فدا کردن مسلمانان برای حفظ جان پیامبر اسلام(ص)؟!

بر اساس آیه 120سوره توبه، مسلمانان باید جان خود را برای حفظ جان پیامبر اسلام(ص) فدا کنند؛ چرا باید افراد یک جامعه فدای یک نفر شوند؟!

اولا: هر جامعه ای باید نسبت به حفظ جان رهبر و مسئول خود حساس باشد و این یک امر معقول و معمول است و امری در جهت حفظ منافع همه است نه یک فرد تا خود خواهی باشد؛ حفاظت از رهبران هر جامعه که با مدیریت آنها بیشترین نفع را برای آن جامعه جلب و بیشترین ضرر را از آن دفع می کنند امری پذیرفته شده در عرف و عقلای جوامع است.
ثانیا: بیان آیه توبیخی است؛ با توجه به آیات گذشته این آیه در صدد توبیخ کسانی است که با عدم شرکت در جهاد از دستور پیامبر سرپیچی کردند؛ این آیه در حقیقت از تعلل احتمالی مسلمانان در دفاع از جان رسول الله(ص) گلایه می کند.
ثالثا: اهمیت نجات جان پیامبر با توجه به شؤون مختلف معنوی و اجتماعی ایشان به عنوان نجات دهنده آحاد آن جامعه و حفظ آیین و امت و ضمانت بقای شعله هدایت، قابل توجه است؛ با توجه به این شؤون حیاتی حفظ جان پیامبر حفظ دین و آیین و امت است.

گریه و عزاداری بر مظلومان 1400 سال پیش و فراموشی مظلومان زمانه!

آیا بهتر نیست که بجای متوقف شدن در 1400 سال قبل، به حال مقتولان میانمار، غزه، یمن و ... گریه کنیم؟

در اسلام آنچه اهمیت دارد یاری مظلومان می باشد و گریه بر ستمدیدگان، جبران وظیفه «یاری مظلوم» را نمی کند. افراد بی تفاوت در قبال رنج مظلومان مورد توبیخ خدا خواهند بود. آیات و راوایات با کمال صراحت مسلمانان را ملزم و مکلف به یاری ستمدیدگان می کند. بنابراین وظیفه اساسی و اولیه ما به عنوان مسلمان در قبال رنج ها و ظلم هایی که دیگر مسلمانان متحمل می شوند، نه گریه و زاری که یاری آنها و حمایت شان با جان و مال است.
اما عزاداری برای امام حسین(ع) و گریه برمصائب ایشان، نه تنها منافاتی با دلسوزی و حمایت از مظلومین عالم ندارد بلکه مقوم آن است. زیرا از یک طرف قیام امام حسین(ع) برترین الگوی ظلم ستيزان است و گریه و عزاداری میثاقی بر ادامه اهداف سید الشهدا در ظلم ستیزی است و از طرف دیگر این عزاداری ها می تواند توده های مسلمان را بسیج و آنها را تربیت کند. نیروهای تربیت یافته در این مجالس، بهتر از دیگر مسلمانان، آمادگی دفاع و حمایت از برادران و خواهران مسلمان رنج دیده شان در اقصی نقاط عالم را دارند.

«ریاضت» در نگاه صوفیان

از منظر صوفیان «ریاضت» به چه معناست؟

از نگاه ابن عربى، رياضت و مجاهدت وادار كردن نفس بر كارهاى سخت و شاق بدنى و مخالفت هوا و هوس به طور دائم و هميشگى است. سالكان بنا به دستور مرشد، براى تهذيب اخلاق نفسانى به رياضت هاى مختلف مى پرداختند چنانكه برخى از سالكان به ترك مال و جاه و شغل، يا ديگر دلبستگي هاى زندگى مأمور مى شدند؛ حتی برخى از مريدان به گدايى! و خدمات خانقاهى از قبيل شستشو و رفت و روب مى پرداختند، با هدف اینكه از اسارت «خود طبيعى» آزاد شده و داراى اراده اى قوى گردند.

