اين مطلبِ تعجب آورى نيست؛ زيرا طبيعى است كه هر كسى كه به مكان مقدسى منسوب باشد، نام همان مكان را به عنوان لقب بر خود مى‌نهد.

اهداف و حکمت های داستانهای قرآنی؟

قصص قرآنى چه اهداف و حكمتهایی را دنبال می کنند؟

قصص قرآنى از نظر محتوا و هدف شامل همه حكمت‌هاى نزول قرآن مى شود و در اين راه شيوه‌اى كارآمد است. از اين رو قرآن داستان را براى اثبات وحى و نبوت، يگانگى خدا، هم ريشه بودن اديان آسمانى و نيز براى بيم و نويد، نشان دادن نمودهاى قدرت الهى، سرانجام نيك و بدى، صبر يا ناشكيبايى، سپاسگزارى يا سركشى و ديگر اهداف رسالى، تربيتى و يا سنت‌هاى تاريخى و اجتماعى به كار مى برد.

داستانهای قرآن؛ خیالی و فرضی یا واقع گرایانه و عینی؟

آيا «قصص قرآن» مانند داستان‌های ساير كتب، انگاره‌هايى خيالى و فرضى است؟!

داستان‌هاى قرآن، واقعى و تجربه‌هایى تلخ و شیرین از زندگى بشر است كه قرآن براى عبرت آموزى یاد كرده است؛ و پر واضح است كه از انگاره‌هاى وهمى و خاطره‌هاى خیالى، پندآموزى میسّر نیست. البته باید توجه داشت كه قرآن این حوادث تاریخى را با بیانى ادبى و هنرى به زیباترین شكل به تصویر كشیده است تا جذّابیت و تأثیر آن بیشتر شود. به طور كلّى شیوه قرآن آن است كه براى اثرگذار كردن آموزه‌هاى خویش و پیشبرد دعوت حق، ضمن پایبندى به واقع، هنر را به خدمت مى‌گیرد و از امور وهمى و خیالى صِرف پرهیز مى‌كند؛ زیرا امور خیالى تأثیرگذارى پایدارى ندارد و دانشمندان علوم تربیتى بر این نكته تأكید دارند كه از بنا كردن پایه‌هاى تربیتى بر بنیان‌هاى ناپایدار باید پرهیز كرد؛ چراكه چنین ساختمانى قوام و دوامى نخواهد داشت و فرو مى‌ریزد.

مقایسه بیان قرآن درباره «فرعون»، «مصر» و «بنی‌ اسرائيل» با تاریخ

آيا بیان قرآن درباره «فرعون»، «مصر» و «بنی‌ اسرائيل» با گزارشات تاريخی سازگاری دارد؟

آری بیان قرآن کریم درباره «فرعون»، «مصر» و «بنی‌اسرائیل» با گزارش‌های تاریخی سازگاری ندارد، لکن منشاء این امر عدم واقع‌گرایی قرآن نیست؛ بلکه دلیل آن این است که وقایع تاریخى مصر باستان به جهت آنكه مایه رسوایى فراعنه مصر مى‌شد، نادیده انگاشته شده و در گزارشات تاریخی منعکس نگردیده و یا حقایق واژگون گشته و رسوایی‌ها تبدیل به نام نیك گشته و به پاى تاریخ نوشته شده است.

امام حسن عسکری(ع) در منابع تاريخی؟

زندگی امام حسن عسکری(ع) در منابع تاريخی چگونه گزارش شده است؟

امام حسن عسکری(ع) یازدهمین امام شیعیان، در ربیع الثانی سال 232 چشم به جهان گشود و در سن 29 سالگی به شهادت رسیدند. بر طبق روایت شیخ «مفید»، دوران امامت حضرت عسکری(ع)، شش سال بوده است. در برخی از مصادر نام مادر آن حضرت «حدیث» یا «حدیثه» ذکر شده است. از القاب آن بزرگوار به «الصّامت»، «الهادی»، «الرّفیق»، «الزّکی» و «النّقی» می توان اشاره كرد. از سویی امام هادی(ع) و امام عسکری به لقب «عسکریین» معروف شده اند. گفتنی است که «عسکر» نام نامشهوری برای سامرا بوده است.

