وصیت امام علي(ع) درباره موقوفه های خویش

امام علي(علیه السلام) درباره نحوه استفاده از موقوفه های خویش و سرپرستي آنها چه وصيتي كرده است؟

امام علی(ع) درباره موقوفه اش وصيت كرد كه سرپرستى آن بر عهده حسن بن على باشد كه بخشي از درآمد آن را مصرف و بخش ديگر را انفاق نمايد و بعد از او، سرپرستى آن بر عهده برادرش حسين باشد و همان كارى را كه حسن انجام مى داد، برادرش نيز انجام دهد، سهم پسران فاطمه از اين موقوفه به اندازه سهم پسران علي [از غير فاطمه] باشد، و من سرپرستى آن را به پسران فاطمه واگذار كردم فقط براى خدا و به جهت تقرب به پيامبر(ص) و تكريم او و پيوند خويشاونديش، امام(ع) با كسى كه اين اموال در دست اوست شرط مى كند كه اصل اين اموال را حفظ نمايد و تنها از درآمدش در راهى كه به او دستور داده شده انفاق كند، و چيزى از نخل هاى اين آبادى ها را نفروشد.

معرفی «زیاد بن نضر»

«زیاد بن نضر» کیست؟

«زیاد بن نضر» از اصحاب مشهور امام علي(ع) بود که حضرت او را امیر طایفه مذحج و اشعریین قرار داد. او در نبرد صفّین فرمانده میمنه سپاه امام(ع) بود و از طرف امام(ع) ماموریت یافت به همراه عبدالله بن عباس با خوارج گفتگو نماید؛ چراکه او مردی عالم، با کمال و صاحب ایمان و عدالت بود.

تجلیل امام علي(ع) از مقام «شهداء»

امام علی(علیه السلام) در خطبه 182 «نهج البلاغه» چگونه از مقام «شهداء» تجلیل می نماید؟

امام علی(ع) در مقام تجلیل از شهدا می فرماید: «بندگان نيك خدا به سرعت عزم بر كوچ گرفتند و متاع اندك دنياى فانى را با سرمايه فراوان آخرتِ ماندگار، مبادله نمودند، برادران ما كه در صفین شهید شدند اگر امروز زنده نيستند كه از اين لقمه هاى گلوگير بخورند چه ضررى كرده اند؟ به خدا سوگند! آنها به لقاى پروردگار نايل شدند و خدا پاداش شان را به طور كامل عطا فرمود و آنها را در سراى امن و امان بعد از اين زندگىِ پر از خوف جاى داد».

یاد «شهدای صفّین» در کلام امام علی(ع)

امام علی(علیه السلام) چگونه از «شهدای صفّین» یاد می نماید؟

امام علی(ع) در مورد یاد «شهدای صفّین» می فرمايد: «كجايند برادران من؟ همان ها كه در مسير صحيح گام نهادند و در راه حق پيش رفتند، كجاست عمار؟ كجاست ابن تيّهان؟ و كجاست ذوالشهادتين؟ كجايند مانند آنان از برادرانشان كه پيمان بر جانبازى بستند و سرانجام سرهايشان براى فاجران و فاسقان فرستاده شد، آه بر برادرانم؛ همان ها كه قرآن را تلاوت مى نمودند و به كار مى بستند، در فرايض الهى دقّت مى كردند و آنها را به پا مى داشتند، سنّت ها را زنده كرده و بدعت ها را ميراندند، بسوى جهاد دعوت شدند و مشتاقانه پذيرفتند، به رهبر خود اطمينان داشتند و از او پيروى كردند».