تأكيد روايات اسلامي بر مسأله «جهاد با نفس»

در روايات اسلامي چگونه بر مسأله «جهاد با نفس» تأكيد شده است؟

يكي از ويژگي‌ هاي متقین جهاد با نفس است؛ زیرا قرآن نفس را دشمن انسان می داند. امام صادق(ع) در این مورد می فرماید: «قلب را دوست خود و نفس خود را دشمن قرار ده». آری مبارزه با نفس جهاد اکبر و واجب می باشد و تنها کسی که مالک نفسش باشد می تواند از راه های تاریک و شبهات دوری کند و از جهنم در امان بماند. لذا امام سجاد(ع) از نفسش که امر به بدی و معصیت می کند به خدا شکایت می کند.

منظور از «معاقبه» در جهاد با نفس

منظور از «معاقبه» كه در جهاد با نفس لازم است چيست؟

یکی از راه های مبارزه با نفس، مهلت ندادن به نفس است؛ چون اگر فرصت پیدا کند با گناه انس می گیرد و عمر انسان را ضایع می کند. پس باید نفس را تنبیه کرد و او را از گناه باز داشت و به کارهای سخت مجبورش نمود و این گونه با نفس خود به مجاهدت برخاست؛ زیرا تنها در این صورت به هدایت می رسد. آری انسان با معاقبه به مرتبه «نفس لوامه» می رسد و هنگامی که نفسش رام شد و رشد کرد به «نفس مطمئنه» ارتقاء می یابد.

صفات «مشاور» از منظر امام صادق(ع)

امام صادق(ع) چه صفاتي را براي شخصي كه با او مشورت مي شود لازم مي دانند؟

امام صادق(ع) در مورد صفات شخصی که با او مشورت می شود می فرماید: کسی که با او مشورت می شود باید عاقل، آزاده، متدين، دوست و برادر تو باشد. پس اگر شخص مورد مشورت، عاقل باشد از مشورتش نفع مى برى و اگر آزاده و متديّن باشد در نصيحت تو با نفس خود مجاهدت كرده و از راهنمائى تو مضايقه نمى كند و اگر دوست و برادر باشد وقتی او را بر سرّ خود مطلع كنى آن را كتمان می دارد و در اين صورت مشورت و نصيحت كامل مى شود.

اثر یاد خدا

یاد خدا چه اثرى در پى دارد؟

یاد خداوند، آثار تربیتى و تکوینى دارد، و باعث می شود روح و جان انسان، پاک و روشن و آماده پذیرش رحمت الهی شود. همچنین باعث مخلص تر، مصمّم تر، نیرومندتر، و متّحدتر شدن انسان ها در فعالیت ها مى شود.

عزاداری، بزرگداشت و تعظیم شعائر الهی

آیا می توان عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) را از مصادیق تعظیم شعائر الهی دانست؟

سوگوارى در مرگ مردان الهى، از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهى و تجلیل از عقیده و مجاهدت های آنان محسوب مى شود. به یقین، اقامه عزا براى امام حسین(ع)، آن شخصیّت ممتازی که  خود از خاندان عصمت و طهارت بود و تمام هستى خویش را یک جا با خداوند معامله کرد و مخلصانه از همه چیزش در راه خدا گذشت، علاوه بر تجلیل از مقام امامت، از مصادیق روشن تعظیم شعائر الهى نیز هست.

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
سامانه پاسخگویی برخط(آنلاین) به سوالات شرعی و اعتقادی مقلدان حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی
تارنمای پاسخگویی به احکام شرعی و مسائل فقهی
انتشارات امام علی علیه السلام
موسسه دارالإعلام لمدرسة اهل البیت (علیهم السلام)
خبرگزاری دفتر آیت الله العظمی مکارم شیرازی

قال الصادق (عليه السلام) :

مَنْ حَجَّ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لا يُرِيدُ بِهِ رِيَاءً وَ لا سُمْعَةً غَفَرَ اللَّهُ لَهُ الْبَتَّةَ

کسى که حجّ انجام دهد و خدا را اراده کند و قصد ريا و شهرت طلبى نداشته باشد قطعاً خداوند او را خواهد بخشيد

وسائل الشيعة: 11/109