گواهی تاریخ دلیلی بر عدم «تحریف قرآن»

چگونه می توان برای اثبات عدم «تحریف قرآن» به گواهی تاریخ استشهاد نمود؟

به گواهي تاریخ، قرآن از روز نخست مورد عنايت همگان به ويژه مسلمانان بوده و پيامبر(ص) شخصا محافظ قرآن بود و پيوسته دستور حفظ و ضبط آن را مى دادند. لذا بسیاری به عنوان «حافظان قرآن» منزلت مهمّى يافتند. علاوه بر توده مردم، دانشمندان اسلامى نیز به اين كتاب توجه داشتند، و دانش هاى بسيارى از قرآن نشأت گرفته است. «كاشف الغطاء» می گوید: «روايات نقيصه به روشنى مردود شناخته شده، به ويژه رواياتى كه ثلث قرآن را افتاده می دانند، ... چگونه ممكن است چنين شده باشد؛ در حالى كه مسلمانان فوق العاده در حفاظت و حراست و ضبط آيات و حروف آن كوشا بوده اند؟».

گریه و عزاداری بر مظلومان 1400 سال پیش و فراموشی مظلومان زمانه!

آیا بهتر نیست که بجای متوقف شدن در 1400 سال قبل، به حال مقتولان میانمار، غزه، یمن و ... گریه کنیم؟

در اسلام آنچه اهمیت دارد یاری مظلومان می باشد و گریه بر ستمدیدگان، جبران وظیفه «یاری مظلوم» را نمی کند. افراد بی تفاوت در قبال رنج مظلومان مورد توبیخ خدا خواهند بود. آیات و راوایات با کمال صراحت مسلمانان را ملزم و مکلف به یاری ستمدیدگان می کند. بنابراین وظیفه اساسی و اولیه ما به عنوان مسلمان در قبال رنج ها و ظلم هایی که دیگر مسلمانان متحمل می شوند، نه گریه و زاری که یاری آنها و حمایت شان با جان و مال است.
اما عزاداری برای امام حسین(ع) و گریه برمصائب ایشان، نه تنها منافاتی با دلسوزی و حمایت از مظلومین عالم ندارد بلکه مقوم آن است. زیرا از یک طرف قیام امام حسین(ع) برترین الگوی ظلم ستيزان است و گریه و عزاداری میثاقی بر ادامه اهداف سید الشهدا در ظلم ستیزی است و از طرف دیگر این عزاداری ها می تواند توده های مسلمان را بسیج و آنها را تربیت کند. نیروهای تربیت یافته در این مجالس، بهتر از دیگر مسلمانان، آمادگی دفاع و حمایت از برادران و خواهران مسلمان رنج دیده شان در اقصی نقاط عالم را دارند.

جایگاه حجاب در سیره اهل بیت(ع)؟

جایگاه حجاب در سیره اهل بیت چگونه بود؟

اهل بیت(ع) هم در گفتار و هم در رفتارشان همیشه به حیا و عفت و حجاب دعوت می کردند. احادیث آن حضرات راجع به این موضوعات بسیار فراوان و دارای تعابیر بسیار والایی هستند؛ تا آنجا که در این بیانات حیا نیکوترین پوشش دینی و عفت برترین عبادت معرفی شده است. در دسته ای دیگر از گفتارهای آنها، حساسیت های ویژه آنها و مقابله شان با بی عفتی مشهود است.

در رفتار اهل بیت(ع) نیز برخی رفتارهای رفتارهای حضرت زهرا(س) را داریم که نزد مردی نابینا نیز حجاب را رعایت می کردند و نزدیک ترین حالت به زن را حضور در خانه می دانستند و بهترین حالت را برای زنان وقتی می دانستند که نه مردی آنها را ببیند و نه آنها مردی را.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

الإمامُ عليٌّ(عليه السلام)

قولا بالحَقِّ، و اعْمَلا للأجْرِ

حق بگوييد و براى پاداش (آخرت) کار کنيد

ميزان الحکمه، جلد 1، ص 30