«ذو الشّهادتین» و سرانجام او

«ذو الشّهادتین» که بود و سرانجامش چه شد؟

«خزيمة بن ثابت» مشهور به «ذو الشّهادتین» در مدینه به پيامبر(ص) پيوست، او در نبردهای بسيارى حضور داشت تا آن که در صفين به شهادت رسيد. مورخین می نویسند: پيامبر(ص) اسبى را خريد، اما فروشنده معامله را انكار كرد. خزيمة به نفع پيامبر گواهى داد، پيامبر به او فرمود: چگونه شهادت دادى با آن كه در معامله حضور نداشتى؟ عرض كرد: ما در مسائل مهم تو را تصديق كرديم، حال چگونه در این موضوع كوچك تو را تصدیق نکنیم؟ پیامبر فرمود: «در گواهی خزيمه به نفع يا زيان کسی، يك شهادت كافى است».

دعوت امام علي(ع) از معاویه برای جنگ «تن به تن»

چرا امام علي(علیه السلام) معاویه را دعوت به جنگ «تن به تن» می نماید؟

امام علی(ع) در پاسخ به معاويه كه با كلمات زننده و جسورانه و بى ادبانه امام(ع) را تهديد به جنگ مى كند می فرماید: «تو مرا به جنگ دعوت كردى [اگر راست مى گويى] مردم را كنار بگذار و خودت تنها به ميدان بيا و هر دو لشكر را از جنگ معاف كن تا بدانى چه كسى گناهان بر قلبش زنگار نهاده و چه كسى پرده بر ديده او افتاده است؟ من ابوالحسن هستم، قاتل جد و برادر و دايى تو در روز بدر، من بر مغز آنها كوبيدم و همان شمشير اكنون با من است و با همان قلب [و همان جرأت و شهامت] با دشمنم روبرو مى شوم، من نه بدعتى در دين گذاشته ام نه پيامبر جديدى انتخاب كرده ام من بر همان طريقى هستم كه شما پس از آنكه با اكراه آن را پذيرفتيد و با ميل خود تركش كرديد».

معرفي «هاشم بن عتبه» از ياران امام علي(ع)

«هاشم بن عتبه» معروف به «هاشم مرقال» که بود؟

«هاشم» فرزند «عتبه» بود و با اين كه پدرش از دشمنان سرسخت پيامبر(ص) بود؛ اما خودش مسلمانى پرشور و از ياران برجسته پيامبر(ص) و امير مؤمنان(ع) بود و آرزو داشت در راه خدا و در برابر اميرمؤمنان(ع) شهيد شود. وي در جنگ يرموك و قادسيه نقش مهمي در پيروزي سپاه اسلام داشت و از آنجا كه بسيار شجاعانه مي جنگيد و در امر جهاد، سرعت به خرج مى داد او را «مرقال» مي گفتند. «هاشم» سرانجام به آرزوى خود رسيد و در ميدان صفّين به شهادت رسيد و لشكريان امام على(ع) و خود آن حضرت، از شهادتش اندوهگين شدند.

ماجرای «حکمیّت»

ماجرای «حکمیّت» چه بود؟

هنگامی که سپاه معاویه در آستانه شکست قرار گرفت با نیرنگ «عمرو عاص» قرآن ها را بر سر نیزه کردند و خواستار حکمیت قرآن شدند و در این بین گروهی ساده لوح و منافق در لشگر امام(ع)، حضرت را مجبور به پذیرش حکمیت قرآن کردند. اشتباه دوم زمانی بود که ساده لوحان با كمك منافقان لشگر «ابو موسى» را به عنوان حَکَم بر امام(ع) تحميل كردند كه سرانجام تلخ آن را همه مى دانيم.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصّادق عليه السّلام :

اَللّهم ... وَ ارْحَمْ تِلْکَ الاَعْيُنَ الَّتى جَرَتْ دُمُوعُها رَحْمَةً لَنا وَ ارْحَمْ تِلْکَ الْقُلُوبَ الَّتى جَزَعَتْ وَ احْتَرَقَتْ لَنا وَ ارْحَمِ الّصَرْخَةَ الّتى کانَتْ لَنا.

بحارالانوار، ج 98، ص 8